جنايات و مكافات قتلهاي ناموسي
نفيسه صباغي اما امروزه نوع ديگري از قتلها با نام قتلهاي ناموسي تاثیر بیشتری بر ذهن آحاد افراد جامعه دارد. البته ممكن است بیشتر مردم به قتل رسیدن «دختران و زنان خانواده» را به عنوان قتلهاي ناموسي بدانند اين درحالی است که در برخی موارد قتلهای ناموسی، مقتول «پسران یا مردان خانواده» هستند. قتلهای ناموسی …
نفيسه صباغي
اما امروزه نوع ديگري از قتلها با نام قتلهاي ناموسي تاثیر بیشتری بر ذهن آحاد افراد جامعه دارد. البته ممكن است بیشتر مردم به قتل رسیدن «دختران و زنان خانواده» را به عنوان قتلهاي ناموسي بدانند اين درحالی است که در برخی موارد قتلهای ناموسی، مقتول «پسران یا مردان خانواده» هستند. قتلهای ناموسی در زمره قتلها و به عبارتي از مصادیق جنایات عمدی محسوب ميشوند. جنایات و قتلهای ناموسی درکشور آمار بالایی داشته و در استانهایی مانند خوزستان یا سیستان و بلوچستان و استانهایی که تعصبات قوميو قبیلهای افراطی دارند بیشتر به چشم میخورد. البته برخورد دستگاه قضایی با این دسته از جرائم نیز بدون اغماض و مماشات بوده درغیر این صورت شاهد آمارهای بالاتری از این جرم خواهیم بود. ناگفته نماند که آمار این دسته از جنایات در کشورهای همسایه بسیار بالا بوده و ترکیه، پاکستان، افغانستان و عراق در جرائم و قتلهایناموسی آمار نگرانکنندهتری نسبت به کشورمان دارند. کاهش این جرم نیز جز با برخورد قوی دستگاه قضایی و تغییر برخی آداب و رسوم قوميو از بین رفتن برخی بدعت ها امکان پذیر نيست.
حال بايد ديد اصولا قتلهاي ناموسي به چه معناست؟ آيا اين نوع قتلها در زمره قتلهاي عمدي محسوب ميشوند؟ در اين راستا دکتر مهران خوش سلوک، وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه پاسخگوي سوالات ما بودند.
آقاي دكتر خوش سلوك قبل از پرداختن به قتلهاي ناموسي ابتدا بفرماييد واژه «ناموس» به چه معناست واصولا «ناموس» به چه افرادي اطلاق ميشود؟
واژه «ناموس» در فرهنگهای لغت فارسی به معناي آبرو، نیک نامي، قانون و شریعتالهی عصمت، شرفوپاکدامنی است. تعریف دیگری که در جامعه به صورت عرف درآمده است عبارت است از: شرف، عفت، آبرو و محارم انسان چون مادر، خواهر، همسر و کسانی که فرد متعلق به خود پنداشته و در حفظ صیانت و حرمت آنان ميکوشد. در کنار دو مفهوم مذکور، واژه «غیرت» نیز خودنمایی كرده و میتوان آن را به «تعصب خردورزانه دینی و اخلاقی نسبت به کشور، خانواده و حیثیت افراد» اطلاق کرد که در قتلهای ناموسی، آثار غیرقابل انکاری دارد و غیرت در میزان غیرمعقول و به شكل افراط گونه، عامل بسیاری از این دسته جنایات محسوب میشود.
حال با اين پيشزمينه بفرماييد قتلهاي ناموسي به چه معناست؟
در تعریف قتلهای ناموسی بايد گفت به قتلهایی اطلاق میشود که به دلیل لکهدار شدن حیثیت یا شرف خانوادگی، یکی از اعضای خانواده توسط پدر یا سایر افراد خانواده به قتل رسیده یا فرد متعرض و متجاوز به ناموس، توسط مجنی علیه یا خانواده وی به قتل میرسد. لذا با این تعریف، قتل ناموسی فقط به کشتن دختر، خواهر، مادر یا همسر اطلاق نشده بلکه حتی به قتل رساندن متعدیان و متجاوزان به نوامیس را شامل میشود و نمیتوان صرفا «رفتار جنایی عدهای از زنان و مردان جامعه در کانون خانواده» را «جنایت ناموسی» نامید.
