۲۰ فیلم برتر تاریخ سینما در مورد سرقت جواهرات؛ از ASPHALT JUNGLE تا GRAND SLAM

موبنا-دلیل این جذابیت هر چه که باشد، در اینجا ۲۰ فیلم برتر در مورد سرقت جواهرات را معرفی می کنیم که در آن ها سرقت های جسورانه، فرارهای همراه با هیجان، ترفندهای پر خطر و جواهرات گران بها به تصویر کشیده شده اند.

۲۰- The Pink Panther (1963)

فیلم های پلنگ صورتی در طول یازده فیلم خود، بیشتر با نام پیتر سلرز (و در راه اندازی مجددش با استیو مارتین) شناخته می شوند تا با سرقت جواهرات، اما اولین پرونده بازرس کلوزو، The Pink Panther، او را در تعقیب سِر چارلز لیتون (دیوید نیون)، معروف به “شبح”، یک سارق جواهر بدنام اجتماعی می بینیم. موسیقی کلاسیک هنری مانچینی فیلم را آغاز می کند و مخاطبان با پلنگ صورتی آشنا می شوند: یک الماس صورتی بزرگ که مشخصه اش نقصی شبیه به پلنگ است.

این جواهر متعلق به یک شاهدخت تبعیدی به نام دالا (کلودیا کاردیناله) است که تعدادی از خواستگارانش که ممکن است در واقع به دنبال این الماس باشند یا نباشند، از جمله لیتون، برادرزاده اش، و خود کلوزو را از خود می راند.بلیک ادواردز در نقش کارگردان و سلرز در نقش اصلی، به عنوان یک تیم قدرتمند شناخته شدند و موضوع جواهر در چهارمین فیلم از این سری با نام بازگشت پلنگ صورتی که کریستوفر پلامر در آن نقش شبح را بر عهده گرفت، دوباره به کار گرفته شد.

۱۹- To Catch a Thief (1955)

هیچکاک در این فیلم رمانتیک با بازی کری گرانت و گریس کلی تصویر یک دزد زیبا را به بی نقص ترین شکل ممکن خلق کرد. شخصیت گرانت، جان رابی، سارق بازنشسته ای است که در ریویرای فرانسه در دوران تعطیلات به سر برده و مظنون به سرقت از توریست های ثروتمند است و متوجه می شود که بهترین راه برای اثبات بی گناهی اش، دستگیری سارق جدید در این ماجرا است. نقشه او زمانی پیچیده می شود که عاشق زنی به نام فرانسیس استیونز (گریس کلی) می شود که به همراه مادرش، جواهرات گران قیمت زیادی دارد. این فیلم نگاهی نقادانه به ثروت و زندگی لاکچری بوده و گریس کلی کشش متقابل بسیار جذابی را با کری گرانت شکل می دهد.

۱۸- Reservoir Dogs (1992)

کوئنتین تارانتینو مفهوم سرقت جواهرات را گرفته و آن را در اولین فیلم ماندگارش، به کثیف ترین شکل ممکن روایت می کند. یک تیم متفاوت از دزدان سابقه دار (از جمله یک پلیس مخفی) برای سرقت الماس از یک جواهر فروشی زنجیره ای دور هم جمع شده اند. جالب اینجاست که مخاطب، سرقت واقعی را نمی بیند؛ بلکه جزئیات آن بعداً توسط سارقان بازگو می شود تا مشخص شود سرقت دقیقاً چه زمانی و چگونه از کنترل خارج شده و با دزدان، پلیس ها و شهروندان کشتهشده ، زخمی و ربوده شده همراه شده است.

ما همچنین هرگز خود الماس ها را که در یک کیف مخفی شده اند، نمی بینیم؛ ما فقط می دانیم که آقای صورتی (استیو بوشمی) در پایان داستان با آن ها از انبار فرار می کند. با این حال، اینکه او تا کجا فرار می کند، حدس هر تماشاگری است، چرا که پلیس ها انبار را در هنگام آخرین تیراندازی فیلم محاصره کرده اند.

۱۷- Rififi (1955)

سرقت به تصویر کشیده شده در این فیلم کلاسیک فرانسوی به قدری تاثیرگذار بود که سارقان زیادی در طول سال ها تلاش کرده اند از آن تقلید کنند. یک گروه چهار نفره از طریق آپارتمانی در طبقه بالا وارد یک جواهر فروشی در خیابان لاپاکس پاریس می شوند، و این صحنه کلیدی تقریباَ بدون هیچ دیالوگی، اما با مقدار زیادی تعلیق روایت می شود. این گروه به راحتی و با موفقیت از صحنه فجرم رار می کنند، اما وقتی سعی می کنند جواهراتی را که در حال حاضر تیتر اول اخبار کشور هستن را بفروشند، زندگی آن ها به سرعت از هم می پاشد. در شرایطی که سارقان با افرادی در درون و بیرون گروه مبارزه می کنند، طمع روابط دوستانه را از هم می پاشاند و آنچه به عنوان سرقتی بی نقص آغاز شده بود، برای هر یک از سارقان به فاجعه ای کامل ختم می شود.

۱۶- Thief (1981)

مایکل مان برای اولین کارگردانی اش با جیمز کان همکاری کرد، فیلمی در مورد یک سارق جواهرات به نام فرانک که ثروت بدست آمده از راه سرقت جواهرات را وارد یک سری کسب و کارهای قانونی کرده تا شغل واقعی اش را پنهان کند. فرانک امیدوار است با زنی به نام جسی ( تیوزدی ولد) خانواده ای تشکیل دهد، اما تصمیم می گیرد برای یک همکار تجاری مرموز به نام لئو، مردی که قبلاً غیرقابل اعتماد بودن خود را ثابت کرده است، دست به سرقت بزرگی بزند. لئو به فرانک و جسی در پیدا کردن یک بچه یتیم در بازار سیاه کمک می کند، وقتی این دو نمی توانند به طور قانونی بچه به سرپرستی بگیرند، اما همانطور که انتظار می رود، وقتی فرانک این سرقت بزرگ را انجام می دهد، لئو سهم او را کم می کند و فرانک برای گرفتن حقش به خشونت متوسل می شود. این فیلم یک نئو نوآر تاریک و باکیفیت با حضوری کوتاه و در عین حال لذت بخش از ویلی نلسون به عنوان راهنمای فرانک است.

۱۵- Uncut Gems (2019)

آدام سندلر در این فیلم اعصاب خردکن از برادران سفدی، در نقش یک قاچاقچی الماس به نم هاوارد، منتقدانش را غافلگیر کرد. اگر چه این فیلم یک سرقت جواهرات در معنای سنتی آن نیست، اما داستان آن شامل به دست آوردن نسبتاً غیرقانونی یک اوپال سیاه توسط هاوارد، معامله موقت آن در ازای یک حلقه قهرمانی با یک بازیکن ان بی ای که سعی در تحت تاثیر قرار دادن او دارد، یک حراجی که قرار است باعث نجات او شود اما به طرز خارق العاده ای اشتباه پیش می رود، و قمار پرخطری است که تقریباً هر نوع پیچ و خم داستانی را در خود دارد. هاوارد بین رده های بالا و پایین حوزه تجارت الماس حرکت می کند، شانه هایش را به شانه های افراد فعال در این حوزه می مالد و در اتاق های پشتی مجهز به قفس های شیشه ای ضد گلوله با مردان سریع و پرحرف مبارزه می کند. این فیلم یک نگاه پر از استرس و اضطراب به دنیایی است که در آن همیشه کسی به دنبال خرید، فروش یا معامله بوده و همه چیز برای فروش است.

۱۴- Ocean’s 8 (2018)

این فیلم سرقت جواهرات به خاطر بازیگران تماماً زن خود؛ از جمله ساندرا بولاک، کیت بلانشت، میندی کالینگ، هلنا بونهام کارتر و ریهانا قابل توجه است. این فیلم اسپین آفی از سه گانه اوشن ساخت استیون سودربرگ است و بولاک در آن نقش دبی اوشن، خواهر کوچک تر شخصیت دنی اوشن (جرج کلونی) در این سه گانه را بازی می کند. او که یک جاعل حرفه ای است، گروهی از دوستان و همکاران خود را جمع می کند که در میان آن ها یک هکر، یک جیب بر، یک مال خر و یک جواهر ساز هم حضور دارد تا یک گردن بند ۱۵۰ میلیون دلاری را از دور گردن بازیگری به نام دافنه کلوگر (آن هاتاوی) در مراسم مت گالا بدزدند. این فیلم مملو از پیچ و تاب های داستانی و حضورهای کوتاه سلبریتی های متعدد مشهور است و به خاطر گروه بازیگرانش مورد تحسین قرار گرفت.

