آیا شما یک «مغز» شاد دارید؟!

مسیری که هر کدام از ما در زندگی خود پیش می‌گیریم و هرگونه الگوی فکری- رفتاری که پرورش می‌دهیم، می‌تواند بخش‌هایی از مغز را گسترش داده و یا محدود سازد.

مجله آنلاین موبنا – ممکن است شنیدن این جمله کمی برایتان عجیب باشد اما مغزهای شاد بسیار سریع‌تر، هوشیارتر و کاراتر عمل می‌کنند! بله شادی و خوشی فاکتوری است که ورای تاثیرات مهم خود بر بدن انسان، روی مغز نیز اثرات مهمی دارد. به‌بیان‌دیگر اگر می‌خواهید کل زندگی خود را شاد زندگی کنید، باید ابتدا مغز خود را از وجود چنین فاکتور ارزشمندی برخوردار سازید. مغز انسان به‌طور خودکار از میان چند راه، مسیری را انتخاب می‌کند که امکان استمرار شادی در آن بیشتر باشد! ازاین‌رو می‌توان گفت ارتباط سلول‌های مغز ما با خوشحالی و احساس سرزندگی بیشتر از آن چیزی است که تاکنون فکر می‌کرده‌اید!

حالت‌های منفی روحی ارتباط میان سلول‌های مغزی را کاهش داده و توانایی به خاطر آوردن و همچنین تولید بیشتر را از فرد سلب کند، درحالی‌که وضعیت متقابل می‌تواند اثرات مفید بسیاری را بر مغز ما بر جای بگذارد برای مثال:

 

  1. ارتباطات میان نورون‌ها (سلول‌های عصبی مغز) افزایش می‌یابد

 

  1. افزایش قدرت آنالیز، تفکر و تمرکز

 

  1. دیدگاه‌های مثبت بیشتر

 

  1. افزایش قدرت حل مسائل و هوشیاری ذهنی بالاتر

 

+ قدرت تفکرات مثبت

ذهنیت شما همان چیزی است که شخصیتتان را شکل می‌دهد و شما نیز همان می‌شوید که فکر می‌کنید. تفکرات درونی هر فردی، در زندگی شخصی و محیطی وی بازتاب می‌یابد و جالب است بدانید هر تفکری که در ذهن خود پرورش می‌دهید سبب آزادسازی مواد شیمیایی خاصی در مغز می‌شود. تفکرات مثبت، شاد و امیدوارانه سبب کاهش کورتیزول و در مقابل افزایش سطح سروتونین شده که نقش مهمی در احساس سرزندگی و خشنودی به همراه دارد. این حالت به مغز شما کمک می‌کند تا با نهایت ظرفیت خود کار کند.

+ چرا مثبت اندیشی به شادمانی بیشتر منجر می‌شود؟

دانشمندان متخصص در زمینه عصب‌شناسی کشف کرده‌اند؛ افرادی که عموما مثبت اندیش هستند و به قول معروف نیمه پر لیوان را می‌بینند، اغلب فعالیت بیشتری در لوب پیشانی خود (قسمتی از کورتکس مغز که ارتباط مهمی با فعالیت‌های ذهنی دارد) نشان می‌دهند. تفاوت‌های میان این افراد و دسته‌ی منفی گرا حتی توسط متخصصین رفتارشناسی نیز به کرات به اثبات رسیده است. الگوهای رفتاری زیر عمدتا در افراد مثبت‌گرا دیده می‌شوند و دلایل خوبی برای توضیح سطوح بالاتر شادمانی در این افراد خواهند بود:

 

  1. پیشبرد یک زندگی سالم‌تر

 

  1. گذراندن بخش کوچکی از زمان خود به صورت انفرادی و مشارکت بیشتر در فعالیت‌های اجتماعی

 

  1. برقراری روابط متعادل

 

  1. برخورداری از عادت‌های رفتاری سالم‌تر

 

  1. سیستم ایمنی قوی‌تر

 

  1. طول عمر بیشتر همراه باکیفیت بالاتر

بنا بر تحقیقات به‌عمل‌آمده در دانشگاه کالیفرنیا، افراد غمگین و یا به بیان بهتر “منفی گرا” بیشتر زمان زندگی را صرف مقایسه خودشان با دیگران می‌کنند. اما خبر خوب این است که می‌توانید مغز خود را به‌گونه‌ای مدیریت کنید که به تدریج از ذهنیت‌های منفی فاصله گرفته و به سمت مثبت نگری سوق پیدا کند. حتی اگر سابقه افسردگی در خانواده شما وجود دارد، به واسطه قدرت‌های درونی خود تحت عنوان “اراده” می‌توانید تفکرات منفی را حذف کنید. درنتیجه اگرچه نمی‌توان الگوهای رفتاری حاصل از انتقال ژنتیکی را از بین برد، می‌توان تاثیر پذیری از این الگوهای مخرب را کاهش داد.

 

+ تفکر منفی، تعادل منفی

تفکرات منفی محور همان‌طور که پیش‌تر نیز گفته شد، قابلیت مغز برای هماهنگ شدن با ریتم بدن را سلب کرده و قدرت حل مسئله آن را به شدن پایین می‌آورند. ثابت‌شده است حس ترس و واهمه‌ای که عمدتا در ارتباط با تفکرات منفی ایجاد می‌شود، سطح فعالیت مخچه را به‌طور معناداری پایین می‌آورد که درنتیجه این کاهش عملکرد، توانایی سلول‌های مغز برای حل مسائل مختل خواهد شد.

لوب پیشانی نیز بنا به توجهی که به موضوعات مختلف نشان می‌دهید و همچنین احساس شما نسبت به آن‌ها، در مورد میزان اهمیت هر کدام تصمیم‌گیری می‌کند. درنتیجه زمانی که بر مسائل منفی تمرکز کنید، سیناپس‌ها و ارتباطات عصبی بیشتری شکل می‌گیرند تا از تفکر منفی شما حمایت کرده و آن را بیشتر پرورش دهند.

 

+ مغز خود را آموزش دهید

مسیری که هر کدام از ما در زندگی خود پیش می‌گیریم و هرگونه الگوی فکری- رفتاری که پرورش می‌دهیم، می‌تواند بخش‌هایی از مغز را گسترش داده و یا محدود سازد. هر چه بیشتر از ذهن خود کار بکشید، فضای بیشتری برای انجام فعالیت‌های جدید ایجاد می‌شود. همچنین در پاسخ به الگوی ذهنی شما مسیرهایی ایجاد می‌شود که از الگوی موردنظر حمایت کرده و سایر الگوهای ذهنی تضعیف شوند.

اما همه این‌ها به چه معنا است؟ به بیان ساده‌تر می‌توان گفت هر آنچه انجام می‌دهید، فکر می‌کنید و یا به زبان می‌آورید درنهایت هویت شما را چه از “بیرون و ظاهر” و چه در “درون و مغز” شکل می‌دهد. درنتیجه می‌توانید با تغییر رویه خود به مغزتان برای یک زندگی شادتر فرصتی دوباره بدهید. با تمرکز بر تفکرات مثبت شروع کنید و در مقابل ذهنیت‌های منفی لباسی آهنی بر تن کنید! از توانایی که ذهنتان برای فرمان دادن به مغز شما برخوردار است به نفع خود استفاده کنید، آن را با الگوهایی مناسب به جلو ببرید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا