۱۰ فیلم دیدنی با شخصیتهایی که در برزخ گرفتار شدهاند؛ از Haunter تا Jacob’s Ladder
برزخ به عنوان مکانی تعریف می شود که در آن ارواح مردگان یا افراد در حال مرگ باید از شر گناهان خود قبل از رفتن به زندگی پس از مرگ خلاص شوند یا به عنوان مکانی برای رنج، کفاره دادن، یا پشیمانی طولانی مدت شناخته می شود. در هر صورت، ممکن است مکان عجیبی برای ساخت یک فیلم به نظر برسد. اما داستان فیلم هایی که در این فهرست قرار دارند، از ترسناک و معنوی گرفته تا اکشن، همگی در قلمرو برزخ رخ می دهند، حتی اگر قهرمانان این فیلم ها از آن آگاه نباشند. پیش از شروع باید بگوییم که ناچار به اسپویل داستان این فیلم ها هستیم. بیشتر فیلم هایی که درباره برزخ ساخته می شوند، جنبه برزخی داستان را از همان ابتدا فاش نمی کنند، بنابراین برای صحبت درباره آن ها، باید پایان شان را آشکار کنیم.
موبنا-۱۰- Haunter (2013)
Haunter فیلمی به کارگردانی وینچنزو ناتالی است که داستان دختری به نام لیزا (ابیگیل برسلین) را روایت می کند که در یک روز تکراری از زندگی اش به سر می برد. بدتر از همه اینکه این روز خاص یک روز قبل از تولدش است و به نظر می رسد که خانواده اش از این مشکل عجیب و غریب بی خبر هستند. به نظر می رسد خانه ای که لیزا در آن زندگی می کند، جن زده است. در نهایت لیزا در می یابد که چه اتفاقی افتاده است. و البته متوجه می شود که این موجدیت ترسناک خانواده اش را آزار نمی دهد، بلکه آن ها خودشان هستند که باعث جن زدگی شده اند زیرا در واقع همه آن ها در روز مرگشان برای همیشه به دام افتاده اند. تنها راه فرار از این حلقه زمانی برزخ گونه، تماس با ارواح دیگر دختران کشته شده و اولیویا است، دختری که در حال حاضر در این خانه زندگی می کند. در کنار داستان کلاسیک خانه جن زده با یک پیچش غیرمنتظره، این فیلم به وضوعات مرتبط با نوجوانان و جوانان نیز می پردازد. و در حالی که در جلب نظر منتقدان معاصر چندان موفق نبود، داستان ایین فیلم آنقدر بدیع و خلاقانه هست که ارزش تماشا کردن را داشته باشد.
۹- Cruel and Unusual (2014)
بی رحمانه و غیرمعمول تریلری سوررئالیستی به کارگردانی مرلین درویشویچ است. در این فیلم دیوید ریچمون پک در نقش ادگار بازی می کند، مردی که به قتل همسرش محکوم شده و تا ابد محکوم به تجربه بی پایان مرگ همسرش است. یعنی بین جلسات بی پایان گروه درمانی با حضور دیگر قاتلانی که یک جمع ابدی را شکل داده اند. ادگار کم کم آنچه را که واقعاً بین او و همسرش اتفاق افتاده کنار هم می گذارد و متوجه می شود که نجات ممکن است هنوز امکان پذیر باشد. Cruel and Unusual فیلم دیگری است که فرضیه اصلی فیلم Groundhog Day را گرفته، حال و هوای کابوس گونه آن را افزایش داده و کمی بن مایه های عرفانی به داستان اضافه می کند. نتیجه بیشتر عجیب است تا ترسناک و می توانست از کمی جذابیت کمیک هم استفاده کند. با این حال، قطعا داستان جالبی برای ارائه دارد.
