و حالا اپلیکیشنخوران
«عناوین اتلاف منابع و امکانات کشور تغییر میکند، اما تکنیکها و توجیهات همان است که بود.»
مجله آنلاین موبنا – 1️⃣ زمانی بساط راهاندازی انواع و اقسام کارت هوشمند در کشور روی بورس افتاد. در نتیجه به اسم فناوری و تسهیل کار مردم! انبوهی از کارتهای هوشمند از گواهینامه هوشمند، کارت پایان خدمت هوشمند، کارت خودروی هوشمند و … در دستور کار قرار گرفت و مردم مجبور به ایستادن در صفها و پرداخت میلیاردها تومان از جیبشان برای کارتهایی شدند که اتفاقا بویی از هوشمندی نبرده بودند و هیچکس متوجه نشد که مشخصا چه چیزی تسهیل و هوشمند شد.
کارتهای بانکی هم که رسما تبدیل به یک صنعت شده و هر ایرانی بهطور متوسط 4 تا 6 کارت بانکی بیمصرف در خانه دارد که هر چند سال یک بار هم منقضی میشود و باید باز هم پول بدهند و کارت جدید بگیرند.
نتیجه همین هجوم به کارتها بود که بیاعتمادی با خود آورد و شاید به همین دلیل است که میلیونها نفر در برابر گرفتن کارت هوشمند ملی به نوعی مقاومت کنند و با خود بگویند، این کارتها نیز احتمالا چیزی شبیه به همان قبلیهاست و هدف صرفا پرداخت پولی از طرف مردم است. (البته که فشارها برای در هم شکستن این مقاومت ادامه دارد و همه ناگزیر به گرفتن کارت هوشمند ملی هم خواهند شد، لیکن در ادامه باید دید آیا واقعا از هوشمندی کارتهای ملی بهرهای خواهیم برد یا نه؟)
2️⃣ زمانی سامانهها روی بورس افتادند و هر چند وقت یک بار خبر از افتتاح و رونمایی از یک سامانه اعلام شد. بیآنکه مشخص شود چه میزان هزینه صرف ساخت این سامانهها شده، کاربری آنها چیست، آیا بسیاری از این سامانهها که با هزینه هنگفت افتتاح شدند، الان وجود خارجی دارند یا نه؟ آیا انصافا امکان تجمیع آنها با سامانههای نصفه و نیمه موجود فراهم نبود و چندین و چند پرسش و ابهام دیگر.
در نتیجه حالا در کشور با انبوهی از سامانههای موسوم به «جزیرهای» مواجه هستیم که یا موازی هستند، یا غیرضروری هستند، یا اسباب دردسر و اتلاف وقت مردم برای مراجعه همزمان به چندین و چند سامانه را فراهم کرده است. لذا چند سالی میشود که شاهد دعواهای طولانی بر سر تجمیع این سامانهها و مقاومت دستگاهها هستیم. چون جمع شدن بساط هر سامانه به منزله جمع شدن بساط بودجهها، امکانات، اختیارات، نیروهای پشتیبانی و رانت اطلاعاتی مرتبط با آن سامانه است.
3️⃣ زمانی هم کشور را غرق در ستارهمربعها کردیم و آنقدر شورش را درآوردیم که اسم خدمات ارزش افزوده پیامکی که میآید، بسیاری میگویند، کلاهبرداری است. رمزارز، بلاکچین، پیامرسان، جویشگرها و عناوین متعدد دیگر هم بماند برای وقتی دیگر. از این نمونههای موازی و شعارهای زیبا در خصوص بهکارگیری فناوری برای تسهیل امور کشور و مردم، زیاد است و در حالی که از مشکلات و معضلات قبلی درس نگرفتهایم، حالا جنگ ارایه خدمت به مردم(!) در قالب راهاندازی انواع اپلیکیشنها شروع شده است.
برای مثال در همین چند وقت اخیر، وزارت صنعت کار ساخت اپلیکیشن اعلام قیمت کالاها را در دستور کار گذاشته است. وزارت نیرو کار ساخت اپلیکیشن قبوض برق را در دستور کار گذاشته است. بانکهای کشور به جز اپلیکیشنهای موجود، کار ساخت اپهای صدور رمز یکبار مصرف را در دستور کار گذاشتهاند و احتمالا پس از صدور انبوهی از کارتهای بانکی بیمصرف، پرهزینه و حتی مضر، باید شاهد تلنبار انبوهی از اپهای بیفایده روی گوشیهای مردم نیز باشیم.
کار اما به همین جا ختم نشده و برخی بانکها ساخت و تبلیغ اپهای ویژه پرداخت عوارض جادهای را هم در دستور کار گذاشتهاند.
خلاصه آنکه در کنار انبوهی از اپلیکیشنهایی که شرکتها و کسبوکارهای اینترنتی در حال ساخت و تبلیغ به استفاده از آنها هستند، مراسم اپلیکیشنخوران در دستگاههای دولتی، غیر دولتی و بانکها نیز برپاشده و کم مانده برای سفارش آب خوردن نیز به زودی شاهد تبلیغ یک اپ باشیم که مثلا امکان سفارش آب در آن وجود دارد یا نزدیکترین آبخوری به محل حضور ما را نشان دهد.
آری گویی نوبت به زدگی و بیاعتماد کردن مردم به اپها رسیده است و نوبت به روش جدید اتلاف منابع کشور با همان توجیهات همیشگی.
منبع: عصرارتباط | علی شمیرانی