۱۳- The Great Muppet Caper (1981)

کرمیت و فوزی در نقش دو گزارشگر تحقیقی دوقلوی همسان بازی می کنند که به لندن نقل مکان کرده اند تا داستانی را گزارش کنند که قبلاً در گزارش آن غفلت کرده اند: جواهری که از طراح مشهور مد لیدی هالیدی (دایانا ریگ) دزدیده شده است. دوشیزه پیگی نیز در لندن است و به عنوان دستیار لیدی هالیدی مشغول به کار می شود، که در این لحظه کرامیت او را با لیدی هالیدی اشتباه گرفته و به سرعت عاشقش می شود. اما او تنها کسی نیست که عاشق پیگی است؛ او همچنین مورد توجه برادر دغلکار لیدی هالیدی، نیکی (چارلز گرودین) نیز قرار گرفته است، که اتفاقاً همان دزد جواهری است که کرمیت و فوزی در تلاش برای یافتن او هستند.

نیکی با وجود اینکه عاشق پیگی است (و در جریان یک سکانس فانتزی شنای همزمان، یک آهنگ فوق العاده رمانتیک در موردش می خواند)، اما او را سارق جا زده و به زندان می اندازد. بدین ترتیب او باید فرار کند در حالی که بقیه اعضای گروه برای متوقف کردن فعالیت های نیکی و دسته مدل هایش تلاش می کنند که قصد دارند الماس بیسبال مشهور لیدی هالیدی را به سرقت ببرند.

۱۲- Le Cercle Rouge (1970)

۱۵ سال پس از ساخت ریفیفی، به راحتی می توان تاثیر این فیلم را بر Le Cercle Rouge اثر ژان پیر ملویل دید (در واقع ملویل در ابتدا قرار بود ریفیفی را کارگردانی کند قبل از اینکه در نهایت گارگردانی آن به ژول داسین برسد). بار دیگر صحنه ای تقریباً بی صدا و بی دیالوگ از سرقت در یک جواهر فروشی مجلل پاریسی وجود دارد، این بار با سه دزد، که ستاره های بسیار بزرگتری نسبت به همتایان خود در ریفیفی نقش آن ها را بازی می کنند: آلن دلون، ایو مونتاند، و جیان ماریا وولونته. همچنین این فیلم رنگی است، در حالی که فیلم قبلی سیاه و سفید بود، اما توانست همان چشم انداز سرد و خشک مردانی که قربانی حرص و طمع خود می شوند را منتقل کند.

۱۱- Heist (2001)

این فیلم در سال ۲۰۰۱ با بازی جین هکمن، دنی دویتو، دلروی لیندو و سم راکول و با کارگردانی و نویسندگی دیوید ممت ساخته شد که مورد تحسین قرار گرفت. جو (هکمن) به طور تصادفی چهره خود را در جریان یک سرقت از جواهرفروشی آشکار می کند و تصمیم می گیرد که زمان بازنشستگی فرا رسیده است. اینجاست که وارد کلیشه همیشگی “آخرین سرقت” می شویم که سرقت مقدار زیادی طلا از داخل یک هواپیما است. سرقت موفق است، اما همان طور که اغلب اتفاق می افتد، خیانت ها شروع به انباشته شدن می کنند. دیالوگ های هوشمندانه ممت ،یک فیلم استاندارد هالیوودی را می گیرد و آن را به چیزی بسیار باکیفیت تر ارتقا می دهد.

۱۰- A Fish Called Wanda (1988)

یک کمدی بسیار محبوب انگلیسی به نام ماهی به نام واندا مملو از افراد تبهکار و شیاد است. جیمی لی کرتیس همان واندای کلاهبردار است و کوین کلاین نیز یک متخصص اسلحه رذل به نام اوتو است که با چند گانگستر انگلیسی در یک سرقت از جواهرفروشی شرکت می کنند در حالی که همه به هم خیانت می کنند. اینجاست که جان کلیز به عنوان وکیل مدافع یکی از تبهکاران وارد می شود که به سرعت عاشق واندا می شود، موضوعی که باعث عصبانیت اوتو که عاشق واندا است (اما وانمود می کند که برادر اوست) می شود. الماس ها در یک صندوق امانت امن نگهداری می شوند و اتو و واندا برای آگاهی از موقعیت این الماس ها و بدست آوردن کلید صندوق امانات از هیچ کاری فروگذار نخواهند کرد (که با خوردن ماهی خانگی یکی دیگر از تبهکاران همراه است). این فیلم در مجموع فیلمی خنده دار و عجیب با بازیگرانی بی نقص و مناسب است و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای کلاین به ارمغان آورد.