۸- Triangle (2009)
فیلم دیگری که در آن شخصیت اصلی در یک حلقه زمانی مجازات گرانه گرفتار می شود، فیلم مثلث است. و این فیلم بریتانیایی – استرالیایی، به کارگردانی کریستوفر اسمیت، یک جواهر سینمایی کمتر شناخته شده است. در ابتدا، Triangle خود را به عنوان یک اسلشر تمام عیار و از کنترل خارج شده با موضوع سفر دریایی نشان می دهد که به شدت به بیراهه می رود. اما این فیلم ترسناک مملو از خونریزی پیچیدگی های بیشتری برای نشان دادن به بینندگان دارد.
در کانون فیلم، داستان جس (ملیسا جورج) روایت می شود، مادری تنها که تلاش می کند از پسر اوتیسمی خود مراقبت کند. اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چرا جسدهای مرده سر از قایق او درمی آورند و اینکه چرا او در یک حلقه زمانی گرفتار می شود تا حدودی برای تفسیر باز مخاطب، پاسخ داده نمی شوند. اما قابل قبول ترین نظریه غالب این است که چیزی جس را در نسخه خودش از جهنم و به خاطر گناهانش به دام انداخته است. لازم به ذکر است که این فیلم شباهت های زیادی با افسانه یونانی سیسیفوس و اشارات آشکاری از فیلم نردبان جیکوب (Jacob’s Ladder) در خود دارد. در هر صورت تجربه جس قطعاً شبیه به نوعی برزخ است و فیلم قطعاً ارزش تماشا کردن را دارد.
۷- Gabriel (2007)
دوست دارید برزخ ابدی خود را کمی پر اکشن تر داشته باشید؟ در این صورت احتمالاً از تماشای فیلم گابریل لذت خواهید برد، فیلم ترسناک اکشن استرالیایی به کارگردانی شین آبس. در این فیلم، برزخ به عنوان قلمرویی تاریک، دودآلود و سایه وار به تصویر کشیده می شود که ارواح کسانی که بین بهشت و جهنم گیر افتاده اند در آن به سر می برند و جایی است که در آن فرشتگان رانده شده و فرشتگتن مقرب برای حکومت مبارزه می کنند. در هنگام اکران، فیلم گابریل نقدهای متفاوتی دریافت کرد، در حالی که برخی به خاطر دیالوگ های مصنوعی و نداشتن شخصیت های قوی به آن ایراد می گرفتند. اما با توجه به بودجه اندکی که فیلم داشت، سازندگان آن کار قابل توجهی در زمینه جلوه های بصری و صدا انجام دادند. و اگر از طرفداران فیلم های اکشن گوتیک مثل کنستانتین (Constantine) و دنیای زیرزمینی (Underworld) هستید، احتمالاً از دیدن فیلم گابریل لذت خواهید برد.
۶- Silent Hill (2006)
سایلنت هیل یکی از محبوب ترین فرنچایزهای بازی های ویدیویی ترسناک است که در آن شاهد ماجراجویی های بازیکنان و تلاش آن ها برای بقا در قلمروهای کابوس وار بوده ایم. و در سال ۲۰۰۶، این سری بازی ویدیویی برای اولین بار به صفحه نمایش بزرگ راه پیدا کرد، اما با نقدهای عمدتاً منفی مواجه شد. اما با نگاهی به گذشته، این فیلم هنوز هم یکی از بهترین اقتباس های بازی های ویدیویی است. این فیم داستان زنی به نام رُزا داسیلوا (رادا میچل) و جستجویش برای پیدا کردن دختر رنج کشیده اش را روایت می کند، پس از اینکه این دختر در شهر متروکه سایلنت هیل مفقود می شود. اما خیلی زود مشخص می شود که سایلنت هیل یک شهر معمولی نیست. در عوض، مکانی است که در آن خاکستر از آسمان می بارد و به طور منظم به یک دنیای جهنمی تبدیل می شود که در آن پلیدی ها (ظاهراً) زندگان را تعقیب می کنند. البته، نه رزا و نه دخترش در واقع در شهر نیستند، و نه در بُعد جهنمی آن، بلکه جایی بین این دو قرار دارند که یک برزخ ناخوشایند است.
