سؤال با هدف حل مشکلات!/ از تکنیک اسکمپر چه می‌دانید؟

تکنیک اسکمپر به‌عنوان یکی از ساده‌ترین متدهای کاربردی در حوزه خلاقیت شناخته می‌شود. این تکنیک تاکید دارد ایده‌های جدید و متفاوت، حاصل بازآرایی چندین ایده قدیمی هستند.

مجله آنلاین موبنا – درواقع راهکارهای بکر زمانی کشف خواهند شد که نگاهی دوباره به عناصر نهفته در گوشه و کنار خود داشته باشیم.

تکنیک اسکمپر نخستین بار توسط فردی به نام “Bob Eberle” باهدف ارائه سوالاتی که منتج به حل یک مشکل می‌شوند و یا قادر به تحریک خلاقیت ذهنی خواهند بود، معرفی شد. هرکدام از حروف این متد (SCAMPER) نشان‌دهنده تکنیکی خاص هستند. S معادل جایگزینی، C ترکیب، A انطباق، M تعدیل، P کاربردی دیگر، E حذف و R معکوس سازی است.

سؤال با هدف حل مشکلات!/ از تکنیک اسکمپر چه می‌دانید؟

طی زمانی که برای تفکر در مورد راهکارهای اثرگذار بر حل یک مشکل صرف می‌شود، هدایت ذهن در یک مسیر مشخص به تولد ایده‌های خلاقانه کمک خواهد کرد. اسکمپر نیز با استفاده از هفت رویکرد فکری متنوع، شرایط ایده پردازی به‌گونه‌ای کاربردی و مفید را تسهیل می‌کند. یکی از مهم‌ترین مزایای اسکمپر این است که بدون هیچ‌گونه محدودیتی، فرصت کار با هرکدام از هفت متد مذکور را امکان‌پذیر می‌سازد. ویژگی ارزشمند دیگر آن، استقبال از ایده‌های مختلف به‌دوراز قضاوت و برچسب‌زنی خواهد بود.

سؤال با هدف حل مشکلات!/ از تکنیک اسکمپر چه می‌دانید؟

در متد جایگزینی( از سری روش‌های معمول در اسکمپر)، اعضای یک تیم کاری بر خصوصیات مختلف یک محصول، خدمت و یا رویکرد تمرکز می‌کنند تا مشخص شود که آیا امکان جایگزین سازی آنها با عواملی کاربردی‌تر وجود دارد و یا خیر. ازآنجایی‌که اساس تکنیک اسکمپر طرح یک سری پرسش‌های یاری‌رسان است، در هرکدام از متدهای هفت‌گانه خود نیز به ارائه آن‌ها می‌پردازد. سوالاتی که در متد جایگزینی مطرح می‌شوند:

– کدامیک از اجزای محصول و یا روند تولید را بدون آن‌که به قسمت‌های دیگر پروژه آسیب برسد، می‌توان جایگزین کرد؟

– آیا جایگزین سازی یک و یا چند نفر از اعضای تیم نیز ضرورت دارد؟ چنین اقدامی تا چه اندازه پروژه کلی را تحت تأثیر قرار خواهد داد؟

– آیا می‌توان زمان و یا محل اجرای پروژه را تغییر داد؟

– پس از جایگزین سازی یکی از بخش‌های پروژه، چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟

– چه روش‌ها و بازارهای بالقوه دیگری برای فروش محصول و یا خدمت موردنظر وجود دارد؟

– آیا می‌توان روند کار با نمونه‌ای آسان‌تر (با حفظ کیفیت) جایگزین کرد؟

متد جایگزینی راه‌حل‌های متعدد دیگری که ازنظر عملیاتی مناسب‌تر هستند را در اختیار تیم‌های کاری قرار می‌دهد. درست مانند آن است که از چشم‌اندازی متفاوت به مشکل نگاه کنیم.