تقسیم بندی جنایات و قتل های ناموسی چگونه است؟
این دسته از جنایات را میتوان در دو قالب کلی قتلهای درونخانوادگی و قتلهای برونخانوادگی تقسیمبندی كرد. قتلهای درونخانوادگی شامل به قتل رساندن فرد یا افرادی از اعضای خانواده توسط سایر اعضای خانواده، به تنهایی یا با مشارکت افراد بیگانه است. قتلهای برونخانوادگی نيز با انگیزه انتقامجویی از متعدیان و متجاوزان به نوامیس که از مصادیق جرائم خانوادگی(جرائم اعضای خانواده علیه سایر افراد جامعه) محسوب میشود. قتلهای درونخانوادگی اعم از به قتل رساندن «مادر، خواهر، برادر، دختر، پسر، همسر و پدر توسط افراد خانواده به تنهایی یا با مشارکت اشخاص بیگانه به قصد حذف فیزیکی فرد خاطی» اشکال زیر را شامل میشود: قتل فرزند توسط پدر یا مادر به تنهایی یا با مشارکت یکدیگر یا با مشارکت سایر فرزندان یا اشخاص بیگانه؛ قتل پدر، مادر، برادران و خواهران توسط فرزند یا فرزندان خانواده به تنهایی یا با مشارکت با فرد بیگانه؛ همسرکشی.
در برخي از اين قتلهاي ناموسي عامل جنايت به هيچ عنوان خود را قاتل نميداند و به نوعي مقتول را مستحق مرگ ميداند، قانون با اين افراد چگونه برخورد ميكند؟
از مهمترین مباحث مطروحه در قتلهای ناموسی درونخانوادگی، مشخصات قتل است. در این نوع از انواع قتل عمد، قاتل خود را معمولا مجرم تلقی نميكند و انگیزه خود را رساندن مقتول به سزای اعمال زشت و ناپسند وی بیان ميكند. از نظر قاتل، فرد مقتول مستحق مرگ بوده تا لکه ننگ از خانواده پاک شود. این جنایت متاسفانه دربرخی قومیتها و قبایل جایز شناخته شده و با وصف جرمانگاری برای قتلهای عمد، بهطور معمول قاتل مورد حمایت اولیايدم قرار میگیرد زیرا 1-عرف محلی یا قومی، این نوع از جنایت را مجاز میشمارد. 2- این قتلها معمولا به دستور برخی بزرگان قبایل و خانوادهها و به دستور ریش سفیدان صورت میگیرد.3-کشته شدن خاطیان خانواده که دارای انحراف اخلاقی بوده یا باعث لکهدار شدن حیثیت خانواده شدهاند با وصف خونبار و فجیعبودن قتل، تاثیر منفی محسوس در خانواده نداشته و وی را مستحق مرگ میدانستهاند. 4-قاتل معمولا فراری نبوده یا بهراحتی خود را معرفی كرده و حتی در برخی موارد خانواده از معرفی قاتل به دستگاه قضایی ممانعت میکند.5-در برخی از این جنایات که با دستور ریش سفید قوم انجام شده است، آمر به دلیل امر شفاهی مورد تعقیب و مجازات قرار نمیگیرد.
مهمترین علل قتلهای ناموسی درون خانوادگی چيست؟
از منظر آسیب شناسی این جنایت، مهمترین علل قتلهای ناموسی درون خانوادگی عبارتند از:
1-اعتقادات خشک و سختگیرانه و غیرت افراطی بوميو قبیلهای یا بدعتگونه مذهبی
2-تخلف از آداب و رسوم قوميو قبیلهای
3-طلاق زنان و ازدواج مجدد آنان
4-رابطه خارج از ازدواج دختران و زنان خانواده (رابطه نامشروع) و افشای این روابط و روابط جنسی خارج از عقد ایشان
5-افشای انحراف اخلاقی پسر یا مرد خانواده و برملا شدن روابط جنسی آنان اعم از واقع شدن در طرفین جرم لواط و سایر جرائم جنسی
6-وجود گرایش و تمایلات جنسی زنانه در پسر خانواده و به تبع آن ایجاد انحراف اخلاقی در وی
7-ازدواج اجباری دختران و زنان و عدم تمکین ایشان از همسر خود
8-خیانت زوج یا زوجه به شریک زندگی
9-وجود بیمهری، بیعاطفگی میان زوجین
10-وجود یا ایجاد شک و توهم نسبت به زنان یا دختران خانواده
11-اعتیاد قاتل به مواد مخدر، روانگردان یا الکل و مسلوب الاراده بودن وی در زمان ارتکاب جرم
12-اعتیاد مقتول به مواد مخدر، روانگردان یا الکل که باعث از بین رفتن حیثیت و آبروی خانوادگی شده است.
13-اختلالات شخصیتی یا جسميقاتل یا مقتول در خانواده
14-مشکلات اقتصادی خانواده اعم از فقر و تنگدستی و بدهی مالی
15-ایجاد روابط عاطفی یا نامشروع زنان و دختران خانواده با افراد بیگانه و طرحریزی قتل مردان در جهت برداشتن موانع ازدواج آنان و سایر عللی که از حوصله بحث خارج است.
قتلهای ناموسی درون خانوادگی معمولا در زمره قتلهای «احساسی، فجیع، مرموز یا حتی اتفاقی» قرار داشته و پس از دستگیری قاتل یا قاتلان است که میتوان تعیین كرد در طبقه کدام نوع از انواع قتل قرار دارد.
قانون و شرع چه مجازاتي براي قتلهای ناموسی درون خانوادگی تعيين كردهاست؟
قتل عمد در هر شرایطی که باشد جرم محسوب شده و مستوجب مجازات بوده و مرتکبان آن اعم از مباشر یا معاون جرم به مجازات تعیین شده در قانون محکوم میشوند یعنی مباشر قتل به قصاص نفس محکوم شده و معاون آن نیز به حبس محکوم میشود و در حالت کلی قانونگذار فرقی ميان مرتكبان این قتل با سایر قتلهای عمد قائل نیست اما شارع در دو مورد قتلهای درون خانوادگی رامستثنا کردهاست. مورد اول هنگاميکه پدر قاتل بوده و فرزند خود را به قتل رسانده است و مورد دوم زمانی است که شوهر، همسر خود را با فرد اجنبی در حال زنا یافته و زانیه یا هر دو را به قتل رسانده است
(قتل در فراش). در سایر موارد مجازات مرتكبان این نوع از جنایات تشریع شده و قانون به تعصبات و غیرت نابجا و تحریفاتی که در برخی اقوام و قبایل وارد شده، اهمیت نمیدهد.
در مورد اين استثناها كمي توضيح ميدهيد.
اولين استثنا قتل فرزند توسط پدر، است که قاتل(پدر) مجازات نشود بلکه قانونگذار با استناد به فقه جزایی، صرفا مجازات قصاص نفس را حذف کرده و در ماده 301 قانون مجازات اسلاميمصوب آورده است: «قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیعلیه نباشد و مجنیعلیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد» اما همین پدر قاتل، علاوه بر پرداخت دیه به وراث، مستند به ماده 612 مجازات حبس تا 10سال محکوم شدهاست. در اين ماده آمده است: «هرکس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا 10سال محکوم مینماید».
در خصوص استثناي دوم نیز باید کلیه شرایط قتل در فراش تحقق یابد چه در غیر اینصورت مرتکب قتل ولو مدعی قتل در فراش باشد به قصاص نفس محکوم خواهد شد. درماده 630 کتاب تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده مصوب سال 1375 در این خصوص آمده است: «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکره باشد فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است». لذا در صورت وجود شرایط خاص است که قانونگذار در قتل در فراش از قصاص قاتل صرفنظر کرده ولی بازهم مستند به ماده 612 از قانون یاد شده مرتکب را به حبس محکوم میكند.
با چه شرايطي قتل در فراش اثبات ميشود؟
میتوان شرایط قتل در فراش را در موارد ذیل مشاهده كرد:
شوهر شخصا همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی ببیند و شنیدهها و حتی شهادت شهود در نزدشوهر، جوازی برای قتل در فراش نخواهد بود.
زن و مرد اجنبی در حال زنا باشند و آنچه موجب اثبات جرم زنا میشود محقق شده باشد.
برای شوهر این علم حاصل شود که همسرش با اختیار و رضایت خود، مرد بیگانه را در زنا تمکین میکند.
در حین زنا و در همان محل قتل را انجام دهد و اگر پس از این عمل مجرمانه و در مکان دیگری جز محل وقوع زنا، مرتکب قتل شود؛ قصاص نفس از وی ساقط نخواهد شد.
زن مجبور به زنا نشده و اکراهی در این حادثه وجود نداشته باشد.
اگر زوج، همسرش را در شرایط اکراه ولی در حال زنا با مرد اجنبی بیابد، اجازه کشتن همسرش را نداشته و فقط مجاز به قتل متجاوز به عنف است.
زوج بتواند شرایط قتل در فراش را ثابت كند زیرا در صورت عدم اثبات شرایط یاد شده ادعای وی مسموع نخواهد بود.
چنانچه کلیه شرایط یادشده محقق شده باشد، شوهر با استناد به بند«ث» ماده 302 قانون مجازات اسلاميبه قصاص و دیه محکوم نمیشود ولی در صورت عدم اثبات ادعا، وی با استناد به ماده 303 قانون یادشده به قصاص محکوم خواهد شد. ذکر این مهم ضروری به نظر میرسد که اثبات شرایط قتل در فراش بسیار دشوار است.
گاهي اوقات مرد توسط همسر خود (زن)به قتل ميرسد بيشترين علل قتل اين مردان چيست؟
از مهمترین علل پدیده قتل شوهران توسط همسرانشان میتوان به این موارد اشاره کرد:
1-خیانت زوجه به زوج و ایجاد روابط عاطفی یا جنسی با مرد بیگانه و افشای رابطه نامشروع وی.