۵- Purgatory (1999)
داستان فیلم برزخ درباره یک دار و دسته خلافکار است که در حال فرار از یک عملیات بدفرجام سرقت از یک بانک به شهری به نام پناهنده می رسند. در آنجا، آن ها یک مکان فوق العاده آرام و غیرمعمول را پیدا می کنند که ساکنانش به شدت خداترس بوده و همه اشکال گناه به شدت مورد سرزنش قرار می گیرد. هیچ اسلحه، خشونت، الکل یا حتی فحش دادن در این شهر وجود ندارد. همانطور که انتظار می رورد، دار و دسته سارقان، این شهر را هدف آسانی برای کارهای مجرمانه شان می بینند. اما یکی از اعضای آن ها به نام لئون “سانی” دیلارد (برد رو) متوجه چیز عجیبی در مورد ساکنان شهر می شود: همه آن ها شبیه چهر های افسانه ای مرده غرب وحشی هستند. کلانتر شبیه ویل بیل هیک است، مغازه دار شهر شبیه جسی جیمز، و دکتر شبیه داک هالیدی است. اگر از عنوانش حدس نزنید، خلافکاران داستان ما وارد برزخ شده اند. و همه بیش از حد فرشته وار عمل می کنند چون تلاش دارند تا در بهشت پذیرفته شوند. اما در حالی که این طرح ممکن است کمی اغراق آمیز باشد، اما همچنان اثری جذاب است که کراس اووری بین یک وسترن کلاسیک و یک قسمت از سریال منطقه گرگ و میش به نظر می رسد. یا آن طور که تبلیغات فیلم در آن زمان می گفتند، ” وسترنی ترسناک که اصلاً یک وسترن معمولی نیست».
۴- Kontroll (2003)
این فیلم به کارگردانی نمرود آنتال در سال ۲۰۰۳ ساخته شد و به طور کامل در سیستم زیرزمینی مترو بوداپست روایت می شود. داستان حول محور شخصیت بولکسو (ساندور سزانیل) می چرخد، بازرس بلیط قطاری که شب هایش را در تاریکی مطلق سکوهای ایستگاه می گذراند و در همان فضای تاریک می خوابد. به دلایلی که هیچ گاه به طور کامل توضیح داده نمی شود، بولکسو از بازگشت به سطح زمین بیزار است. و اوضاع زمانی عجیب تر می شود که یک شخصیت کلاه بر سر که درست مثل بولکسو لباس می پوشد شروع به کشتن مسافران می کند. Kontroll یکی دیگر از آن فیلم هایی است که داستان آن برای تفسیر مخاطب باز رها می شود اما دوز خوبی از تصویرسازی مسیحی، سکانس های رویایی و صحنه آخر فیلم که دختری را در لباس فرشته نشان می دهد، نشان می دهد که شخصیت اصلی ما در برزخ گیر افتاده است. اما چه برزخ شخصیت اصلی ما روحانی باشد و چه خود تحمیلی، قطعاً او گرفتار شده و دارد رنج می کشد. در هر صورت، Kontroll برای چیزی که به عنوان یک کمدی بازاریابی شده، نسبتاً خوب و به طرز شگفت انگیزی ترسناک است.
۳- Lost Highway (1997)
بزرگراه گمشده فیلمی به کارگردانی دیوید لینچ است که در آن بیل پولمن در نقش فرد مدیسون بازی می کند، یک ساکسیفون نواز جاز که به این باور می رسیم که همسرش (پاتریشیا آرکت) احتمالاً به او خیانت می کند. پس از مواجهه تصادفی با یک مرد مرموز عجیب و رنگ پریده و چندین نوار ویدئویی عجیب، مدیسون خود را در سلول زندان می بیند، در حالی که به خاطر قتل همسرش محکوم شذه است. به سبک همیشگی فیلم های لینچ، وقتی مدیسون به مرد جوانی به نام پیت دیتون (بالتازار گتی) تبدیل می شود و با زنی که درست شبیه همسر مرده اش است، رابطه برقرار می کند، همه چیز به شکل دیوانه وار و غیر منتظره ای تغییر مسیر می دهد همانند بسیاری از فیلم های دیوید لینچ، بزرگراه گمشده تقریبا تمام انتظارات و تفسیرهای منطقی را دور می زند یک گستره وسیع از نظریه های طرفداران در مورد آن وجود دارد. در ابتدای فیلم، مدیسون پیام عجیبی دریافت می کند که به او می گوید «دیک لورنت مرده است». تنها در پایان متوجه می شویم که مدیسون خودش این پیام را منتقل می کند. و این، همراه با برخی سرنخ هایی عجیب و غریب، نشان می دهد که مدیسون خود را در یک حلقه پیچ در پیچ و بدور از واقعیت به دام انداخته است، جایی که او دائماً محکوم به تکرار همان اشتباهات قبلی است. یا به عبارت دیگر، او در نوعی برزخ که خودش ساخته گرفتار شده است.
