ساز ناكوك ‌دو ‌ وزير، ‌در ‌كنسرت‌ها

نيما نوربخش
جالب آنكه اين اظهار نظر جناب وزير كشور بيش از پيش خوراك رسانه‌ها يي قرار گرفته كه برخي از آنها خود طلايه دار مخالفت با موسيقي و برگزاري كنسرت هستند و از هيچ فرصتي براي ضربه زدن به اين هنر والا دريغ نكرده اند.از اين منظر واكاوي و تحليل اين موضوع از اهميت بسزايي برخوردار است. چراكه كاهش اعتماد عمومي هنرمندان به دولت و نارضايتي مردمي كه با شوق فراوان به سياست‌هاي دولتي در قبال كنسرت‌ها چشم‌دوخته‌اند، مهم‌ترين آسيبي است كه به بدنه اجتماعي و فرهنگي كشور وارد مي‌شود.  در اين گزارش تلاش داريم تا وزير محترم كشور و همفكران شان را به نكات مغفول مانده در اين قضيه آشنا كنيم.هر چند ايشان پيش‌تر نيز نشان داده اند كه به «گريز زدن ميان مه » علاقه‌مندند و در آخر همه تقصيرات را گردن رسانه ها مي اندازند.
اصل خبر چه بود؟
عبدالرضا رحمانی فضلی درصفحه اینستاگرامش نوشت«:امروز در نشست مشترک وزارت کشور با احزاب سیاسی به تشریح سیاست‌های انتخاباتی دولت پرداختم که برای پرهیز از برداشت‌های سلیقه ای و جناحی احتمالی کلید واژه‌هایی را با مردم نجیب و فهیم در میان می‌‌گذارم».وزیر کشور در همین صفحه در مورد نقش رسانه ها در صیانت از اعتماد شهروندان نیز مطلبی نوشته که به این شرح است«:انتشار اخبار اغراق آمیز درباره لغو کنسرت ها در کشور از مصادیق بد اخلاقی اجتماعی است. حجم خبرها به گونه‌ای است که حکایت از لغو50 درصدی کنسرت‌ها دارد این درحالی‌است که بر اساس آمار سه ماهه اول امسال از 312 کنسرت دارای مجوز تنها 9 کنسرت برگزار نشده که 3 مورد آن از طرف برگزار کنندگان و یک مورد به دلیل اشکال محتوايی از سوی وزارت ارشاد لغو شده است. امید است همگی با تن دادن به قواعد شهروندی شاهد لغو هیچ کنسرتی نباشیم.»
آقاي وزير حرف هاي منتقدان را هم بشنويد
همان طور كه مي بينيد جناب وزير كشور در اين اعلام نظر كمتر توجهي به چرايي،چيستي و چگونگي لغو كنسرت‌ها داشته و پاي خود را در مقام مسئول پس كشيده است.حال آن كه وزارت ارشاد در اين مدت با برنامه ريزي مناسب ، مجوز هاي بسياري را براي اجراي كنسرت در كشور ارائه كرده است .  از اين رو  لازم است چند نكته را به وزير كشور گوشزدكنيم.
1 – اهالي هنر جزو نخستين گروه هاي حامي حسن روحاني و دولت تدبير و اميد بودند كه چه در كوران انتخابات و چه در تمام مدت اين حدود دو سال گذشته با تمام وجود و با وجود بروز مشكلات فراوان پشت دولت منتخب ايستادند.شايد وزير كشور نداند كه تا به امروز حتي هنرمنداني كه كنسرت هايشان لغو شده است هم دست از حمايت از دولت نكشيدند و حامي سياست هاي كلان فرهنگي دولت بودند.اين در حالي است كه بارها به واسطه لغو كنسرت ها متحمل زيان هاي مالي و معنوي شدند.با اين وجود لب فرو بستند و اميدوار به راه ادامه دادند.آيا شما مشابه چنين رفتاري را در بين هنرمندان ديگر نقاط جهان نيز سراغ داريد؟پاسخ با خودتان!
2 – نكته ديگر اينكه وزير كشور چرا اين حرف‌ها را در نشست با احزاب سياسي مطرح كرد؟آيا جاي چنين اظهارنظر يكسويه اي آنجا بود؟ آيا اگر اين حرف ها در ميان فعالان و خبرنگاران عرصه هنر بيان مي شد ايشان باز مي‌توانست به همين راحتي و بدون دغدغه از حرف‌هايش نتيجه‌گيري كند و آخرش هم بگويد «:انتشار اخبار اغراق آمیز درباره لغو کنسرت‌ها در کشور از مصادیق بد اخلاقی اجتماعی است».اي كاش وزير كشور فرصتي بگذارد و حرف‌هاي منتقدان را هم بشنود.
