چرا واگذاری پرسپولیس به ام.تی.ان-ایرانسل تهدیدی برای امنیت کشور است؟
در بحبوحه گرانی ارز، تحریمهای امریکا و دهها نگرانی ریزودرشت دیگری که این روزها گریبان مردم را گرفته، این بار زمزمههای واگذاری باشگاه پرسپولیس به اپراتور چند ملیتی ام.تی.ان-ایرانسل بهگوش میرسد.
موبنا – شاید هنوز برای اظهارنظر قطعی درباره چنین واگذاری خطرناک و مخربی زود باشد، اما این اپراتور چندملیتی ثابت کرده هر بار مردم و افکار عمومی دغدغههای مهمی دارند، میتواند زیرآبیهای خطرناکی برود! این روزها که مردم دغدغه گرانی اقلام ضروری زندگیشان را دارند، شاید توجه کمتری به اخبار مربوط به واگذاری باشگاه پرسپولیس به یک کمپانی خارجی داشته باشند. به همین علت است که باید زمزمههای اینچنینی درباره اپراتور ام.تی.ان-ایرانسل را جدی گرفت.
بگذارید یک نمونه از زیرآبیهای این اپراتور را برایتان بگوییم تا بهتر متوجه فعالیتهای چراغ خاموش این شرکت چند ملیتی در ایران بشوید. بهار سال ۹۶ دقیقا همان روزهایی که افکار عمومی و مردم سخت درگیر مسائل مربوط به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بودند، کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان-ایرانسل فرصت را مغتنم شمرده و در پشت درهای بسته قراردادی را امضا کرد که طی آن شریانهای اطلاعاتی کشور از طریق پروژهای موسوم به توسعه فیبرنوری بهطور کامل در اختیار این شرکت چندملیتی قرار میگرفت. همان زمان هم فارغ از همه مسائل هشدار دادیم که چنین قراردادی آنهم در آخرین روزهای حیات دولت یازدهم رنگ و بوی خوبی ندارد! بماند، کاری به جزئیات آن قرارداد که البته ادامه حیاتش بعدها با اماواگرهایی مواجه شد، نداریم؛ صرفاً جهت یادآوری اشاره کردیم تا بدانید وقتی میگوییم این شرکت خیلی متبحرانه زیرآبی میرود به چه معناست! در دوران همان واگذاری کمترین سروصدایی در رسانهها بلند نشد، چراکه انتخابات ریاست جمهوری در حال انجام بود. سوابق تاریخی نشان میدهد هر بار در شرایط خاص کشور، این کمپانی مشغول انجام کاری شده، کاسهای زیر نیمکاسه است!
بازگردیم به بحث واگذاری باشگاه پرسپولیس و زمزمههایی که درباره این واگذاری به کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان-ایرانسل شنیده میشود. شاید در نگاه اول و اگر خیلی سطحی ماجرا را مرور کنیم، این اتفاق چندان هم حائز اهمیت نباشد، اما اگر موضوع را از این جنبه ببینید که چرا یک کمپانی خارجی باید به خرید یک باشگاه پرطرفدار ایرانی علاقهمند شود، بتوان دلایل خوبی برای آن پیدا کرد. پیش از هر چیز لازم است بدانید دست این شرکت چند ملیتی به تخلفات بسیار بزرگی آلوده است که البته پرونده تعدادی از این تخلفات در مراجع مربوطه هنوز باز است. یکی از مواردی که بد نیست به آن اشاره کنیم، بحث سرقت اسناد تعهدآور این اپراتور در واگذاری ۲۱ درصد از سهامش از طریق بورس بوده که هنوز پاسخ روشن و دقیقی به آن داده نشده است یا اقدام تأملبرانگیز این شرکت در جاسوسی از حساسترین مراکز کشور که هنوز هم سوابق رسانهای آن موجود است. حتی در همین ورزش فوتبال نیز اقدام تأملبرانگیز این کمپانی در تغییر نام لیگ خلیجفارس همراستا با برخی کشورهای معاند نشاندهنده موضع این شرکت نسبت به حساسیتهای مردم کشورمان است. زمانی که گفته میشود این کمپانی در سالهای اخیر دستش به انواع و اقسام تخلفات آلوده بوده، یعنی قطعاً با واگذاری این باشگاه پرطرفدار ورزشی، باید فاتحه ورزش و البته موارد مهمتر از آن را هم خواند.
