کثیف ترین پاپوش ! / مردی بی گناه در نزدیکی چوبه اعدام !
گزارشی که به پلیس 110 رسیده بود، نیروهای انتظامی را به خیابان حشمتی کشاند. نشانی جاساز مواد مخدر در زیر باک خودروی سواری دقیق بود به همین دلیل عوامل گشت کلانتری احمدآباد مشهد به صورت نامحسوس در اطراف خودرو به انتظار نشستند تا این که مرد جوانی پشت فرمان قرار گرفت و..
موبنا-این مطالب بخشی از ماجرای مشکوک کشف 35 گرم مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه است که راننده جوان را به مخمصه وحشتناکی انداخته بود چرا که حمل این مقدار مواد مخدر صنعتی طبق قانون مجازات اسلامی، حکم سنگینی داشت اما راننده جوان خود را به آب و آتش می زد تا اثبات کند که با مواد مخدر میانه ای ندارد و این ماجرا فقط پاپوشی ترسناک است. ناگهان فریاد زد! برادرم «علی – الف»، این نقشه شوم فقط از او برمی آید چرا که به خاطر ارث و میراث پدری با یکدیگر اختلاف داریم! از سوی دیگر نیروهای انتظامی که از چگونگی جاساز مواد مخدر صنعتی در همان لحظات اولیه کشف شیشه به ماجرایی پاپوش گونه پی برده بودند، بی درنگ به بررسی سوابق «علی – الف» پرداختند و متوجه شدند که او فردی سابقه دار و معتاد به مواد مخدر صنعتی است. به همین دلیل و با توجه به شواهد و دلایل موجود، این مرد 43 ساله با هماهنگی مقام قضایی دستگیر و به مقر انتظامی هدایت شد.
او که ابتدا سعی داشت خود را بی خبر از کشف مواد مخدر نشان دهد، وقتی صدای ضبط شده خود را شنید و سوابق تبهکاری هایش مانند سرقت خودرو و حمل مواد مخدر را روی میز افسران دایره مبارزه با مواد مخدر دید، به ناچار لب به اعتراف گشود و به جاساز مواد مخدر صنعتی در زیر باک خودروی برادرش اقرار کرد. او گفت: زمانی که در زندان بودم، متوجه شدم که حمل بیش از 30 گرم مواد مخدر صنعتی احکام سنگینی تا مرز اعدام دارد به همین دلیل تصمیم گرفتم با جاساز مواد مخدر صنعتی، از برادرم انتقام بگیرم. ما از مدت ها قبل با یکدیگر بر سر ارثیه اختلاف داشتیم و هر بار هم از او شکایت کردم، نتیجه ای نگرفتم و برادرم تبرئه شد. کینه عجیبی را از او به دل گرفتم. در همه پرونده های قضایی محکوم می شدم و این موضوع به شدت مرا زجر می داد.
این بود که با یک تصمیم عجولانه و احساسی، مقداری مواد مخدر تهیه و آن را در خودروی وی جاساز کردم، سپس با پلیس 110 تماس گرفتم و محل دقیق مواد مخدر را به آن ها اطلاع دادم تا اگر به مجازات مرگ هم نرسید حداقل سابقه ای برایش ثبت شود اما متاسفانه باز هم آبروی خودم رفت و یک سابقه دیگر به سوابق تبهکاری هایم افزوده شد. حالا هم نمی دانم با این همه مواد مخدر چه مجازات سنگینی انتظارم را می کشد و همسر و 2 فرزند خردسالم چه حال و روزی خواهند داشت.
در پی اعترافات این مرد 43 ساله، بلافاصله راننده خودرو آزاد شد و متهم در حالی که با خود زمزمه می کرد چاه مکن بهر کسی، اول خودت دوم کسی! در حالی روانه زندان شد که تحقیقات پلیس با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمد آباد مشهد) برای کشف زوایای پنهان دیگر این حادثه تکان دهنده ادامه یافت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: روزنامه خراسان