سؤال با هدف حل مشکلات!/ از تکنیک اسکمپر چه می‌دانید؟

در متد ترکیب (از زیرمجموعه‌های تکنیک خلاقیت اسکمپر)، امکان تلفیق دو ایده مختلف، دو مرحله از یک روند و یا ویژگی‌های برتر دو محصول بررسی می‌شود. در بسیاری از موارد ترکیب دو ایده خلاقانه، منتج به تولید یک محصول و یا تکنولوژی جدید و درنهایت تقویت جایگاه کسب‌وکار در بازار مربوطه خواهد شد. برای مثال تلفیق تکنولوژی گوشی‌های هوشمند با دوربین‌های دیجیتال، محصولی انقلابی را حاصل شد که صنایع ارتباطی را تکان داد. سوالاتی که در متد ترکیب مطرح می‌شوند:

– آیا می‌توان به‌منظور تسهیل روند کار و یا صرفه‌جویی در هزینه‌ها، دو مرحله متفاوت از آن را ترکیب کرد؟

– آیا می‌توان در یک‌زمان دو روند را ترکیب کرد و مورد آزمایش قرار داد؟

– آیا کسب‌وکار ما می‌تواند با یک شریک تجاری در اختصاص منابع همکاری کند؟

– آیا می‌توان تکنولوژی X و Y را ترکیب کرد؟

متد انطباق بیش از متدهای دیگر متکی به بحث مهم طوفان فکری خواهد بود. درواقع این روش با استفاده از راهکارهای مطرح در طوفان فکری، به تنظیم و یا اصلاح یک محصول باهدف دست‌یابی به خروجی بهتر می‌پردازد. این عملیات تنظیمی می‌تواند محدوده‌ای از تغییرات کوچک و جزئی را تا اصلاحات رادیکال در کل پروژه شامل شود. بدین ترتیب انطباق یکی از متدهای کارآمد برای حل مشکلات از طریق ارتقا سیستم کنونی به شمار می‌رود. سوالاتی که در متد انطباق مطرح می‌شوند:

– برای آن‌که بتوانیم به نتایج بهتری دست یابیم، باید از چه جهاتی تغییر کنیم؟

– چگونه می‌توان روند کنونی کار را تقویت کرد؟

– چگونه می‌توان محصول و یا خدمت کنونی کسب‌وکار را تقویت کرد؟

– از چه طریقی امکان افزایش انعطاف‌پذیری روش کار وجود دارد؟

در متد تعدیل یا همان بزرگ‌سازی، روند کلی یک پروژه به‌گونه‌ای تغییر داده می‌شود که منتج به تولید قابلیت‌هایی نوآورانه‌تر برای حل مشکلات شود. ازآنجایی‌که در این تغییر بر “کل روند یک پروژه” متمرکز می‌شویم، نمی‌توان آن را تنها یک تحول ساده نام نهاد. سوالاتی که در متد تعدیل مطرح می‌شوند:

– آیا تعدیل روش کار منتج به تقویت و بهبود نتایج خواهد شد؟

– چگونه می‌توان با استفاده از متد تعدیل، تعداد مشتریان یک کسب‌وکار را افزایش داد؟

– اگر در بازاری متفاوت از بازار کنونی خود کار می‌کردید، روند کار به چه صورت بود؟

– آیا می‌توان با استفاده از متد تعدیل، کارایی سیست را افزایش داد؟

– اگر اندازه محصول را دو برابر کنیم (بزرگ‌سازی)، چه تاثیری بر فروش آن خواهد داشت؟

یکی دیگر از متدهای تکنیک اسکمپر، جست‌وجوی کاربردهای دیگر نام دارد. در این روش راهکارهای موجود برای استفاده از یک محصول با کاربردی جدید که قادر به جلب نظر مشتریان باشد، موردبررسی قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال آیا می‌توان کاربردی جدید برای یکی از محصولات یا خدمات کسب‌وکار تعریف کرد؟ سوالاتی که در متد جست‌وجوی کاربردهای دیگر مطرح می‌شوند:

 

– چه واحدهای دیگری در کمپانی می‌توانند از این محصول یا خدمت استفاده کنند؟

– مزایای استفاده از این محصول در واحدهای دیگر با کاربردی متفاوت چیست؟

– چه کاربردهای دیگری را می‌توان برای محصول و یا خدمت موردنظر تعریف کرد؟

– آیا می‌توان مواد زائد ناشی از تولید (برای ساخت همان محصول با کاربردی متفاوت) را بازیافت کرد؟