۲- Wristcutters: A Love Story (2006)
این یکی فیلمی است که اگر توسط کارگردان قابلی ساخته نمی شد، می توانست به شدت توهین آمیز و بی کیفیت باشد. اما همان طور که مشخص می شود، Wristcuters بسیار جذاب از آب در می آید… البته از نوع پوچ گرایانه اش. در این فیلم پاتریک فوگیت در نقش زیا بازی می کند که پس از خودکشی، به دنیای برزخ وارد می شود. در این دنیای جدید، همه چیز به همان دنیای قدیمی نزدیک است، فقط همه چیز کمی بدتر است – هیچ کس لبخند نمی زند، همه چیز آن طور که باید و شاید کار نمی کند، و همه چیز کمی ناخوشایند است. بعد از اینکه متوجه می شود دوست دختر سابقش هم در این برزخ گیر افتاده است، زیا با ماشین له شده اش (که یک سیاه چاله در داخل آن وجود دارد و چراغ های جلوی اش خراب هستند) همراه با دوستانش به راه می افتند تا او را پیدا کنند. داستان معمول بلوغ که در ادامه می آید، با دوستان جدید و عجیب و غریبی که در طول مسیر پیدا می شوند، روایت اصلی ماجراست. همه چیز طبیعی به نظر می رسد، جز اینکه همه مرده و افسرده هستند و حال و هوای خودکشی بر همه چیز سایه افکنده است. آگر همه چیز برایتان عجیب است مشکلی نیست چون همه چیز در این فیلم واقعاً عجیب است. اما دیدگاه گوران دوکیچ، کارگردان، بهتر از آن چیزی است که به نظر می رسد. و این فیلم همانطور که انتظار می رفت نامزد دریافت چندین جایزه شد. این فیلم همچنین برنده چند جایزه از جمله بهترین فیلم جشنواره فیلم Gen Art شد.
۱- Jacob’s Ladder (1990)
نردبان جیکوب داستان جیکوب سینگر (تیم رابینز) را دنبال می کند، مردی آمریکایی که در جنگ ویتنام خدمت کرده و اکنون از توهمات وحشتناکی رنج می برد. سینگر پس از ملاقات با یکی از همقطاران سابقش، شروع به کشف توطئه ای از آزمایش های دولتی بر روی جوخه سابقش می کند که به اعتقاد او باعث شده آن توهمات عجیب را داشته باشند. تنها در اواخر فیلم است که متوجه می شویم سینگر و اعضای جوخه اش پس از دریافت یک داروی آزمایشی در ویتنام به یکدیگر حمله کرده اند. و اینکه سینگر هنوز در ویتنام است و در یک بیمارستان صحرایی در حال مرگ است. نردبان جیکوب فیلمی به شدت تکان دهنده و با اضطراب بی امان است. در نتیجه، تماشای این فیلم به هیچ عنوان مناسب افراد نازک دل و ترسو نیست. اما به همان اندازه که نردبان جیکوب ممکن است افسرده کننده باشد، این اثر کالت کلاسیک ساخته آدریان لین اثری متفکرانه و قدرتمند در سینما است. و کمتر فیلم دیگری مفهوم برزخ را تا به این حد تاثیرگذار مورد بررسی قرار داده است.
روزیاتو