استفاده از طمع فروش برق برای رسمیت دادن به بیت کوین

رسمیت دادن به مبادلات بیت کوین با تعریف ردیف تعرفه ای جهت واردات دستگاههای سخت افزای استخراج ارز رمز بیت کوین وارد مرحله جدیدی شده است.

مجله آنلاین موبنا؛ علی پاکزاد – یکی از سئوالات جدی که باید از سوی مسئولین پاسخ داده شود سرعت تعریف چنین ردیف تعرفه ای در گمرک است در حالی که در مورد برخی از اقلام اشتباهات فاحشی در ردیف های تعریفه گمرکی وجود دارد که به رغم ایجاد هزینه های عدیده برای اقتصاد ملی هیچگاه اصلاح نشده اند و به ناگهان می بینم بعد از یک موج سازی خبری و تضارب دیدگاههای رسانه ای از سوی بانک مرکزی با برخی از دستگاهها از جمله وزارت نیرو به ناگهان شاهد اعلام یک ردیف تعرفه ای جهت واردات سخت افزار استخراج ارز رمز بیت کوین هستیم.
البته لازم به تذکر است که تعریف چنین ردیف تعرفه ای به معنی آزادی این نوع وادرات نیست ولی به هر شکل یک گام بند در جهت به رسمیت شناختن چنین فعالیتی در اقتصاد کشور است. ولی آیا اقتصاد ایران ظرفیت پذیرش ارز رمزها را دارد؟ آیا تبعات استفاده گسترده و سرمایه گذاری در تبادل این نوع ارز در اقتصاد ایران مورد سنجش قرار گرفته است؟
واقعیت این است که هیچ پاسخ مدون و مشخصی به سئوالات بالا داده نشده و هیچ مرکز پژوهشی رسمی در کشور وجود ندارد که به صورت مشخص در این زمینه ارزیابی صورت داده باشد. اما به نظر می رسد جریاناتی در حال استفاده از طمع دولت در قبال فروش برق گران هستند تا از این طریق عامل مجهول دیگری به اقتصاد کشور بیفزایند و به این طریق روند آغاز شده در مسیر مبارزه با مفاسد اقتصادی و شفافیت اقتصاد ایران را به بیراهه ببرند.
در مقاله ای دیگر تحت عنوان« بیت کوین نوشدارو یا سیب حوا» به این موضوع و مشابهت آن با بحث توسعه شبکه های مجازی و تبعات آن که بسیار مخرب تر از شبکه موسسات غیر مجازی مالی است پرداختم ولی به نظر می رسد جریانی هدایت شده به هر طریق تلاش دارد بانک مرکزی را که تاکنون در مقابل رسمیت دادن به مبادلات ارز رمزها مقاومت کرده است تحت فشار قرار دهد و برای نیل به این مهم موضوع استخراج بیت کوین و درآمد این فرایند را برای دولت از محل فروش برق مصرفی این تجهیزات بزرگنمایی می کند.
روندی که به رسعت در حال پیشرفت بوده و ناآگاهی رسانه ها و یا کوته نگری بر تحلیل روند در حال پیشروی باعث می شود که کسی نسبت به این موضوع موضع جدی اتخاذ نکرده و حتی دولت را به چنین مسیری هل دهند.
واقعیت این است که در اقتصاد ایران میزان نقدینگی سرگردان به مراتب نسبت به سالهای اخر دهه هشتاد افزایش پیدا کرده است حتیا گر بپذیریم این نقدینگی سرگردان که عمده آن در اقتصاد زیر زمینی از 25 درصد سالهای 89 و 90 به 10 کاهش یافته است حجم این نقدینگی سرگردان رقمی در حدود 200 هزار میلیارد تومان خواهد بود و این نقدینگی با توجه به بسته شدن فضای حاکم بر بازار چند نرخی ارز، رکود معاملات مسکن، افت قیمت و مبالات طلا به طور حتم محمل جدیدی جهت گردش و کسب سود غیر شفاف نیاز دارد و با توجه به آنکه مبادلات ارز رمزها حتی در صورت استخراج داخلی امکان رصد ندارند بهترین گزینه خواهد بود.
در حال حاضر تطمیع دولت با به رخ کشیدن رقم مصرف برق لازم برای استخراج هر بیت کوین در حال انجام است. در این رابطه عنوان می شود که فرایند استخراج هر بیت کوین نیازمند برقی معادل مصرف 23 ساله یک واحد مسکونی متوسط است که تنها در چند روز توسط دستگاههای ماینر یا استخراج گر مصرف می شود. در این خبرها خطاب به دولت توصیه می شود که با قانونی کردن این روند و تعیین تعرفه خاص می تواند درآمدی بسیار بالا از این محل هب دست آورد حتی در حدی که بتواند از طریق آن مطالبات معوق پیمانکاران صنعت برق را بازرپرداخت و حتی بخشی را برای بازسازی شبکه فرسوده توزیع هزینه کند!!!
این فضاسازی ها خوشبختانه هنوز بامقاومت مقامات پولی کشور به جایی نرسیده ولی با توجه به تجربه و صد البته توان سوداگرانی که حداقل 200هزار میلیارد تومان قدرت مالی در اقتصاد ایران دارند نمی توان امیدوار بود که مقاومت بانک مرکزی در مقابل چنین روندی چندان دوام داشته باشد.
البته لازم به ذکر است استخراج بیت کوین و صدور آن چه به صورت فردی صورت گیرد و یا حتی به صورت سازمان یافته باشد و در نهایت تبدیل آن به درآمد ارزی برای کشور در شرایط کنونی می تواند بی خطرترین راه حل میانه در این زمینه محسوب شود ولی به هیچ و جه بانک مرکزی نباید اجازه دهد که مبادلات داخلی و حتی سرمایه گذاری جهت خرید و تبادل آن در داخل کشور رشد کند زیرا همانطور که گفته شده تبادلات غیر قابل ردگیری این نوع ارزها فرصتی برای سوداگران، مفسدین اقتصادی و صاحبان کسب وکارهای سیاه است تا بتوانند آسان تر از گذشته اقتصاد ایران را مورد تاخت و تاز خود قرار دهند و با توجه به بی ثباتی این نوع ارز که مقایسه آن نشان از نوسان تا 3 برابری آن نسبت به نرخ دلار در ایران طی یکی دو سال اخیر دارد در صورت تن دادن به رسمیت مبادله ای چنین ارزی تبعات ناشی از این نوسانات در اقتصد ایران به هیچ وجه قابل مهار نخواهد بود و می تواند به فجایعی وحشتناک منتهی شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا