۱۰ فیلم افسرده کننده و تراژیک اما زیبای تاریخ سینما؛ از GERMANY YEAR ZERO تا SHAME
فیلم ها به ما این فرصت را می دهند که عمیق تر از قبل احساس کنیم. با تلاش گروهی از هنرمندان ماهر، می توانیم طیف گسترده ای از احساسات را تجربه کنیم که توانایی ما را برای همدلی و ارتباط با دیگران افزایش می دهند. این احساسات می توانند با نشان دادن داستان هایی با لحظات مثبت که به یک نتیجه رضایت بخش ختم می شوند، لذت بخش باشند. آن ها همچنین می توانند به طرز ناامیدکننده ای غم انگیز باشند و افرادی را به تصویر بکشند که در مواجهه با ناتوانی مطلق، به شدت متحمل رنج و آزار می شوند.
موبنا–فیلم ها به ما این فرصت را می دهند که عمیق تر از قبل احساس کنیم. با تلاش گروهی از هنرمندان ماهر، می توانیم طیف گسترده ای از احساسات را تجربه کنیم که توانایی ما را برای همدلی و ارتباط با دیگران افزایش می دهند. این احساسات می توانند با نشان دادن داستان هایی با لحظات مثبت که به یک نتیجه رضایت بخش ختم می شوند، لذت بخش باشند. آن ها همچنین می توانند به طرز ناامیدکننده ای غم انگیز باشند و افرادی را به تصویر بکشند که در مواجهه با ناتوانی مطلق، به شدت متحمل رنج و آزار می شوند.
در حالی که داستان های متناسب با توصیف دوم برای اکثر مخاطبان جذابیت کمتری دارند، اما این داستان ها نیز به اندازه داستان های خوشایند، ضروری هستند و نوع خاصی از تزکیه و پالایش روحی را در اختیار ما قرار می دهند. این داستان های ویرانگر می توانند به ما کمک کنند تا بیشتر قدر زندگی را بدانیم و به ما کمک کنند تا به این نتیجه برسیم که سختی ها بی دلیل و بی نتیجه نیستند، حتی به ما حس امید می دهند وقتی می بینیم که این افراد بیچاره در اوج ناامیدی، امید را پیدا می کنند یا دستکم به دنبال آن هستند. در اینجا می خواهیم شما را با ۱۰ مورد از بهترین فیلم های افسرده کننده تاریخ سینما آشنا کنیم.
۱۰- Germany Year Zero (1948)
جنگ اغلب بدترین جلوه ها و امیال بشریت را آشکار می کند. با آن همه بربریت، تعصب، و بیرحمی عمومی که تایید می کند چنین درگیری هایی تا چه حد می توانند بی معنی باشند، ممکن است وسوسه شویم که زیر صخره ای خزیده و تمام زندگی را رها کنیم. روبرتو روسلینی فیلمساز برجسته ایتالیایی با سه گانه جنگی خود به دنبال نشان دادن انسانیتی است که در همه این خشونت ها نمی بینیم، سه گانه ای که برخی از تلفات نادیده گرفته شده این درگیری ها را به تصویر می کشد. دو مورد از این فیلم ها واقعیت زندگی در جبهه ایتالیا را به تصویر می کشند، اما جذاب ترین فیلم این سه گانه ممکن است فصل پایانی آن در مورد زندگی پس از جنگ در ویرانه های آلمان باشد.
فیلم Germany Year Zero درباره پسر بچه ای است که در خرابه های شهر ویران شده برلین پرسه می زند. خانواده او بیش از حد درگیر چالش های خودشان بوده و فرضتی برای نظارت بر کارهای او ندارند، بنابراین این پسربچه آزاد می ماند تا در میان خرابه های شهر پرسه بزند؛ در حالی که در برابر هر چیزی که ممکن است با آن مواجه شود آسیب پذیر است. این فیلم بررسی غم انگیزی از تاثیرات فاشیسم بر جامعه و مردمی است که زمانی باعص فسادشان شده بود، که با حس همدردی قدرتمندی برای این رنج کشیدگان به تصویر کشیده می شود. این فیلم چشم اندازی کامل و دست کاری نشده از تاریکی است که تماشای آن به شدت دشوار خواهد بود، تصویری هولناک که امیدواریم الهام بخش اعمال محبت آمیز بیشتری از سوی کسانی باشد که آن را تماشا می کنند.