2-دادن وعده وعید ازدواج پس از جدایی یا رهایی از شوهر از سوی مرد بیگانه به زن شوهردار.
3-بروز، ایجاد و استمرار اختلافات خانوادگی و زناشویی مابین زوجین و ایجاد تنفر از شوهر به این دلیل یا به دلیل ازدواج اجباری.
4-افشای انحراف اخلاقی شوهر و داشتن روابط نامشروع با زنان دیگر و قتل وی به منظور انتقامجویی، به تنهایی یا با همدستی فرد بیگانه.
5-اعتیاد مضره شوهر به مواد مخدر، روانگردان یا الکل به گونهای که برای خانواده غیرقابل تحمل شده باشد.
6-دستیابی سریع به اموال و میراث زوج به واسطه مرگ وی.
آقاي دكتر خوش سلوك انگيزه قتلهاي برون خانوادگي چيست؟
در خصوص نوع دوم از تقسیمبندی قتلهای ناموسی باید به قتلهای برونخانوادگی با انگیزه انتقامجویی از متعدیان و متجاوزان به نوامیس اشاره کنیم. در این گروه از جنایات عمدی، متعرضان به نوامیس، توسط مجنی علیه یا خانواده وی به قتل میرسند.
مصادیقی از این نوع جنایت هم عبارتند از:
1-قتل متجاوزان توسط مجنیعلیه اعم از دختر، زن یا پسر خانواده که مورد تعرض قرار گرفتهاند.
2-قتل مجرم یادشده توسط پدر یا مادر یا سایر فرزندان خانواده پس از کشف و افشای تعرض یا تجاوز به عنف به تنهایی یا با مشارکت یکدیگر یا افراد بیگانه.
مشخصات این دسته از جنایات را ميتوان به این شرح بیان كرد:
3-ممکن است این جنایات به دستور بزرگ خانواده انجام شود.
4-اینگونه از قتلها به طور معمول بسیار خونبار و با خشونت همراه است.
5-اغلب این قتلها، با برنامهریزی قبلی صورت میگیرد.
6-به دلیل شکایت اولیاي دم، خانواده قاتل تلاش در مخفیكردن وی ميكند زیرا قتل متجاوز را انتقام خانوادگی یا دفاع از ناموس و عرض خانواده میدانند.
در حقیقت خانواده قربانیان تعرض، به جای آنکه مجازات متجاوز را از دستگاه قضا طلب کنند؛ خودسرانه اقدام به انجام جرم جدیدی میكنند و در بیشتر موارد نیز پس از وقوع جرم یا ادعای دفاع مشروع كرده یا سعی میکنند وجود انگیزه شرافتمندانه را در ارتکاب جرم اثبات كنند.
قوانين در زمينه قتلهاي برون خانوادگي چگونه است؟
اگر عمل مرتکب در مقام دفاع مشروع بوده و منطبق با ماده 156 قانون مجازات اسلاميو تبصرههای آن ماده باشد، عمل وی مورد حمایت قانون قرار گرفته و خون متجاوز هدر خواهد بود. اما اگر شرایط دفاع مشروع تحقق نیابد ولی انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم به اثبات برسد، قانونگذار با استناد به مواد 37 و 38 قانون یاد شده برای وی تخفیف در مجازات درنظرخواهد گرفت در غیر اینصورت مرتکب جنایت، با توجه به نوع جنایت به مجازات قانونی محکوم میشود.
در صورت اثبات دفاع مشروط مجازات چگونه است؟
درصورت احراز شرایط دفاع مشروع، مرتکب جنایت از قصاص و پرداخت دیه معاف خواهدشد. اما این دسته از جرائم را در زمره جرائم خانوادگی محسوب كردیم که در حالت کلی میتوان بیان کرد که گاهی به علت عدم وجود دلیل یا از بین رفتن ادله، اعضای خانواده راسا اقدام به برخورد با متعرض به ناموس خود میكنند؛ در برخی دیگر از این جنایات، با وصف وجود ادله، اعضای خانواده برای فروکش کردن آتش کینه و انتقام، دست به اقدام مجرمانه میزنند و در برخی جنایات دیگر، اعضای خانواده به بهانه قتل ناموسی مرتکب جرائمياز قبیل کلاهبرداری، اخاذی و سرقت شده و سعی میکنند که با اثبات تعرض به نوامیس خود روی سایر جرائم سرپوش بگذارند. با وصف تعاریف مذکور، مرتکب جرم در تقسیمبندیهای اخیر فقط در صورت شرایط مندرج در مواد 156، 37 و 38 قانون مجازات اسلاميمصوب میتواند از مجازات قصاص و دیه معاف شده یا تخفیف مجازات شامل حال وی شود.
179/