۹- Robot & Frank (2012)

این درام مستقل دوست داشتنی ترکیبی از ژانرهای مختلف است، از علمی تخیلی گرفته تا کمدی و نقدی اجتماعی بر روند پیری. فرانک لانگلا، یک دزد مسن مبتلا به زوال عقل است که پسر درمانده اش برای او یک ربات همراه (با صدای پیتر سارسگارد) می خرد. فرانک خوشحال تر می شود وقتی می فهمد دوست رباتی اش درکی از جرم و جنایت ندارد و حاضر است به فرانک در سرقت یک کتاب نادر و سپس مقداری جواهر از یک بسازبفروش ثروتمند و ناخوشایند (جرمی استرانگ) که در تلاش است کتابخانه محلی را به یک مرکز تجاری تبدیل نماید، کمک کند. افشاگری های ناراحت کننده داستان در مورد وضعیت روانی فرانک، نیاز فرانک به تصمیم گیری در مورد پاک کردن حافظه ربات به منظور جلوگیری از زندان رفتن را تحت تاثیر قرار می دهد.

۸- The Score (2001)

رابرت دنیرو در این فیلم با موضوع سرقت نقش یک متخصص باز کردن گاوصندوق به نام نیک ولز را بازی می کند، جایی که تنها حضور او در کنار مارلون براندو و همچنین فرانک اوز در نقش کارگردان بود. ولز با اکراه می پذیرد که با یک دزد جوان تر به نام جک تلر (ادوارد نورتون) وارد یک پروژه سرقت جواهرات شود، در عملیاتی جسورانه که آن ها را در تلاش برای بدست آوردن یک عصای جواهر نشان از اداره گمرک کانادا قرار می دهد. آن ها در این سرقت از همکاری مال خر همیشگی ولز، مکس (براندو) استفاده می کنند. خود سرقت بسیار پیچیده تر از چیزی است که در ابتدا تصور می شود، حداقل به این دلیل که تلر قصد خیانت به مکس و ولز را دارد. اما مکس و ولز برای این اتفاق آمادگی کامل دارند.

۷- Black Lizard (1968)

این فیلم تاریک و عجیب ژاپنی ساخته شده در سال ۱۹۶۸ بر اساس نمایشنامه ای از نویسنده معروف، یوکیو میشیما ساخته شده و درباره یک مغز متفکر تبهکار و مرموز است که با لقب مارمولک سیاه شناخته می شود (با بازی آکیهیرو میوا خواننده و رقصنده ژاپنی)، زنی که هم عاشق جواهرات است و هم عاشق کشتن. او قصد دارد الماس گرانبهایی به نام ستاره مصر را به سرقت ببرد و در این مرحله از داستان آن را با دختر صاحب جواهر که خودش او را ربوده، معاوضه خواهد کرد، هرچند که نقشه واقعی او حفظ این دختر به عنوان یک عروسک مانند دیگر قربانیانش است. اما یک کارآگاه در حال تحقیق در مورد این پرونده حضور دارد که ممکن است تمام این نقشه شیطانی او را خنثی کند.

۶- The Burglars (1971)

ژان پل بلموندو، دیان کنون و عمر شریف به ترتیب به عنوان دو نفر از چهار سارقی که وارد خانه ای در آتن می شوند و مقدار زیادی زمرد می دزدند و یک کارآگاه فاسد پلیس، در این نئونوآر ساخته شده در سال ۱۹۷۱ بازی می کنند. این فیلم در واقع دو بار فیلمبرداری شد، یک بار به زبان فرانسه و یک بار به زبان انگلیسی. یک تعقیب و گریز خیره کننده با خودرو در خیابان های آتن رخ می دهد، جایی که بلموندو در یک فیات که از چند پله پایین می رود توسط شریف و با یک اپل تعقیب می شود. همچنین بلموندو در یکی از سکانس های مشهور فیلم، بدلکاری به شدت خطرناک خود در سقوط از یک کامیون ساخت و ساز به داخل یک معدن سنگ را شخصاً انجام می دهد.

۵- The Asphalt Jungle (1950)

در این فیلم ساخته سال ۱۹۵۰ توسط جان هوستون، استرلینگ هایدن در نقش دیکس هندلی بازی می کند، عضوی از یک تیم متفاوت که سعی دارند یک سرقت از جواهرفروشی را در یک شهر بی نام در غرب میانه انجام دهند. هندلی مشکل اعتیاد به قمار دارد و دلش می خواهد به خانه اش در کنتاکی بازگردد و در واقع همه اعضای تیم نوعی ناامیدی نسبت به او دارند. بعد از منفجر کردن گاوصندوق جواهر فروشی، تمام نقشه به بیراهه می رود و با اینکه سارقان با جواهرات سرقت شده فرار می کنند، اما پلیس بلافاصله به تعقیب آن ها می پردازد و آماده است تا در صورت لزوم آن ها را تا پای مرگ دنبال می کند. مریلین مونرو را می توان در یکی از اولین نقش آفرینی هایش در نقش معشوقه شخصیت شرور داستان دید که تمام این نقشه را برای منافع شخصی طراحی کرده است.

