پرسشی مهم برای مقامات عالی کشور
هفته قبل با یک مقام مسوول در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور دیدار و گپی دوستانه داشتم که در اواسط گفتوگو، او پرسشی را مطرح کرد که بسیار نگرانکننده و ترسناک بود.
مجله آنلاین موبنا؛ علی شمیرانی – نقل به مضمون او پرسید «به نظر شما کدامیک از خدمات ارتباطی، اطلاعاتی، بانکی، بورسی، الکترونیکی، بیمهای، مالیاتی و دادهای را در کشور میشناسید که در صورت بروز اختلال و قطعی در تهران، باعث قطع خدمات در سایر استانها و کل کشور نشود؟»
کسی پاسخی برای این پرسش که بیشتر شبیه به یک پتک بود که بر سرمان فرود آمد، نداشت.
اما باور این مساله که از جنبههای متعدد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، پدافندی و غیره از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، سخت و ناممکن بود و تا کنون نیز ذهنم را درگیر کرده است.
از هر سمت که به این پرسش فکر میکردم، بیشتر نگران میشدم، لذا حساس شده و در حد توانم دنبال پاسخ رفتم. اما واضح بود که این سوال از آن سوالاتی نیست که در اینترنت و لابهلای اخبار و اظهارات مسوولان، پاسخ دقیق و قابل راستیآزمایی برایش پیدا شود.
برای مثال با دوستی که سابقا در بانک مرکزی حضور داشت تماس گرفتم و این پرسش را مطرح کردم. او در پاسخ گفت، تا جایی که میدانم در خصوص بانک مرکزی خدمات موازی در جای دیگری از کشور، در نظر گرفته شده و تستهای لازم هم انجام گرفته، اما اینکه در حد کشوری هم این بسترها و تجهیزات زیر فشار رفته باشد، مطمئن نیستم.
به او گفتم منظورم از بانک مرکزی صرفا دادههای بانکی و بکآپها نیست، بلکه وضعیت دقیق تکتک سامانههای حاکمیتی و زیر نظر این بانک نیز برایم سوال است که او پاسخ دقیقی نداشت.
یا برای مثال ما از انبوهی از خدمات دولت الکترونیکی، چه تعداد خدمات قابل ارایه، موازی یا خارج از تهران داریم؟ خدمات اپراتورهای ارتباطی ما در بخشهایی همچون سیستمهای صورتحسابگیری و مشتریان چه وضعیتی دارد؟ در حوزههایی همچون خدمات دامنههای اینترنتی کشوری، بیمه، بورس، سامانهها و بسیاری دیگر از مراکز داده چطور؟
البته این احتمال را میدهم که اگر همین فردا یکی از مقامات عالی کشور از تمامی دستگاههای اجرایی که خدمات الکترونیکی و دادهمحور ارایه میکنند، خواستار ارایه گزارشی دقیق و شفاف از وضعیت پایداری ارایه خدمات کشوری در صورت بروز اختلال در تهران شود، احتمالا بسیاری از دستگاهها با ارایه گزارش و آماری از تجهیزات مستقر شده، خبر از آمادگی خود میدهند.
اما سوال کلیدی و مهم این است که آیا این نهادها، همین الان، شهامت سوییچ کردن خدمات خود روی این تجهیزات جانبی را هم دارند؟ به عبارت دقیقتر آیا امکان «تست گرم» و عملیاتی، آن هم در مقیاس کشوری را خواهند داشت؟
اصولا کدامیک از نهادهای مسوول در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور، پیگیر این مساله مهم است؟
مساله اینجاست که موضوع تمرکززدایی و انحصارزدایی از تجمیع و تجمع بسترهای ارایه خدمات الکترونیکی و دادهمحور از تهران، مسالهای مهم و اساسی است که به دلایل و توجیهات مختلف نسبت به انجام آن مقاومت میشود و در صورت بروز هر بحرانی، دیگر عزل و فرض دور از ذهنی همچون توبیخ احتمالی مدیران کمکار و سهلانگار، دردی از کشور درمان نخواهد کرد.
آیا مقامات عالی و ارشد کشور در خصوص وضعیت آمادگی عملیاتی و نه روی کاغذ، از دستگاههایی که ذکر شد، گزارشی با قید فوریت و شرط زیر بار بردن این خدمات در وسعت کشوری و در هر لحظه، خواهند خواست؟
امید که مقام مسوولی در این خصوص وارد عمل شده و به سرعت دستگاههای متولی و ناظر را نیز برای راستیآزمایی گزارشهای واصله، وارد اقدام کنند.