زیستگاهها و گونههای جانوری را جزیرهای نکنیم/ حیوانات نابود میشوند
جزیرهای شدن زیستگاهها موجب تضعیف ژنتیک گونهها میشود و این مساله شیب انقراض را تندتر میکند، بنابراین یکی از برنامههای سازمان حفاظت محیطزیست تنوع ژنتیکی انواع گونههاست که آنرا در برنامههای خود قرار داده است.
موبنا-ایران با تنوع اقلیمی بی نظیر سرزمین فرصت ها برای انواع گونه های حیات وحش است، بر اساس آخرین آمار ارائه شده حدود دو هزار گونه جانوری اعم از پستانداران، خزندگان، پرندگان، دوزیستان و ماهیان در کشور شناسایی شده است که از این تعداد حدود ۷۰ گونه در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) قرار دارد، یعنی در خطر انقراضند، گونه هایی مانند گوزن زرد ایرانی، گورخر آسیایی، فک دریای خزر، هوبره، پلنگ، خرس سیاه آسیایی، تمساح پوزه کوتاه، نهنگ آبی و نهنگ بالهای در معرض خطر انقراض قرار دارند اما در کنار اینها یوزپلنگ در وضعیت بحرانی است.
عوامل متعددی موجب شده تا زندگی این تعداد حیوان در معرض خطر قرار گیرد از جمله آنها چرای بی رویه دام و خارج از توان در مراتع ، نابودی پوشش گیاهی، توسعه مزارع کشاورزی و تعارض حیوان با انسان و از سوی دیگر که شاید در زمینه زیستگاه گونه ها از اهمیت زیادی برخوردار است، تکه تکه شدن زیستگاه ها به علت جاده کشی است، درست است که زندگی امروزه توسعه یافته و نیاز به ارتقاء حمل و نقل جاده ای دارد اما برای این کار نباید حیوانات را خانه خراب کنیم تا به خواسته های سیری ناپذیر خود برسیم، می توانیم با رعایت الزامات محیط زیستی هم توسعه و هم حفاظت را داشته باشیم مانند خیلی از کشورها بدون اینکه محیط زیست و حفاظت را تحت تاثیر قرار دهند توسعه را ادامه می دهند.
اما متاسفانه در کشور ما تجربه ثابت کرده که به توسعه یک بعدی نگاه می کنیم، وقتی بولدوزر را به جان منطقه ای می اندازیم بدون اینکه فکر کنیم دهها و حتی صدها گونه حیوانی در این منطقه زیست می کنند، شخم می زنیم و پیش می رویم و این روند مرگ انواع گونه ها را بر اثر عوامل مختلف از جمله حوادث جاده ای رقم می زند، آخرین آمارها نشان می دهد ۵۰ درصد تلفات حیات وحش ناشی از تصادفات جاده ای است که ادامه این روند برای حیات حیوانات خطرآفرین است.
نمونه بارز این روند جاده عباس آباد – میامی در گلستان است که می توان آنرا قتلگاه یوزپلنگ ها دانست و سالانه شاهد تلف شدن حداقل یک یوزپلنگ در این جاده هستیم، آخرین نمونه آن تلف شدن توله یوز یک سال و نیمه ای، ششم تیر در محور ترانزیتی میامی – سبزوار در محور اصلی تهران – مشهد بر اثر تصادف با خودروهای عبوری است که مادرش با نام هلیا به همراه توله دیگر خود چند شب در کنار جاده انتظار فرزندش را کشید اما نیامد، قطعا با این روندی که در زمینه جاده کشی آنهم در میان زیستگاه ها در پیش گرفته ایم این آخرین یوزپلنگی نخواهد بود که به علت برخورد با خودروها تلف می شود.
البته سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی حیات وحش اقداماتی را در حد توان خود انجام داده است به طوری که تا جایی که می تواند با احداث جاده های جدید به ویژه آنهایی که از میان زیستگاه ها عبور می کنند مخالفت می کند و با نهادهای مرتبط از جمله وزارت راه و شهرسازی وارد مذاکره می شود تا بتواند جلوی جزیره ای شدن زیستگاه ها را بگیرد، حتی ادارات کل محیط زیست استان ها نیز اقدام به شناسایی نقاط داغ و خطرآفرین جاده ای در استان های خود کرده اند تا ایمن سازی در این مناطق انجام شود.
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست درباره تاثیر جزیره ای شدن زیستگاه ها در زندگی حیات وحش به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: جزیره ای و یا تکه تکه شدن زیستگاه ها موجب کوچک شدن جمعیت گونه های حیات وحش و درون آمیزی می شود که ادامه این روند تضعیف ژن گونه ها را به همراه دارد.
برای حفظ زنتیک گونه ها، تفاهم نامه ای میان سازمان حفاظت محیط زیست و مرکز ملی ذخایر ژنتیک امضا شده تا نمونه سلولی گونه ها نگهداری شودحسن اکبری افزود: مساله ای که باید به آن توجه داشته باشیم کوچک و جزیره ای شدن زیستگاه ها و جمعیت حیات وحش است که جزو برنامه های امسال سازمان محیط زیست قرار گرفته، مثلا اینکه چه تعداد آهو داشته باشیم مهم است اما مهمتر این است که تنوع ژنتیکی آنها چقدر است؛ به عنوان مثال شاید بتوانیم ۱۰ راس آهو را به یک بخش خصوصی بدهیم و آنها بتوانند هزار راس تکثیر کنند اما مساله مهم این است که تنوع ژنتیکی این هزار راس بسیار پایین است، بنابراین ما باید بتوانیم تنوع ژنتیکی را در دل طبیعت حفظ کنیم، اگر نتوانیم این کار را بکنیم حتما در آینده جمیعت حیات وحش ما نابود می شوند.
وی تاکید کرد: چرا برای یوزپلنگ اینقدر نگرانیم؟ چون جمعیت آن خیلی کم است، در بهترین حالت شاید به ۲۰ قلاده هم نرسد وقتی جمعیت اینقدر کم باشد درون آمیزی یا همان ازدواج فامیلی اتفاق می افتد و این از نظر ژنتیکی به شدت حیوان را ضعیف و احتمال انقراض را بسیار بالا می برد، این مشکل را برای بسیاری گونه های دیگر هم داریم یعنی بیشتر مناطق در حال جزیره ای شدن هستند، به عنوان مثال در مناطق حفاظت شده جمعیت کل، بز، قوچ و میش را داریم اما خارج از مناطق چون حفاظت صورت نمی گیرد جمعیتی از این گونه ها وجود ندارد همین مساله موجب جزیره ای شدن جمعیت این گونه ها می شود در حالی که حفظ کریدروها می تواند به ما کمک کند تا تنوع ژنتیکی را حفظ کنیم.
اکبری ادامه داد: برای حفظ ژنتیک گونه ها، تفاهم نامه ای را با مرکز ملی ذخایر ژنتیک امضا کردیم تا بتوانیم نمونه سلولی گونه ها را نگهداری کنیم، این سلول ها به صورت زنده کشت می شوند و در آینده اگر گونه ای در شرایط بحرانی قرار گرفت می توان از آنها استفاده کرد و حیوان را برگرداند، مثلا اگر از ببر مازندران یا شیر ایرانی سلول زنده داشتیم اکنون امکان بازگشت و احیای این گونه ها ممکن بود، سلول های جنسی و زنده یوزپلنگ را هم در این مرکز ذخیره کردیم و قصد داریم برای گونه های مهم کشور مانند خرس ها، گربه سانان کوچک و برخی گونه هایی که در خطر انقراض قرار دارند این کار را انجام دهیم.
وی اظهار داشت: درباره میش مرغ، یوزپلنگ و خیلی گونه های دیگر این اعتقاد را داریم که آسیب ناشی از یکنواختی ژنتیکی در آنها بالا است اما نه در حدی که بخواهیم از این گونه ها دست بکشیم، این کار هیچ جای دنیا مرسوم نیست، چون شاید بتوان آنها را نجات داد تا در طبیعت زندگی کنند یا در حالت بدبینانه در اسارت به حیات خود ادامه دهند.
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست اظهار داشت: برای تکثیر یا رهاسازی، برنامه تقویت ژنتیکی را داریم، سال گذشته ۳۰ راس آهو را در دشت مغان در طبیعت رها کردیم امسال اعتبار گذاشتیم تا از جمعیت دیگری ۲۰ راس دیگر به آنها اضافه شود تا بتوانیم ژنتیک آنها را تقویت کنیم، برای گورخرهایی که از جمعیت توران در استان یزد رها سازی شدند هم همین برنامه را داریم، سال گذشته ۱۱ راس گورخر از پارک ملی خبر به این جمعیت اضافه کردیم و در نظر داریم در آینده نرهای این جمعیت را با جمعیت توران تبادل کنیم این کارها موجب تقویت ژنتیکی گونه ها می شود.
وی درباره اینکه برخی معتقدند یوز دیگر منقرض شده است گفت: مساله کاهش تنوع ژنتیک یا همان یکنواختی خیلی مهم است اما نه به این شدت که دیگر بپذیریم یوز منقرض شده است، متخصصان ژنتیک حفاظت معتقدند که اگر جمعیت کمینه گونه ای از یک حدی پایین تر بیاید از نظر ژنتیکی باید آن گونه را منقرض شده فرض کنیم اما صحبت آنها باز می گردد به دوران بلند مدت، یعنی می گویند مثلا ما در افق ۱۰۰ سال آینده امیدی به نجات این گونه نداریم، این نظر آنها است اما خیلی از اکولوژیست ها این را ۱۰۰ درصد قبول ندارند می گویند درست است که کاهش تنوع ژنتیکی می تواند آسیب جدی به حیات وحش وارد کند اما اینطور نیست که قطعا مختوم به انقراض گونه شود بلکه می تواند سرعت افزایش جمعیت را کم کند، البته می تواند خطراتی را پیش پای گونه قرار دهد.
اکبری افزود: درباره یوز هم همینطور است، جمعیتی که داریم هنوز آنقدر محدود نیست، معتقدیم که اینها چند خانواده هستند، یوز آفریقا هم همین شرایط را دارد، آنها هم از گردن بطری عبور کردند و اکنون چند هزار یوز دارند اما در محدوده های محصور، فرض کنید که شرایط ما هم همان شود این یعنی اینکه یک گونه را داریم نجات می دهیم ولو اینکه در حالت بدبینانه، تنوع ژنتیکی آن اجازه بقای این گونه در طبیعت را ندهد اما در اسارت که می تواند زندگی کند، حتی اگر از یک خانواده هم باشند رسالت خود می دانیم ولو در اسارت و یا محدوده محصور متوسط از آنها نگهداری کنیم و به عنوان یک نماد ملی، جمعیت آنرا افزایش دهیم.
ایرنا