اگر زمین صاف بود چه میشد؟ (+تصاویر)
پیشینیان ما به صاف بودن زمین باور داشتند. این ایده هرچند امروز احمقانه و سطحی به نظر میرسد، اما در دل خود سوال بزرگی جای داده است.
مجله آنلاین موبنا؛ مریم عباسی – اگر زمین صاف بود، چه میشد و صاف بودن زمین چه پیامدهایی میتوانست در پی داشته باشد؟
دانشمندان فرضیههای متفاوتی برای تاثیرات صاف بودن زمین ارائه کردهاند که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره شده است.
گرانش همه چیز را به سمت شمال میکشید
گرانش همه چیز را به سمت مرکز کره زمین میکشد و به همین دلیل، هیچ چیز از سیاره ما به فضا نمیافتد. اینکه گرانش همه چیز را به سمت سیاره زمین میکشد، سیستم کارآمدی برای یک سیاره کروی شکل است.
نحوه عملکرد گرانش یک زمین صاف با عملکرد سیستم کنونی مسلما متفاوت میبود. گرانش یک زمین صاف، باریک و طویل، اشیا را نه به سمت درون خود بلکه به سمت قطب شمال میکشید و این بدان معناست که افراد ساکن روی زمین صاف همواره نیرویی را احساس میکردند که آنها را به سمت قطب شمال میکشاند. این نیروی گرانش به قدری قدرتمند میبود که گویی کسی دست مردم را گرفته و آنها را به سمت یک نقطه خاص میکشد. هر چه از قطب شمال دورتر میشدند، قدرت گرانش نیز بیشتر میشد.
مقاومت در برابر چنین گرانشی امکانپذیر نبود. آبها از دریاها بیرون میریخت، درختان و گیاهان خمیده میشدند و همه چیز به سمت قطب شمال آن زمین صاف رانده میشد.
خورشید زمین را میسوزاند
زمین صاف فاقد میدان مغناطیسی میبود. میدان مغناطیسی از زمین در مقابل اشعههای کیهانی و تشعشعات خورشیدی محافظت میکند و این میدان مغناطیسی حاصل چرخش زمین است. اگر زمین به هر دلیلی از چرخش بایستد، میدان مغناطیسی از بین خواهد رفت.
نبود میدان مغناطیسی معضلات اساسی برای زمین و ساکنین آن به همراه میداشت. تشعشعات خورشیدی زمین را به رگبار میبستند، لایه ازن پاره میشد و مهمتر از همه، جو زمین نازک و نازکتر و در نهایت نابود میشد. همچنین، زمین در معرض برخورد شهابسنگها و سیارکها قرار میگرفت. در حال حاضر، میدان مغناطیسی و جو زمین محافظان ما در برابر این اجرام آسمانی هستند.
امکان جهتیابی وجود نداشت
با فقدان میدان مغناطیسی و در نتیجه فقدان شمال مغناطیسی، قطبنماها بلااستفاده میشدند. چنین پدیدهای پیامد بسیار بدتری برای حیوانات و به خصوص پرندهها به همراه میداشت، چرا که پرندگان در حین پرواز از میدان مغناطیسی زمین برای جهتیابی استفاده میکنند.
در صورت صاف بودن زمین، وضعیت ستارهها نیز در آسمان ثابت به نظر میرسید. دیگر فرقی نمیکرد به شمال بنگرید یا به جنوب، اول شب به آسمان نگاه کنید یا آخر شب، در هر حال در وضعیت ستارهها تغییری نمیدیدید.
اگر جاذبه نبود، امکان قرارگیری ماهوارهها در مدار زمین وجود نداشت، GPS و بسیاری امکانات حاصل از آن نیز وجود نداشت.
مسافتهای بسیار بسیار طولانیتری را میدیدیم
همه پیامدهای زمین صاف بد نیستند. یکی از نتایج مثبت آن گستردهتر شدن میدان دید ما میتوانست باشد.
چشم انسان بسیار قدرتمندتر از آنیست که فکر میکنیم. تنها به دلیل کروی بودن زمین، برای دیدن سطح زمین در مسافتهای دورتر از 5 کیلومتر به مشکل برمیخوریم. اگر زمین صاف بود، گستره دید ما وسیعتر میشد.
صفحات تکتونیک زمین از حرکت میایستاد
صفحات تکتونیک زمین مثل تکههای یک پازل نیستند، بلکه صفحات خمیدهای برای پوشاندن گردی سطح زمین هستند. هر بار که این صفحات حرکت کنند، به صفحه کناری خود برخورد میکنند. اگر زمین صاف بود، این صفحات ثابت و بیتحرک میبودند.
نحوه عملکرد این صفحات در یک زمین صاف هنوز مشخص نشده، اما سادهترین و اولین حدس ممکن این است که از حرکت میایستادند.
