ما و اطرافیان مان در کدام مرحله اخلاقی قرار داریم؟
در دوستی، معامله، ازدواج و هر گونه معاشرت با هر فردی، باید بررسی کرد که او در کدام مرحله رشد اخلاقی قرار دارد؟ هر چه در مراحل بالاتر باشد، می توان بیشتر روی او حساب کرد. همچنین می توانیم با این نظریه، خود را مدام بسنجیم که در کدام مرحله اخلاقی قرار داریم و آیا مسیر را درست می رویم؟ این مهم ترین درسی است که می توان از نظریه مراحل رشد اخلاقی کلبرگ گرفت.
سواد زندگی؛ توسعه توانمندی های فردی / جعفر محمدی – هر کدام از ما از نظر اخلاقی در چه مرحله ای قرار داریم؟
“لارنس کُلبِرگ” روان شناس بزرگ قرن بیستم که تا پایان عمرش (1987) در دانشگاه هاروارد تدریس می کرد، پژوهشی تاریخی درباره “مراحل اخلاقی” انجام داد که به “نظریه مراحل رشد اخلاقی کلبرگ” معروف شد.
روش اصلی او تعریف کردن داستان هایی با موقعیت های متناقض بود تا افراد در مقام قضاوت قرار گیرند. معروف ترین داستان او این بود:
” همسر مردی به نام “هاینز” دچار بیماری سرطان و در شرف مرگ است. داروساز شهر داروی سرطان او را ساخته است ولی به بهای 2000 دلار می فروشد که 10 برابر قیمت تمام شده است. هاینز فقط توانسته 1000 دلار جور کند. مرد داروساز اما حاضر به فروش دارو به قیمت 1000 دلار نیست و در نهایت هاینز مجبور می شود با شکستن در مغازه داروساز، دارو را بدزدد.
آیا او چنین حقی داشت؟ ”
کلبرگ این داستان ها را با افرادی در سنین محتلف مطرح و جواب ها و استدلال های آنان را سطح بندی می کرد و در نهایت به 3 سطح و 6 مرحله رشد اخلاقی رسید.
ابتدا به طور مختصر با این نظریه آشنا می شویم و سپس به کاربرد آن می رسیم.
کلبرگ برای رشد اخلاقی 3 سطح قائل است و هر سطح دو مرحله دارد:
سطح اول: اخلاق پیش قراردادی (زیر 10 سال)
مرحله 1) اطاعت بر مبنای تنبیه
کودکان، فکر می کنند اگر برای کاری مجازات تعیین شده باشد، حتماً آن کار بد است.
آنها کارها را بر اساس این که مجازات به دنبال دارد یا خیر، قضاوت می کنند. از نظر آنها، قوانین و مقررات توسط صاحبان قدرت تدوین شده و باید از آن اطاعت کرد و الا مجازات می شوند.
در این مرحله، کودک به نیت افراد کاری ندارد و فقط بر مبنای نگاه کمّی قضاوت می کند. بنابراین اگر از او بپرسند کودکی برای کمک به برادرش دوید و پایش به 10 گلدان خورد و آنها را شکست و کودکی برای برداشتن شکلات برادرش یک گلدان را شکست، کدام یک کار بدی کرد؟ می گویند اولی، چون 10 تا گلدان شکست.
مرحله 2) اطاعت برای کسب پاداش
کودکان، به این باور رسیده اند که ممکن است برای کاری مجازات تعیین شده باشد ولی بر مبنای منافع فردی و فرار از مجازات، می توان آن کار را انجام داد چون الزاماً هر کار مستوجب مجازات، کار بدی نیست. بنابراین می شود علائق شخصی را نیز با دور زدن مجازات ها دنبال کرد. کودکان در این مرحله برای کسب پاداش دست به کارهایی می زنند.
سطح دوم: اخلاق قراردادی ( 10 تا 13 سال)
مرحله 3) تمایل به تحسین از سوی دیگران
کودکان و سپس نوجوانان در این مرحله، به مرتبه بالاتری از شناخت رسیده اند. رفتار اصلی آنها به واسطه ترس از مجازات یا طمع پاداش ملموس نیست بلکه بر این باورند که باید طبق انتظارات خانواده و جامعه رفتار کنند تا مورد تأیید و احترام قرار گیرند (تمایل به این که پسر خوب یا دختر خوب شناخته شوند).