۹- Manchester by the Sea (2016)
فیلم های زیادی در مورد تروما و درد وجود دارند که اغلب در پایان با رسیدن شخصیت به آرامش در مورد رویدادهای داستان، به پایان می رسند. در حالی که هیچ مشکلی با چنین داستان هایی وجود ندارد، این داستان ها می توانند یک انتظار غیرواقعی ایجاد کنند مبنی بر این که تروماها به راحتی برطرف شوند. این همان چیزی است که فیلم Manchester by the Sea به کارگردانی کنت لونرگان را به یک فیلم قدرتمند، صادقانه و به شدت ویرانگر تبدیل کرده است.
این فیلم داستان مردی را روایت می کند که پس از مرگ ناگهانی و غم انگیز برادرش، باید به زادگاهش در یک منطقه ساحلی بازگردد که خود در آنجا بزرگ شده و اکنون باید حضانت و سرپرستی برادرزاده نوجوانش را بر عهده بگیرد. کاملاً روشن است که این مرد تودار علاقه ای به انجام این کار ندارد و دلیل آن هم با پیشرفت داستان مشخص می شود. این فیلم یک فیلم غم انگیز است که تنها چند لحظه کوتاه از امیدواری در آن وجود دارد، با این حال بدون شک داستان صادقی است و تجربه تماشایی نادری را ارائه می دهد که به ندرت دیده می شود. منچستر کنار دریا شاهکاری از غم و اندوه که شایستگی وقت گذاشتن برای تماشایش را دارد.
۸- Shame (1968)
اینگمار برگمن یکی از بزرگ ترین هنرمندان تاریخ سینما است. با ساختن فیلم های زیادی که مخاطب را به چالش کشیده و مجذوب خود می کند، آثار او همیشه خوانش عمیق تر داستان را تشویق می کند که ذهن بیننده را به چالش می کشد. او همچنین به خاطر ساخت فیلم های فوق العاده ترسناک به روشی غیرمستقیم که مخاطب را در سطح احساسی محک می زنند، مشهور است. یکی از چالش برانگیزترین فیلم های او برای رمزگشایی که ممکن است خشن ترین، خشک ترین و تکان دهنده ترین فیلم او نیز باشد، فیلم Shame است.
این فیلم درباره زوجی است که با هم زندگی بدور از هیاهو و در انزوایی را تجربه می کنند، زندگی که با تهدید جنگ داخلی روبه رو شده است. آن ها انواع سختی ها را از هر دو طرف درگیری متحمل می شوند که با از بین رفتن آرام آرام پیوندشان، آن ها را به نقطه شکست می رساند، در شرایطی که بالاخره تسلیم بربریت این رویداد می شوند. این فیلم یک فیلم ضدجنگ قوی و تاثیرگذار است که هرج و مرج رایج در چنین درگیری هایی را به تصویر می کشد و یک اثر هنری بزرگ دیگر از یک اسطوره سینما به شمار می آید.
۷- Umberto D. (1952)
یکی از بزرگ ترین و بهترین جنبش های هنری در سینما، نئورئالیسم ایتالیایی است. فیلم های این جنبش فیلم هایی هستند که بیشتر از بازیگران غیرحرفه ای استفاده می کنند، در لوکیشن های واقعی مرتبط با فضای داستان فیلمبرداری می شوند و داستان هایی غم انگیز در مورد طبقه کارگر دارند. این سبکی از فیلمسازی بود که بیشتر پاسخی به وحشت های جنگ جهانی دوم و پیامدهای اقتصادی ناخوشایند ناشی از آن بود. یکی از بزرگ ترین فیلم های این جنبش فیلم Umberto D. ساخته ویتوریو دسیکا است، فیلمی درباره پیرمردی فراموش شده که تلاش می کند با سگ کوچک و دوست داشتنی اش زنده بماند.
دسیکا با این فیلم یک اثر هنری حقیقتاً زیبا در مورد طبقه فرودست خلق می کند، همراه با حس تقدس خاصی نسبت به ساده بودن زندگی این طبقه. اینها آدم هایی واقعی با مشکلاتی واقعی هستند و هیچ کس برای نجات آن ها اقدامی نمی کند، با این حال، با وجود همه این مشکلات، آن ها مقاومت کرده و سعی دارند آبرو و انسانیت خود را حفظ کنند. این فیلم به بینندگان خود حسی از امید را القا می کند که دستیابی به آن دشوار است، اما به مراتب باورپذیرتر از یک داستان معمولی است که در پایان آن همه چیز با اتفاقی خوب به پایان می رسد. این فیلم گواهی بر ارزش هر زندگی است که با بی نقصی سینمایی بیان می شود.
۶- The Human Condition (1959)
ژاپن هم مانند ایتالیای پس از پایان جنگ جهانی دوم، به التیام روحی نیاز داشت و فیلم ها جایی بودند که این التیام در آن ها صورت می گرفت. فیلم های بی نقص زیادی در این دوره در حال ساخت بودند که تلاش می کردند درک کنند چه بر سر کشور آمده و چه باید کرد تا بتوان از این شرایط عبور کرد. یکی از جذاب ترین فیلم هایی که نگاهی به گذشته غیراخلاقی این کشور داشت، فیلم The Human Condition ساخته ماساکای کوبایاشی بود.
این سه گانه سینمایی که هر کدام سه ساعت زمان داشت، قرار بود به عنوان یک اثر واحد دیده شوند که به غیرانسانی بودن سیاست های دولت و ارتش ژاپن در طول جنگ جهانی دوم و تاثیر منفی آن بر مردم خود می پرداخت. این فیلم داستان مردی را روایت می کند که اعتقاد راسخش به انسانیت، او را در چشم مافوق هایش منفور می سازد، کسانی که ترجیح می دهند او در برابر ظلمی که نسبت به زندانیان و افسران رده پایین اعمال می کنند، تسلیم شود. مهم نیست که مخالفت چقدر سخت باشد، این مرد به دنبال این است که با امید به زندگی، به باورهایش وفادار بماند. این اثر شاهکاری است که نگاهی ضروری به دورانی پرآشوب از تاریخ ژاپن و جهان می اندازد.
۵- Mouchette (1967)
به عنوان یکی از بزرگ ترین هنرمندان تاریخ سینما، رابرت برسون، اغلب فیلم هایی می ساخت که بر روی افرادی متمرکز بود که شکنجه های یبی پایان را متحمل می شدند و از آن ها به عنوان استعاره هایی برای طبیعت زندگی استفاده می کرد. فیلم Mouchette یکی از غم انگیزترین و تاریک ترین فیلم های او درباره رنج بی مورد یک دختر است، رنجی که برسون با نشان دادن اینکه چگونه این کودک به سمت ناامیدی سوق داده می شود، از آن برای صحبت کردن با بی رحمی زندگی استفاده می کند.
این توصیف کوتاه ممکن است باعث شود که برخی برای جلوگیری از دیدن چنین داستان غم انگیزی از تماشای فیلم خودداری کنند، اما این یک اشتباه بزرگ خواهد بود. این فیلم یک فیلم فوق العاده خوش ساخت به سبک برسون است که تماشای آن را برای هر کسی که عاشق این فرم هنری است، ضروری می کند. سادگی فیلم استادانه است، نمادپردازی و سمبلیسم در آن به سادگی رخ می دهد و پایان آن فراموش نشدنی است. Mouchette فیلمی دشوار برای تماشا و در عین حال شگفت انگیز از یک هنرمند بی همتاست.
۴- Rocco and His Brothers (1960)
در حالی که تراژدی های زیادی وجود دارند که کیفیتی کوچک و کمتر دیده شده در خود دارند، برخی تراژدی ها از نظر وسعت بزرگ تر و باشکوه تر هستند. فیلم Rocco and His Brothers ساخته لوچیانو ویسکونتی یکی از این تراژدی ها با ماهیت اپرایی است که داستان یک بیوه و پنج پسر او را روایت می کند که تلاش می کنند زندگی جدیدی در شهر میلان پیدا کنند اما این امید با رقابت بین دو برادر بی سرانجام مانده و به فروپاشی خانواده می انجامد.
این دو برادر نمی توانستند متفاوت تر از این باشند، یکی خشن و بی رحم است و مستعد تمام شرارت ها، در حالی که برادر دیگر دلرحم و مهربان بود و به شرافت و انسانیت باور دارد. خشونت این دو به وضوح نفرت انگیز است، با این حال ویسکونتی به ما نشان می دهد که عدم اقدام و انفعال برادر مهربان تر، بی اخلاقی خاص خود را دارد. Rocco and His Brothers فیلمی است که به دنبال بررسی کامل سوالی است که در کتب مقدس از همه انسان ها پرسیده می شود، آیا من نگهبان برادرم هستم؟ پاسخ این سوال به طرق مختلف داده می شود که نتیجه آن یک شاهکار سینمایی واقعاً خاص است.