3 – متوجه آن بخش از حرف هاي ايشان نشديم كه منظور از «انتشار اخبار اغراق آمیز درباره لغو کنسرت ها» چه بوده است؟ كدام اغراق؟ نكند ايشان فراموش كرده اند كه ميزان لغو كنسرت ها در دوره دوساله دولت يازدهم چندين برابر عمر دولت‌هاي گذشته است؟ آيا بازي كردن با اعصاب و روان مردمي كه مشتاقانه و با صرف هزينه بسيار بليت تهيه مي‌كنند و براي ديدن كنسرت خواننده مورد علاقه‌شان لحظه شماري مي كنند شوخي است كه از اغراق حرف مي زنند؟ در همين گزارش بخشي از فهرست كنسرت هاي لغو شده در دولت يازدهم را منتشر مي كنيم تا وزير كشور هم بعد از اين در اظهارنظرهايش كمي دقت بيشتري از خود نشان دهد.البته اين فهرست تنها بخشي از ليست بلند بالايي است كه خبرنگاري چون من ديگر حوصله تحقيق بيشتر پيرامون شان را نداشت و تكميل آن را به دوستان وزارت كشور محول مي كنم.البته اين فهرست فقط شامل كنسرت هايي است كه بدون اختيار تهيه‌كننده و وزارت ارشاد و توسط فشارهاي جانبي لغو شده اند.
4 – در اين چند ماه اخير رئيس جمهور به عنوان مقام نخست اجرايي كشور و همچنين وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي طي اظهارنظرهاي مختلف عنوان كرده اند كه از فرمانداران مي‌خواهند جلوي لغو كنسرت ها را بگيرند و ادامه اين روند را مناسب نمي‌دانستند. رئیس جمهور در آخرين نشست خبری خود درباره لغو کنسرت ها گفته بود: «از نظر ما مرجع قانون است. وقتی دستگاهی به عنوان مرجع قانونی تجویز شده پس دخالت دیگران معنی ندارد.» روحانی اضافه كرده بود: « همه باید در چارچوب قانون باشیم و هر دستگاهی که باید مجوز صادر کند آن مجوز مورد احترام باشد. وقتی در چارچوب قانون  مجوز برای یک کنسرت داده می شود و مردم می آیند بلیت می خرند؛ این گونه دخالت ها تضییع حقوق مردم است قبل از اینکه تضییع اصحاب فرهنگ باشد.»حتي فضاي هنري كشور تحت تاثير اين اتفاق ها چنان تار شد كه وزير ارشاد در گفت و گو با «جماران» عنوان كرد:به استانداران گفته ایم نگذارند خودسرها باعث لغو کنسرت ها شوند.علی جنتی در مورد دیدگاه‌های مخالف با اجرای موسیقی و کنسرت ها در کشور و نسبت آنها با نظرات امام خمینی(س)، اظهار کرده بود: کسانی كه این نوع برخوردها را می کنند نه دیدگاه های امام را قبول دارند و نه دیدگاه های رهبری را. زیرا هم نظرات امام در رابطه با موسیقی کاملا روشن است و هم مقام معظم رهبری حدود 73 جلسه درس خارج فقه خود را به بحث غنا و موسیقی اختصاص داده اند و نهایتا رأی ایشان روشن است.وی با اشاره به لغو برخی کنسرت ها در کشور، یادآوری کرده بود: ما هم با نیروی انتظامی و هم با وزیر کشور در این مورد صحبت کرده ایم. ما به آنها گفته ایم چون خودمان کاملا رعایت حدود شرعی را می کنیم مواردی که مجوز داده می شود را استانداران، فرمانداران و نیروی انتظامی باید حمایت کنند و نگذارند افرادی خودسر باعث شوند کنسرت ها لغو شود که آنها گفته اند از این تصمیم حمایت می کنیم.حال از وزير محترم كشور مي پرسيم آيا اين وظيفه وزير ارشاد است كه با چنين درخواستي را از استانداران شما بكند؟آيا اين هماهنگي ها وظيفه ذاتي وزارت كشور نيست؟ از اين رو مبرهن است كه اوضاع لغو پياپي كنسرت‌ها آن‌قدر وخيم است كه حتي رئيس‌جمهور هم مجبور به واكنش به آن مي شود و از اين نظر به هيچ وجه اتفاقي درجه دوم محسوب نمي شود.پس بهتر است وزير كشور به جاي اظهارنظرهاي اينچنيني به دنبال ارائه راه حل براي رفع اين مشكل به فرمانداران و اعضاي شوراي تأمين شهرستان ها باشد و با خاطيان از دستورالعمل هاي دولتي برخوردي مقتدرانه داشته باشد نه اينكه تحت فشارهاي محلي به صورت مداوم عقب نشيني كند و راه را براي مخالفان بازتر كند.
5- وزير محترم كشور اشاره داشتند كه «انتشار اخبار اغراق آمیز درباره لغو کنسرت ها در کشور از مصادیق بد اخلاقی اجتماعی است» در اين مورد با ايشان كاملا موافقيم اما آيا رخدادي چون لغو كنسرت ها در كشور از مصاديق بداخلاقي اجتماعي نيست؟ طبيعتا كه اين اتفاق به عنوان يك علت با خود معلولي را به همراه دارد كه با اين تفاسير واكنش مردم و رسانه ها به اين معضل كاملا طبيعي است.اما اگر رسانه اي مي خواهد از اين آب گل‌آلود،ماهي بگيرد مسئولان بايد با عملكرد صحيح شان بهانه اي به دست منتقدان ندهند نه اينكه به جاي ارائه راه حل به دنبال مقصر جلوه دادن ديگران باشند.اين گزارش خيلي مفصل تر از آني است كه در اين مجال منتشر مي شود اما شايد بيان همين چند نكته كمكي كند براي كشف راه حل هاي بهتر.