مرحله 4) تمایل به حفظ نظم و مقررات اجتماعی
انسان در این مرحله باز هم رشد فکری دارد و فقط در اندیشه خود نیست بلکه چون در بدو ورود به جامعه قرار دارد، نظم و مقررات اجتماعی برایش اهمیت دارد و می کوشد آن را محترم بداند. مثلاً در پاسخ به این که آیا “هاینز” حق داشته دارو را بدزدد می گوید: درست است که جان همسرش در خطر بوده ولی اگر قرار باشد هر کسی با توجیهات خود دست به عمل خلاف بزند، سنگ روی سنگ بند نمی شود.
سطح سوم: اخلاق فرا قراردادی (از 13 سالگی به بعد)
مرحله 5) تطابق قرارداد اجتماعی و حقوق فردی
باز هم رشد و بلوغ فکری، فرد را به مرحله بالاتری از اخلاق می رساند. فرد در این مرحله هر چند قانون و نظم اجتماعی را اصولاً محترم می شمارد ولی در می یابد که بین برخی “مقررات و هنجارها” و “عدالت و حقوق افراد” تعارض وجود دارد. لذا هر چه نام قانون داشته باشد، الزاماً خوب نیست و می توان آن را تغییر داد. اینجاست که مفاهیمی مانند دموکراسی، عدالت، حقوق انسان ها و … زاده می شود.
بنابراین فردی که در مرحله 4 رشد اخلاقی پاسخ فوق را درباره کار “هاینز” انجام داده بود، در اینجا می گوید: بین قانون و اخلاق تعارض ایجاد شده است و بایستی به گونه ای آن را حل و فصل کرد، بنابراین بهتر است قاضی جانب اخلاق را بگیرد و در مجازات هاینز تخفیف دهد.
مرحله 6) پایبندی به وجدان فردی
این مرحله، عالی ترین مرتبه رشد اخلاقی یک انسان است. او در این مرحله، فراتر از قوانین و مجازات و پاداش و حقوق فردی و اجتماعی، بر مبنای وجدان انسانی اش عمل می کند. حتی اگر در جایی قانون او را ملزم به دادن حقی نکند ولی او وجداناً بداند که باید حقی را بدهد، می دهد.
چند نکته کاربردی
الف – گروه های سنی که در نظریه مراحل رشد اخلاقی کلبرگ آمده اند، تقریبی اند.
ب – این گونه نیست که اگر فردی در سن 11 سالگی است، پس الزاماً در سطح دوم قرار دارد. ممکن است افرادی زودتر به مراحل بالاتر برسند یا دیرتر.
ج – نکته اساسی این است که بسیاری از افراد در مراحل مختلف رشد اخلاقی متوقف می شوند و ممکن است فردی 40 ساله باشد ولی در همان سطح اول باقی بماند.
افرادی که در رفتارهایشان صرفاً سود مالی، موقعیت بالاتر شغلی و پاداش شخصی را در نظر می گیرند، حتی اگر 70 ساله هم باشند در مرحله اول و همسطح با کودکان زیر 10 سال رشد اخلاقی دارند.
کارمندی که نگاه سختگیرانه ای به قانون و آیین نامه ها دارد و موقعیت خاص یک ارباب رجوع که زندگی اش در خطر است را درک نمی کند و کوچک ترین انعطافی نشان نمی دهد، در مرحله دوم قرار دارد.
بنابر این در دوستی، معامله، ازدواج و هر گونه معاشرت با هر فردی، باید بررسی کرد که او در کدام مرحله رشد اخلاقی قرار دارد؟ هر چه در مراحل بالاتر باشد، می توان بیشتر روی او حساب کرد.
همچنین می توانیم با این نظریه، خود را مدام بسنجیم که در کدام مرحله اخلاقی قرار داریم و آیا مسیر را درست می رویم؟
این مهم ترین درسی است که می توان از نظریه مراحل رشد اخلاقی کلبرگ گرفت.
د – در تربیت فرزند نیز می توان از این نظریه استفاده کرد:
* با دانستن این نظریه و تطبیق آن با سن کودک یا نوجوان می توان رفتارهای او را “تحلیل” و رفتار خود با فرزند را “تنظیم” کرد.
* با دانستن نقشه راه، به فرزندمان کمک کنیم مراحل رشد اخلاقی را به خوبی طی کند.
ه – جوامع بر اساس این که اکثر مردم شان در کدام مرحله از رشد اخلاقی قرار دارند، درجات متفاوتی از خوشبختی را تجربه می کنند.