کارنامه سفید رئیس ایمیدرو تا جابهجایی های سئوال برانگیز!
حدود پنج ماه از حضور رئیس جدید هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران در ایمیدرو می گذرد، این در حالی است که مروری بر کارنامه کاری وی نشان می دهد در این بازه زمانی هیچ فعالیت قابل توجهی نداشته و تنها اقدام به تغییرات در رده های مدیریتی کرده است. جابجایی هایی که سئوال برانگیز بوده و جای تامل دارد.
آذرماه سال گذشته بود که با حکم علی رضا رزم حسینی، وزیر صمت وجیه اله جعفری، رئیس هیات عامل ایمیدرو شد، این در حالی است که مروری بر کارنامه کاری وی در چندماه اخیر به وضوح نشان می دهد، جعفری هیچگونه فعالیت قابل توجهی نداشته است. به عبارتی حتی یک اقدام و پروژه ای که بتوان از آن در مقیاس قابل توجهی یاد کرد به کارنامه کاری وی اضافه نشده است.
یک مقایسه ساده اما تامل برانگیز
این در حالی بوده که در دوره ریاست خداداد غریب پور، رئیس سابق هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، این مجموعه نه تنها عنوان دار پیشتاز مقابله با تحریم ها بود، بلکه اقدامات قابل توجهی را در راستای کاهش ریسک زنجیره فلزات اساسی، جذب نقدینگی برای تکمیل طرح های نیمه تمام، اجرای طرح های توسعه ای و بومی سازی، افزایش سرمایه واحدهای بزرگ تولیدی به سرانجام رساند. به این مجموعه برنامه ها و سیاست گذاری ها باید اکتشاف در نقاط مرزی و کم برخوردار، احیا و فعال سازی معادن کوچک، طراحی و ساخت ماشین آلات معدنی و دیگر استراتژی های کلان را اضافه کرد.
براین اساس با یک مقایسه اجمالی می توان به این موضوع مهم پی برد که رئیس کنونی هیات عامل ایمیدرو تا به امروز رغبتی برای تدوین و عملیاتی سازی طرح های تخصصی در این حوزه نداشته است.
پافشاری تامل برانگیز برای تغییر یک مدیر فولادی
در این نکته مهم و جالب این است که وی از زمانی که بر مسند ریاست مجموعه ایمیدرو تکیه زده، تنها اقدام قابل توجه ای که در دستور کار خود قرار داده؛ اعمال تغییرات مدیریتی بوده است. با این رویکرد وی در بازه زمانی دوماه گذشته نیز سعی داشته تا مدیری فولادی و عضو هیات مدیره یکی از بزرگترین مجموعه های کشور در این حوزه را تغییر دهد. آنچه که به وضوع جعفری برای اجرایی شدنش پافشاری دارد.
بنابراین اکنون این سئوال مطرح میشود که به واقع دلیل چنین اقداماتی توسط وی و اصرار به چنین جا به جایی های چه می تواند باشد؟!
رفتار و رویکردی که پیش تر نیز سرپرستان وزارت صنعت، معدن و تجارت بعد از برکناری رضا رحمانی در دستور کار خود قرار دادند و این رویه ظاهرا به وزیر جدید صمت هم به میراث رسید تا سایر مدیرانی که وی انتصاب می کند، نیز از این شیوه تبعیت کنند. اکنون نیز شاهد هستیم که سیاست گذاری ها همچنان بر مدار تغییر مدیران و اعضای هیات مدیره مجموعه های بزرگ صنعتی و معدنی می چرخد آن هم بدون اینکه هیچ دلیل منطقی برای این جا به جایی ها وجود داشته باشد.
اصرار برای به کارگیری یک مدیر برکنار شده
در این میان موضوع بحث برانگیزی که مطرح می شود، این بوده که وقتی جعفری فردی را از مدیرعاملی یکی از شرکتهای زیرمجموعه خود برکنار کرده است، با چه منطقی قصد دارد، وی را در هیات مدیره دیگری به عضویت در آورد، زیرا اگر عملکرد این فرد در مجموعه که پیش تر به عنوان مدیرعامل در آن فعالیت داشت، خوب و قابل توجه بود، چه دلیلی برای برکناری وی وجود داشت؟!
از سوی دیگر در صورتی که عملکرد این شخص در مسئولیتی که عهده دار بود، ضعیف بوده است، با چه توجیهی اکنون قصد دارد، وی را به عضویت هیات مدیره مجموعه دیگری درآورد؟! آنچه که به این ذهنیت دامن می زند شاید این تغییرات متاثر از به نوعی تسویه حساب سیاسی یا زد و بندهای پشت پرده است.