۴- Wallace & Gromit: The Wrong Trousers (1993)

هیچ فهرستی از فیلم های با موضوع سرقت از جواهرفروشی بدون این فیلم کلاسیک استاپ موشن محصول سال ۱۹۹۳ به کارگردانی نیک پارک کامل نخواهد شد. والاس و گرومیت در حال گذران زندگی عادی خود هستند که ولخرجی های والاس این دو را مجبور می کند یک مستاجر بگیرند. گرومیت در حال حاضر پس از اینکه والاس یکی از اختراعاتش، یک شلوار پیشرفته، را برداشته، احساس خوبی ندارد. مستاجر جدید یک پنگوئن است که آنقدر احساس راحتی می کند که گرومیت مجبور می شود در فضای بیرون از خانه بخوابد و در این لحظه گرومیت متوجه می شود که پنگوئن یک دزد تحت تعقیب است. پنگوئن شیطان صفت، فیزرز مک گرو، از والاس خفته و شلوار تکنولوژیکیِ هک شده برای انجام سرقت هوشمندانه یک الماس از یک موزه محلی استفاده می کند و طبق معمول، این وظیفه گرومیت است که همه چیز را درست کند.

۳- The Sicilian Clan (1969)

آلن دلون در نقش راجر سارته، دزد جواهری که با کمک یک خاندان مافیایی به رهبری ویتوریو مانالزه (ژان گابون) از زندان فرار می کند، برای دومین بار در لیست ما حضور پیدا می کند. سارته در مورد جواهراتی در یک نمایشگاه که در حال انتقال از رم به نیویورک است باخبر می شود. در حالی که خانواده مافیایی برای سرقت این جواهرات گرانقیمت نقشه می کشند و پلیس های پاریسی سرت را دنبال می کنند، رابطه عاشقانه سارته با عروس ویتوریو، اوضاع را پیچیده تر می کند. جواهرات دزدیده و یک هواپیما ربوده می شود، اما این رابطه عاشقانه داستان است که به سقوط سارته و ویتوریو منجر می شود.

۲- Place Vendôme (1998)

کاترین دنوو که همیشه فریبنده و زیبا بوده، در این درام ساخته سال ۱۹۹۸ نقش ماریانه مالیورت را بازی می کند، زنی که چند سال سخت را پشت سر گذاشته است. شوهرش وینسنت ریاست یک شرکت معامله جواهرات در منطقه مجللی در پاریس را بر عهده دارد تا اینکه متهم به معامله جواهرات مسروقه شده و در حالی که غرق در بدهی است، خودکشی می کند. ماریان پس از بازگشت از بازپروری، مقدار زیادی الماس که شوهرش مخفی کرده بود را کشف می کند و با اینکه این الماس ها قطعا دزدی هستند، اما تصور می کند که اگر بتواند آن ها را بفروشد، می تواند زندگی خود را از نو آغاز کند. نیویورک تایمز در مورد بازی دنوو در این فیلم نوشته است: «خانم دنوو بسیار رنج کشیده، اما پیروزمند، یا کاملاً باشکوه، منظره ای است که باید برایش اهمیت قائل شد».

۱- Grand Slam (1967)

این فیلم با موضوع سرقت که در سال ۱۹۶۷ ساخته شده ارزش دیدن دارد، حتی اگر فقط برای حضور بازیگرانی مانند کلاوس کینسکی، جنت لی و ادوارد جی. رابینسون و موسیقی انیو موریکونه باشد. این فیلم محصول مشترک ایتالیا، اسپانیا و آلمان است و رابینسون در آن نقش معلمی معمولی را بازی می کند که اشتیاق زیادی برای هیجان بیشتر در زندگی اش دارد، بنابراین با هدف برنامه ریزی برای سرقت متهورانه یک الماس در جریان شلوغی های کارناوالی در ریو بازنشسته می شود (مدرسه محل تدریس او روبروی مکان نگهداری الماس است).

اریش (کینسکی)، یک نازی سابق که فرماندهی این عملیات را بر عهده خواهد داشت و ژان پل، یک فرانسوی اغواگر که کارش منحرف کردن حواس مری آن (لی)، منشی شرکت صاحب الماس خواهد بود، از جمله افرادی هستند که برای شرکت در این سرقت استخدام شده اند. همانند بسیاری از سرقت های دیگر، این عملیات هم به خاطر بی اعتمادی اعضای تیم سرقت به هم، در خطر از هم پاشیدن قرار دارد.

روزیاتو