در متد حذف همانطور که از نام آن نیز پیداست، امکان حذف یکی از اجزا و یا مراحل کار به‌منظور تقویت ویژگی‌های محصول یا خدمت، صرفه‌جویی در هزینه‌ها و یا تسهیل روند کلی تولید/ طراحی در نظر گرفته می‌شود. در برخی از شرایط، منایع و یا مراحل غیرضروری تنها همچون باری اضافه بر دوش اعضای تیم عمل خواهند کرد و فرصت خلاقیت و نوآوری را از آنها خواهند گرفت. این متد همچنین کمک می‌کند تا ابعاد غیرضروری پروژه هم به‌راحتی تشخیص داده شوند. سوالاتی که در متد حذف مطرح می‌شوند:

– اگر این بخش را حذف کنیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

– چگونه می‌توان پس از حذف بخش خاصی از کار، خروجی همیشگی را حفظ کرد؟

– آیا واقعاً به این بخش نیاز خواهیم داشت؟

– اگر لازم شود با نیمی از منابع موجود به فعالیت خود ادامه دهیم، چه بخش‌هایی باید حذف شوند؟

آخرین سری از متدهای هفت‌گانه در تکنیک اسکمپر، معکوس سازی نام دارد. در این روش ترتیب انجام یک فرآیند باهدف دست‌یابی به نتایج خلاقانه، تغییر می‌کنند. سوالاتی که در متد معکوس سازی مطرح می‌شوند:

– چنانچه روند کار معکوس شود، چه تاثیری بر ویژگی‌های محصول یا خدمت کسب‌وکار خواهد داشت؟

– آیا امکان معکوس سازی روند کلی کار وجود دارد؟

 مثال‌هایی از تکنیک اسکمپر:

یک دوچرخه را در نظر بگیرید. هر دوچرخه‌ای از یک سری اجزای مشخص مانند پدال، فریم، زنجیر، تایر، دسته و ترمز تشکیل شده است. حال اگر تکنیک اسکمپر را برای این دوچرخه اجرا کنیم، ایده‌های زیر به‌منظور بهبود و تقویت آن به ذهن خواهند رسید:

– استفاده از پدالی که بتواند به نحو موثرتری از پا محافظت کند.

– فریمی که از مواد سبک‌وزن‌تر ساخته خواهد شد.

– زنجیرهای قدرتمند و درعین‌حال انعطاف‌پذیر که به‌راحتی تعویض می‌شوند.

– طراحی منحصربه‌فرد و مدرن برای حذف پره‌های موجود در چرخ‌ها.

– استفاده از دسته‌های مخصوص مسابقه برای طراحی ارگو داینامیک دوچرخه.

همین مثال را می‌توان برای طراحی یک قلم جدید نیز متصور شد. تلفیق تکنیک اسکمپر با ایده طراحی قلم، منتج به تولید نسخه‌ای متفاوت خواهد شد. ایده‌هایی که در ادامه مطرح می‌شوند، از همین رویکرد سرچشمه گرفته‌اند:

– جایگزینی: می‌توان نوک ساده قلم را با محفظه‌ای که بتواند تا مدت‌زمان قابل‌توجهی جوهر مجموعه را تأمین کند، تعویض کرد.

– ترکیب: می‌توان قلمی طراحی کرد که هم با جوهر کار کند و هم مانند مدادهای معمولی با گرافیت.

– انطباق: استفاده از سر قلم به‌عنوان یک محفظه کوچک مجزا.

– تعدیل: می‌توان بدنه قلم را از جنس مواد انعطاف‌پذیر تهیه کرد.

– جست‌وجوی کاربردهای دیگر: قلم به‌گونه‌ای طراحی شود که بتوان برای نوشتن روی چوب نیز از آن استفاده کرد.

– حذف: سیستم را به صورتی طراحی کرد که امکان حذف فنر داخلی وجود داشته باشد.

– معکوس سازی: سر قلم به‌گونه‌ای ساخته شود که برخلاف نیروی درونی (مانند فنر) از بیرون و هنگام کشیده شدن روی صفحه کاغذی کنترل شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا