نیلوفر آبی؛ تکنیکی از یاسوآ ماتسومورا
اولین قانون این تکنیک “پیوستگی و ارتباط” است. تعامل در مفهوم شغلی زمانی بهترین تاثیر را از خود بهجای میگذارد که توسط یک تیم حرفهای پیادهسازی شده و بتواند مرزهای تفکر معمول و سنتی را بهسوی چشماندازهایی متفاوت و جدید در هم بشکند.
مجله آنلاین موبنا – تکنیک شکوفه نیلوفر آبی برای نخستین بار توسط محققی ژاپنی به نام یاسوآ ماتسومورا باهدف ایجاد دروازههای تفکر جدید در روش نقشهبرداری ذهنی که خود زیرمجموعهای از متد کلیتر طوفان ذهنی است، معرفی شد.
تکنیک شکوفه نیلوفر آبی با طرح مشکل اصلی گروه در مرکز تصویر(بعضیها آنرا بهصورت مربع میکشند و بعضیها هم به شکل دایره) آغاز خواهد شد. پسازآن نیز معمولا 8 ایده دستهبندیشده دورتادور مشکل اولیه یادداشت میشوند. روند ارائه ایدهها (بهاصطلاح گسترش شکوفههای نیلوفر آبی) تا جایی ادامه مییابد که بتوان به بهترین راهحل ممکن دستیافت.
همانطور که در تصویر مشاهده میشود، جداول مورداستفاده در تکنیک شکوفه نیلوفر آبی متشکل از اجزای مختلفی هستند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد:
– واژه مرکزی: منظور از واژه مرکزی یک تعریف کامل و ساده از مشکل اصلی گروه خواهد بود. در واقع آن چیزی که در این قسمت یادداشت میشود، مرتبط به چالش مدنظر است و در مقابل هیچ ارتباطی با راهحل نهایی ندارد. درک صحیح مشکل اصلی و توانایی تفکیک آن از سایر موارد، جرقهای برای تحریک عملکرد این سیستم و نتیجهگیری مطلوب از آن محسوب میشود. بهتر است تعداد کلمات مورداستفاده در بخش واژه مرکزی تا جای امکان محدود باشد، اما اگر نتوان مشکل اصلی را در یک کلمه خلاصه کرد، بهکارگیری ترکیبی از کلمات نیز بلامانع خواهد بود.
– ارتباطات اولیه: در مرحله بعدی ارتباطات محتمل و پیشنهادی که همان ایدههای جمع هستند، دورتادور واژه مرکزی جای میگیرند. باید توجه داشته باشید که قرارگیری هر ایدهای امکانپذیر است و لزومی به فیلتر کردن آنها وجود ندارد. هدف از گام دوم این است که مفاهیم موردنظر؛ خود پس از شنیدن مشکل اصلی را در ذهنتان دستهبندی کنید. 8 ارتباط اولیه (در جدول فوق بهصورت A تا H دورتادور واژه مرکزی نشان دادهشدهاند) بهگونهای کاملا واضح، واژه مرکزی که همان مشکل اساسی گروه است را فرا خواهند گرفت.
مثال: تصور کنید که یک تیم کاری واژه مرکزی “صرفهجویی” را انتخاب کرده است. ارتباطات 8 گانه این واژه مرکزی میتوانند شامل عباراتی مانند “استفاده کمتر از آب”، “چاپ کمتر” و یا “محافظت از درختان” شوند. با پرسش احساسات و نظرات هرکدام از اعضا پیرامون واژه مرکزی، میتوان مشارکت آنها در این مرحله را تا اندازه زیادی افزایش داد. در ابتدای کار به احساسات فردی اعضا بهای بیشتری بدهید و بهتدریج از آنها بخواهید که مفهومیتر فکر کنند.
– نقلوانتقال: ارتباطات اولیه نامبرده را به خارج از جدول اصلی شیفت دهید.
– ارتباطات ثانویه: هر کدام از اعضای گروه مجددا در مورد ارتباطات اولیه که هماکنون از جدول اصلی خارجشدهاند بهطور جداگانه تفکر خواهند کرد. ازاینرو آنها را ارتباطات ثانویه مینامند. فاکتوری که در مرحله ثانویه اهمیت دارد این است که شما بدون در نظر داشتن واژه مرکزی، با توجه به یکی از ایدههای A تا H، برای باری دیگر ایده پردازی خواهید کرد. دلیل نامگذاری این تکنیک به شکوفه نیلوفر آبی نیز همین بوده است. درست مانند این است که هشت نیلوفر آبی با هشت مفهوم مختلف به دور A تا H قرار بگیرند. تکنیک نیلوفر آبی میتواند لیست بلند بالایی از ایدههای کاربردی را برای یک تیم کاری به ارمغان بیاورد. مرحله بعد جایی است که جادو رخداده و میتوانید شروع به بازی با این ایدهها کنید.
– جادو: برای آنکه بتوانید جادوی این تکنیک را با چشمان خود ببینید، لازم است بهصورت تصادفی ارتباطات ثانویه در جدولهای خارجی را با یکدیگر ترکیب کنید.
مرحله آخر (جادو) منتج به تولید هزاران ایده مفید برای حل مشکل اصلی خواهد داشت. ممکن است یک سری از ایدهها در نگاه اول عجیبوغریب و یا بدون مصرف به نظر برسند، اما نباید نا امید شده و از ادامه مسیر خودداری کنید. لازم به ذکر است که همواره ایدههای یادداشت شده در آخرین جدول، کاربردیترین گزینههای موجود هستند، از آنها غافل نشوید. پذیرش این ایدهها سبب دستیابی به محصولی برجسته و استثنایی خواهد شد.
یکی از مهمترین چالشهای تکنیک شکوفه نیلوفر آبی، نحوه اولویتبندی ایدههای فراوان بهدستآمده خواهد بود. توصیه میشود باهدف دستهبندی ایدههای بهتر از ایدههای معمولی و غیرکاربردی، تکنیکهایی نظیر Dot-voting یا easy impact matrix اجرا شوند.
بهتر است پیش از اقدام به اولویتبندی نتایج حاصله از تکنیک شکوفه نیلوفر آبی، تیم موردنظر مقداری استراحت داشته باشد تا بتواند با ذهنی پویاتر از گذشته این مسیر را پشت سر بگذارد.
ضمن کمک به ایجاد اتمسفری سازنده و انگیزهبخش بین اعضای یک تیم، تکنیک نیلوفر آبی فرصتی ویژه برای کشف ایدههای غیرمنتظره خواهد بود.
توصیه میشود که ایدهها در هر مرحله و هر جدول (مانند ارتباطات ثانویه)، همگی یک رنگ مثلا زرد باشند تا ارتباطات مربوط به مراحل مختلف بهراحتی و در کوتاهترین زمان ممکن قابلتشخیص و دستهبندی باشند.