در نبود این صفحات متحرک، کوهها و درهها نیز شکل نمیگرفتند، زمین کاملا هموار میبود، احتمالا اقیانوسی وجود نداشت و فقط حوضچههایی از آب را در سطح زمین میدیدیم.
البته اگر به هر علتی کوهی نیز وجود میداشت، کوه آتشتفشانی نبود. کوههای آتشتفشانی علت اصلی وجود اکسیژن در جو زمین هستند.
عبور از قطب جنوب غیرممکن بود
براساس مدل زمین صاف، قطب جنوب همانند حلقهای دورتادور زمین صاف را میپوشاند و تودههای یخ موجود در امتداد این لبهها مانع ریختن آب از کره زمین میشوند.
در چنین شرایطی و با شکنندگی تودههای یخ، امکان گذر از قطب جنوب برای انسان وجود نداشت.
از طرفی، تنها با ثابت بودن صفحات زمین، آن تودههای یخ در لبههای زمین ثابت میمانند. در غیر این صورت، با لرزیدن و حرکت صفحات، آن تودهها شکسته شده و آبها از زمین به بیرون میریختند؛ و این یعنی پایان آب و پایان زندگی.
فصلها وجود نداشتند
وجود چهار فصل متفاوت وابسته به زمین کروی و چرخش زاویهدار آن حول محور خورشید است. در شرایط کنونی، وقتی نیمکره شمالی تابستان است، نیمکره جنوبی فصل زمستان را تجربه میکند. اگر زمین صاف و قطب شمال در قسمت مرکز و میانه آن بود، کل زمین همیشه و همه وقت یک فصل مشخص داشت و تمامی نقاط زمین آب و هوای نسبتا مشابه داشتند. در چنین موقعیتی، هیچ مانعی بر سر راه میکروبها و حیوانات برای رفتن به دیگر نقاط زمین وجود نداشت و به این ترتیب، وقوع یک بیماری در یک ناحیه از زمین بسیار سریعتر از آنچه تصورش را کنیم، به دیگر جاها سرایت میکرد.
باران وجود نداشت
در یک زمین صاف تنها دو جهت برای وزیدن باد وجود دارد، شمال و جنوب. چرخش زمین باعث وزش بادها و حرکت جریانات اقیانوسی از شرق به غرب میشود. اگر زمین از چرخش بایستد، بادی نخواهد وزید، تاثیرات نیروی حاصل از چرخش زمین (اثر کوریولیس) کاملا از بین رفته و تمامی طوفانها و بادها خواهند خوابید.
شاید درگیر طوفان و تندباد نبودن خوب باشد، اما نبود آنها به معنای حذف فرآیند تشکیل باران است.
یک زمین صاف آب و هوای گرم و خشک میداشت که زندگی روی آن تنها به نوار باریکی از سواحل محدود میشد و باقی قسمتها جز بیابان خشک و خالی چیزی نبود.
خورشید و زمین بهم برخورد میکردند
در شرایط کنونی، ترکیبی از گرانش و شتاب زمین، آن را در مداری حول محور خورشید نگه میدارد. براساس فرضیه زمین صاف، زمین حرکتی ندارد و کاملا ثابت است و این خورشید است که در آسمان حرکت میکند. در چنین شرایطی، هیچ مانعی برای جاذبهای که زمین را به سمت خورشید میکشد، وجود نمیداشت.
البته، کسانی که به زمین صاف باور دارند، به جاذبه اعتقادی ندارند و به نظر آنها همه چیز خود به خود به سمت زمین کشیده میشود و خورشید چیزی جز یک توپ گداخته آتشین در فاصله 6400 کیلومتری زمین نیست. اگر این باور آنها را درست تلقی کنیم، مشکل برخورد زمین صاف و خورشید برطرف میشود!
به باور نظریهپردازان فرضیه زمین صاف، زمین کروی جز دروغی ساخته و پرداخته ناسا نیست و این توهم توطئه نه فقط کارکنان ناسا بلکه هر فرد را که در هر نقطه از دنیا گامی در زمینه علوم فضایی برداشته، شامل میشود.
تاکنون حدود 8000 شی به فضا پرتاب شده، حدود 400.000 نفر فقط در انجام پروژه آپولو دست داشتهاند، افراد زیادی در برنامه فضایی Soviet شرکت کردهاند و حتی پسر 19 ساله ای در سال 2012 دوربینی را برای تصویربرداری از سطح خمیده زمین به فضا فرستاد؛ و از نظر این نظریهپردازان تمامی این افراد در لیست توطئهگران قرار میگیرند.
با این حال، خرد و دانش بشر پاسخ بسیاری از ابهامات را یافته و خواهد یافت.