اينترنت ناشناخته باقي مانده است
رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي، اين چنين مخالفتي را ويژگي دوران گذر تلقي ميکند؛ مخالفت و مقاومت در برابر تحولي که عده زيادي نميدانند به کجا ختم خواهد شد و البته نگرانيهاي عموما مذهبي و اخلاقي، اين چنين مقاومتي را تقويت مينمايد. مخالفت مجلس با توسعه پهناي باند اينترنت در شرايط کنوني، يک پيام روشن …
رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي، اين چنين مخالفتي را ويژگي دوران گذر تلقي ميکند؛ مخالفت و مقاومت در برابر تحولي که عده زيادي نميدانند به کجا ختم خواهد شد و البته نگرانيهاي عموما مذهبي و اخلاقي، اين چنين مقاومتي را تقويت مينمايد.
مخالفت مجلس با توسعه پهناي باند اينترنت در شرايط کنوني، يک پيام روشن دارد و آن اين است که مجلس حداقل در شرايط کنوني به اينترنت خوش بين نيست. نمايندگان ملت، به اينترنت با ماحصل فعلي آن مينگرند. شبکههاي اجتماعي مجازي، نمود عيني وجود اينترنت در کشور ماست و متاسفانه بايد گفت که قريب به اتفاق کاربران اينترنت در ايران، به طور مشخص کاربر شبکههاي اجتماعي مجازي نيز هستند. اگر در اين ميان، کساني که اينترنت را صرفا جهت سرگرمي و ارتباطات مجازي در شبکههاي اجتماعي تهيه کردهاند کنار بگذاريم، عده معدودي باقي ميمانند که کاربردهاي واقعي اينترنت را به طور روشن درک کرده و به کار گرفتهاند. اين جاست که نگاه منطقي مجلس با سرنخهاي اشتباه، به توسعه اينترنت کارت زرد ميدهد.
اين چنين نگاهي جاي ملامت ندارد، چرا که اينترنت فعلي کشور، خود دليل اين چنين مخالفتي است. واقعيت اين است که اينترنت در کشور ما کند، گران و محدود است و در عمل، بسياري از کاربران اينترنت در عمل قادر به يافتن کاربردهاي جديتري از اينترنت نيستند. بسياري از فروشندگان (شايد قريب به اتفاق آنها) نميدانند که قادرند با توسعه اينترنت کسب و کار خود را توسعه دهند. بسياري از کارخانجات و شرکتهاي توليدي، از کاهش چشمگير هزينههاي خود با بهرهمندي از اينترنت بياطلاع هستند و بسياري از مردم عادي هنوز آموختن با اينترنت را نياموختهاند! چرا که اينترنت فعلي، پتانسيل کافي براي تبديل شدن به يک ابزار واقعا کاربردي را نداشته است. پس جاي ملامت نيست که مردم کوچه و خيابان خنديدن به پيامهاي گذراي شبکههاي اجتماعي را انتخاب کردهاند و مجلس نيز با اين چنين ماحصلي از اينترنت مخالفت کرده است.
با نگاهي به آمار و ارقام ميزان کاربرد برنامههاي اينترنت در کشورهاي گوناگون، به روشني ميتوان دريافت که کاربران ايراني به طور اغراقآميزي مشترک شبکههاي اجتماعي هستند. برخي از برنامههاي خارجي اختصاصي براي اين کار، بيشترين کاربر خود را از مردم کشور ايران جذب کردهاند، به طوري که گاهي بيش از نيمي از کاربران يک ابزار اجتماعي ايراني هستند. وقتي اين آمار را در کنار تعداد وب سايتهاي فارسي زبان قرار ميدهيم (به مراتب کمتر از يک درصد کل وب سايتهاي جهان) ميتوان به عمق فاجعه پي برد. در حالي که سايتهاي خدماتي در ميان پربازديدترين سايتهاي جهان هستند، عموم سايتهاي پربازديد ايراني به سرگرمي، ورزش و اخبار مربوط هستند. البته ميتوان به روشني و با اطمينان اعلام کرد که اگر استفاده از فيلترشکن در کشور مرسوم نبود، احتمالا نام سايت شبکههاي اجتماعي در فهرست سايتهاي پربازديد ايراني در صدر قرار ميگرفت.
جاي تعجب است که نمايندگان محترم مجلس از وضعيت اينترنت در کشورهاي مختلف جهان بيخبر باشند؛ اينترنتي که به اعتقاد بسياري از فلاسفه، بعد از ماشين بخار بزرگترين دستاورد بشر است و موجب شکل گيري عصر ارتباطات شده است. جالب اين جاست که مردم و نمايندگان مردم با حمايت قاطع از توسعه انرژي هستهاي در کشور به فکر آيندگان و نسلهاي بعدي هستند اما اهميت بالاي اينترنت را در توسعه و پيشرفت کشور در نيافتهاند؛ مبادا که تاريخ و نسلهاي آتي در آينده به نوع نگاه امروز ما به اينترنت با ملامت بنگرد.
منبع: بایت خراسان