بد نیست بدانید براساس برآورد مجله معتبر ورلدساکر، پرسپولیس با بیش از ۳۰ میلیون هوادار بهعنوان یکی از محبوبترین باشگاههای آسیا شناخته میشود. حال تصور کنید این اپراتور قدرت تأثیرگذاری بر ۳۰ میلیون ایرانی و البته خانوادههای آنها را هم پیدا کند! آنهم کمپانیای که نهتنها سوابق تیره و تاریکی در کشورمان دارد، بلکه ۴۹ درصد از سهامش نیز کاملا در اختیار خارجیهاست! در این شرایط و با این تفاسیر آیا چنین اقدامی مصداقی از نقض امنیت ملی نخواهد بود؟ آنهم در شرایطی که مدیران اصلی کمپانی ام.تی.ان، نظیر «کوز بکر» (مؤسس و مرد سایه ا م.تی.ان( سوابق انگلیسی و صهیونیستی دارد؟! حال چه توجیهی دارد که این کمپانی بتواند بهطور مستقیم مهمترین باشگاه ورزشی کشور را در سلطه خود بگیرد؟ ازآنجاییکه هنوز این واگذاری در حد زمزمه است، نمیخواهیم بیشتر این موضوع را بسط دهیم، اما برای آن دسته از مسئولانی که نمیدانند چنین اتفاقی چقدر میتواند مهلک و خطرناک باشد، کافی است بگوییم با واگذاری باشگاه پرسپولیس به کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان-ایرانسل قطعا بزرگترین ضربه به کشور زده خواهد شد. میلیونها طرفدار پر و پا قرص این تیم بدون آنکه بدانند، در دام سیاستگذاران آنطرف آبی ام.تی.ان گرفتار خواهند شد و حتی عرصه سیاسی کشور نیز با سر پنجه آنها تحت تأثیر قرار خواهد گرفت! بیاد بیاورید همین کمپانی در سال
۸۸ بیشترین سیمکارت بیاعتبار را بصورت فلهای در اختیار قشرهای خاصی از جمعیت کشور قرارداد تا سربازان زنجیره اطلاعاتی او شده و برای شبکههای تازه تأسیس من وتو و بیبیسی فارسی مزدوری کنند و تا امروز هم کشور و ملت هنوز هزینه آن اقدامات را میپردازند.
با این توضیحات بعید میدانیم کسی پیدا شود که با کمترین تجربه و درک سیاسی، عمق مخاطرات چنین واگذا ریای را درک نکند! آیا واقعا مسئولان حاضر به انجام چنین کاری خواهند شد؟ در پایان این را هم بگوییم که اگر این واگذاری به یک شرکت ایرانی با سوابق مشخص و البته در حدود قانون انجام میشد، اینقدر نگرانکننده نبود، اما واگذاری پرسپولیس به یک شرکت خارجی، یعنی دو دستی مدیریت افکار عمومی میلیونها جوان ایرانی را تقدیم بیگانهها کنیم! کدام منطق میپذیرد یک باشگاه کاملا ایرانی را به شرکتی واگذار کنیم که ۴۹ درصد از سهام آن در اختیار خارجیهاست؟! امیدواریم این بار بازهم پشت درهای بسته شاهد امضای شدن قراردادی نظیر ترکمانچای، نباشیم و شایعاتی که امروز از گوشه و کنار به گوش میرسند، در حد یک شایعه هم باقی بمانند. به یاد داشته باشیم که ۱۳ سال است که نمایندگان مجلس توان یا امکان انجام یک تحقیق و تفحص ساده و یا حتی پرسش و تحقیق از دلایل عدم واگذاری ۲۱ درصد از سهام این شرکت برخلاف قانون را نداشتهاند، حال تصور کنید این شرکت روی آرای ۳۰ میلیون ایرانی هم بتوانند تأثیرگذار باشد! به یاد داشته باشیم این واگذاری نقض صریح «نه شرقی و نه غربی»، جمهوری اسلامی است.
منبع: مجله تلفن همراه | ابوالفضل شاکری