رییس کل بانک مرکزی در مسیر ظریف

نام محمدجواد ظریف آنچنان با برجام گره خورده که تقریبا همه فراموش کرده‌اند که او وزیر امور خارجه ایران نیز هست نه صرفا رییس مذاکره‌کنندگان برجام.

مجله آنلاین موبنا؛ علی شمیرانی – زیرا هر بار که تصویر و صدای او در صداوسیما و رسانه‌ها پخش شده، او را در حال پاسخ دادن به برجام در میان خبرنگاران، نمایندگان مجلس و غیره دیده‌ایم. البته نه این که برجام مهم نیست، بلکه حرف اینجاست که او آنچنان در این نقش و مسوولیت فرو رفته که گویی اصولا نهادی به نام وزارت امور خارجه نداریم که پرسش دیگری از عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور و ظرفیت‌های موجود در آن مطرح کنیم.
همین الان اگر چهره ظریف را در حافظه خود مرور کنید، صدا و تصویر او در کلیپ‌های مربوط به برجام و مذاکرات را می‌یابید و اثری از او برای مثال در حال افتتاح طرح یا موضوعی دیگر در وزارت خارجه پیدا نمی‌کنید.
حالا ظاهرا شاهد بروز وضعیت مشابهی در مورد رییس کل بانک مرکزی نیز هستیم. در کشور ما نام او در رسانه‌ها با نرخ ارز گره خورده است و گویی تنها وظیفه رییس کل بانک مرکزی کنترل نرخ ارز است. صد البته که مساله ارز و ثبات در نرخ آن تمام اقتصاد کشور و معیشت مردم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و از این جهت هیچ بحثی پیرامون اهمیت این موضوع نیست.
اما حالا اگر در ذهن خود مروری بر نام و تصویر رییس کل سابق یا عبدالناصر همتی رییس کل فعلی بانک مرکزی داشته باشید، احتمالا تصاویری از او در زمان بحران‌های ارزی می‌یابید. حال آنکه بانک مرکزی در کنار مدیریت ارزش پول ملی و نرخ ارز، انبوهی از وظایف مهم و کلان دیگر نیز بر عهده دارد که عموما کمتر به آن پرداخته می‌شود.
برای مثال هفته قبل رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از شناسایی و انسداد 6 میلیون حساب بانکی فعال خبر داد که برای پولشویی و فرار مالیاتی مورد استفاده قرار می‌گرفتند. از این تعداد بیش از 3 میلیون حساب متعلق به افراد حقوقی بوده است. برخی از این حساب‌ها 50 سال قدمت داشته‌اند و برخی نیز به نام اطفال 6 ماهه بودند!
عجیب آنکه انتشار این گزارش هیچ بازتاب و زلزله‌ای هم ایجاد نکرد.
این که چه میزان پول و برای چند سال از طریق این 6 میلیون حساب بانکی در حال پولشویی و سوءاستفاده بوده، کدام بانک‌ها بیشترین سهم را در این حجم از تخلف داشته‌اند، روش شناسایی و پیشگیری از وقوع جرم در این بخش چه بوده و چندین و چند پرسش دیگر که مرجع پاسخ به آن بانک مرکزی است، بی‌پاسخ مانده.
به این موضوع و آمار تکان‌دهنده، اضافه کنید معضل جدید و خطرناک اجاره حساب‌ها و کارت‌های بانکی را که باز هم قرار است برای پولشویی و فرار مالیاتی مورد سوءاستفاده قرار گیرد. به این مسایل انبوهی از بلاتکلیفی در عرصه‌های مرتبط با فناوری‌های نوین بانکی را هم اضافه کنید و کارشناسان بانکی نیک می‌دانند که ما با مسایل گسترده غیرفناورانه در حوزه رگولاتوری بانکی که متولی آن بانک مرکزی است نیز مواجه هستیم که از قضا هر کدام می‌تواند به اقتصاد، تولید، اشتغال و جلوگیری از طیف گسترده‌ای از تخلفات، تکانی بزرگ دهد.
مخلص کلام اینکه اگرچه رییس کل فعلی بانک مرکزی حسب سابقه و تجربه‌ای که در نظام بانکی و مدیریتی کشور داشته، از این مسایل غافل نیست و هرازگاهی شاهد نوشته‌ یا سخنی کوتاه از او درباره یکی از موارد بر زمین‌مانده و ماموریت‌های بانک مرکزی هستیم، اما سخن اینجاست که تمرکز و مطالبه‌گری رسانه‌ها و شخص رییس کل بانک مرکزی نباید صرفا روی کنترل نرخ ارز معطوف باشد و سایر بخش‌ها از توجه و نظارت یا دور بمانند یا به حد نیاز مورد رسیدگی قرار نگیرند.
ما در حیطه وظایف بانک مرکزی، بلاتکلیفی کم نداریم و نرخ ارز نباید تنها شاخص‌مان باشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا