دو قطبی «صبح روز توافق»
داوود حشمتی اگرچه نميتوان مانند سرمقالهنويس روزنامه كيهان با «قاطعيت» و «يقين» سخن گفت اما شواهد حكايت از آن دارد كه اين توافق به مرحله پاياني خود بسيار نزديك شده است. حسين شريعتمداري هفته گذشته و درست در روزي كه ظريف به وين سفر ميكرد، در سرمقالهاي با «قطع و يقين» اعلام كرد كه هيچ …
داوود حشمتی
اگرچه نميتوان مانند سرمقالهنويس روزنامه كيهان با «قاطعيت» و «يقين» سخن گفت اما شواهد حكايت از آن دارد كه اين توافق به مرحله پاياني خود بسيار نزديك شده است. حسين شريعتمداري هفته گذشته و درست در روزي كه ظريف به وين سفر ميكرد، در سرمقالهاي با «قطع و يقين» اعلام كرد كه هيچ توافقي صورت نخواهد گرفت. با اين حال اگر توافق را نزديك حس كنيم، موضوع «صبح فرداي توافق» اهمیت بیشتری پيدا ميكند. جامعه ایرانی منتظر نگهداشته شده پشت سد توقعات و انتظارات، در فرداي روز توافق انتظاراتشان افزايش پيدا خواهد كرد و اين نقطهاي است كه ميتواند پاشنه آشيل دولت روحاني در دو سال باقيمانده را رقم بزند. «صبح فرداي توافق»، جامعه ايراني و به تبع آن فضاي سياست در ايران بار ديگر به دو قطب متضاد تقسيم بندي خواهد شد. یک قطب که اكثريت را تشکیل خواهند داد از توافق احساس رضایت میکنند و در طرف دیگر اقلیتی حول محور انتقاد به توافق، راههاي «استحكام و ائتلاف در درون» را پيگيري ميكنند. اگر قرار باشد از فضاي پراضطراب فعلی فاصله بگيريم و به فرداي توافق فكر كنيم فضاي سياسي و اقتصادي ايران را چگونه بايد ترسيم كرد؟
از نظر جامعه ايران و توده مردم، دو نوع نگاه را ميتوان ديد: اول بخش بزرگي از جامعه كه معتقدند تحريمها جلوي پيشرفت ايران به سمت رفاه و ترقي را گرفته و دوم بخش كوچكتري كه همچنان برطبل نارضايتي ميكوبند كه «اوضاع هيچ تفاوتي نكرده است». اما از نظر سياسي نيز وضع به همين منوال است با اين تفاوت كه اينجا اظهارنظرها بسيار با اهميتتر خواهد بود. صبح فرداي توافق فضای سیاست ایران هم دو قطب پيدا ميكند. عده ای از آن حمايت ميكنند و يك عده مخالفند. آنها كه مخالفند از هماكنون سرمقالهها و يادداشتهايشان را توليد كردهاند. از امروز تا روز مشخص شدن نتيجه مذاكرات، بسياري از مسئولان سكوت ميكنند و آنها كه حرفي ميزنند، به طور حتم، آگاهانه و با برنامهریزی اظهار نظر میکنند. از همين رو است كه ميبينيم رئيسكل بانك مركزي خبر «رفع مانع انتقال ۱۳ تن طلا در حاشیه مذاکرات هستهای وین» را به رسانهها ميدهد و یا حمايت و صفبندي لاريجاني در صف حاميان توافق. با این حال فرداي توافق كمتر كسي ميتواند سكوت كند. يا به جبهه موافقان ميپيوندد يا مخالفان. دو قطبي سياست ايران بار ديگر، بازتوليد خواهد شد. اقلیت هرچقدر هم کم باشند، اما صدایشان همچون گذشته، به بلندی شنیده میشود. آنها که سکوت میکنند، ناچارند در مقاطع بعدي، تكليف خود را با اين نقطه عطف مشخص كنند، تا بعدها از سوي آنها كه جامعه را كاملا دو قطبي ميپسندند «ساكتين توافق بد» خوانده نشوند. حمايت لاريجاني و طيف نزديك به او پس از توافق و يا مخالفت با آن، تصویر روشنتری از وضعیت سیاست در ایران را نشان می دهد. در عين حال طيف نزديك به لاريجاني با بغض شديد از سوي دلواپسان روبهرو هستند و در كشمكش ميان ائتلاف با اصولگرايان يا تشكيل ائتلافي با دولت به سر ميبرند. از همين رو است كه فرداي توافق، ميتواند وضعيت نيروهاي سياسي را حول محور «موافقان و مخالفان توافقنامه» مشخص کند. با این حال متاسفانه این دوقطبی دقیقا مشکلی است که بار دیگر ممکن است جامعه سیاسی ایران را با مشکل روبه رو کند. سياست ايران هميشه از فضاي دوقطبي متضرر شده است و در اين فضاست كه افراد بينام و نشان، با عنوان «راه سوم» يكبار در «سوم تيري ديگر» بر کشیده می شوند. منتقدان دولت روحاني در شرايط فعلي دست به دعا برداشتند كه اين توافق حاصل نشود. اما براي فرداي آن هم بدون برنامه نخواهند بود. از همان روزها كه سعيد جليلي با كاترين اشتون مذاكره ميكرد، توقعات مردمي آغاز شده بود. اين روند با آمدن روحاني شدت گرفت. حالا دولت در وضعيت سختتري قرار دارد. «دلواپسان» امروز و «دل پريشانهاي» صبح روز توافق، منتظرند تا توقع مردم براي بهبود اوضاع در كوتاه مدت، دولت روحاني را با بحران روبهرو كند. پاشنهآشيل دولت بعد از توافق در همينجا ميتواند شكل بگيرد. از یک سو مردم در انتظارات حداكثري از توافق به سر مي برند و از سوي ديگر دولت قصد ندارد به سبك دولت مهرورز، منابع مالي به دست آمده را بي محابا به اقتصاد تزريق كند. بهطور حتم دولت در صورت داشتن نگاهي آگاهانه نسبت به اين مسائل ميتواند بحرانهاي «دست ساز» آنها كه نشسته بودند تا در صورت عدم توافق وپنبه دولت را بزنند، مديريت كند. عبور از این مرحله حساس نه فقط برای دولت، بلکه برای کل نظام تنها در یک صورت امکان پذیر است و آن اینکه: صدای اکثریت حامی توافقدر جامعه و در میان مسئولان آنقدر بلند باشند که «دل پریشان»ها متحیرانه به سکوت فرو روند.