۳- Come and See (1985)
یک بار فرانسیس فورد کاپولا فیلمساز بزرگ آمریکایی گفته بود که ساخت یک فیلم ضدجنگ واقعی غیرممکن است زیرا هر تصویری از خشونت همیشه برای مخاطبان هیجان انگیز و جالب خواهد بود. اگر فیلمی وجود داشته باشد که به عنوان یک فیلم ضدجنگ واقعی و بدون هیجان و قهرمان پروری باشد، آن فیلم Come and See ساخته الم کلیموف است.
این فیلم پسر جوانی را در بلاروس نشان می دهد که با هیجان و اشتیاق می خواهد به مبارزان مقاومت در جنگل بپیوندد تا از هجوم نازی ها به زادگاه جلوگیری کند. چیزی که پس از رسیدن نیروهای دشمن رخ می دهد، مجموعه ای از رویدادهای هولناک است که پسر را از هیجان و اشتیاقش خارج کرده و به یک جسم مملو از نیستی توخالی تبدیل می کند. او فیلم را خیلی جوان و شاد شروع می کند، اما با نزدیک شدن پایان فیلم، انگار سال ها پیر شده است. این فیلم شاهکاری است که هنوز نمی توان همتایی برایش یافت، فیلمی که صادقانه ترین چهره جنگ را به عنوان دورانی عاری از لذت و انسانیت به تصویر می کشد.
۲- The Life of Oharu (1952)
هیچ فیلم دیگری به اندازه این فیلم باعث نمی شود که متوجه شوید می توانید خیلی پایین تر از انتهای قابل تصور بدشانسی و درماندگی نیز بروید؛ همان اتفاقی که برای شخصیت اصلی در فیلم The Life of Oharu ساخته کنجی میزوگوچی می افتذ. مجموعه ی تراژیک رویدادهای وحشتناک از زمانی آغاز می شود که فاش می گردد اوهارو، دختر یک سامورایی سلطنتی، در رابطه عاشقانه پنهانی با مردی از طبقه پایین تر است. مجازاتی که در پی این افشاگری می آید ظالمانه است، اما با ادامه فیلم مشخص می شود که اوهارو سقوط های بسیار بیشتری در راه دارد.
زن بیچاره دائماً بیهوده تلاش می کند که مدام چیزی از زندگی اش بسازد و از ابتدا شروع کند، و با عشقی جدید یا فرصت های آینده دار، نوری از امید را پیش روی خود می بیند، اما این امیدها به سرعت از هم می پاشند. هر تراژدی جدیدی منجر به وضعیت ناامیدکننده تری از زندگی و وجود شده و اوهارو تنهاتر از قبل می شود. با این حال چیزی که همیشه تاثیرگذار است این است که اوهارو دائماً به تلاش و زندگی ادامه می دهد و تصمیم می گیرد در برابر همه این طلم ها و بدبیاری ها زنده بماند. The Life of Oharu فیلمی غم انگیز و در عین حال زیباست که با مهارت سینمایی منحصر به فرد میزوگوچی ساخته شده و داستان فوق العاده ای از پشتکار انسان را به مخاطب عرضه می کند.
۱- Stroszek (1977)
یکی از فیلمسازانی که نگاه ویژه ای برای سینمای شاعرانه دارد، ورنر هرتسوگ بزرگ است. او همیشه فیلم هایی ساخته که به اوج کیفیت رسیده اند و فیلم Stroszek از او نیز نوع خاصی از شعر است، شعری که با احساسی حاد از بدبختی و فلاکت ناشی از امید به رویای آمریکایی سخن می گوید. هیچ فیلمی شبیه Stroszek وجود ندارد و به احتمال زیاد دیگر هرگز وجود نخواهد داشت.
این فیلم داستان برونو، یک الکلی آلمانی را روایت می کند که به همراه دوست سالخورده و یک فاحشه برلین را ترک می کند تا زندگی جدیدی در ایالت ویسکانسین داشته باشد. در ابتدا همه چیز خوب است و رو به پیشرفت پیش می رود، البته به آرامی، در شرایطی که این سه نفر خانواده ای عجیب اما شاد تشکیل می دهند. طولی نمی کشد که همه چیز دگرگون می شود و برونو و دوستانش به زودی قربانی وعده غیرممکن موفقیت آمریکایی می شوند. Stroszek فیلمی است که تنها می تواند از ذهن ورنر هرتسوگ بیرون بیاید، با پایانی که برای همیشه در ذهن شما خواهد ماند.
بیتوته