تامین اجتماعی خود را شریک رنج مستمری بگیران می داند
“من مادری پیر و آفتاب لب بام هستم که با حقوق بازنشستگی شوهر مرحومم به قرار ماهی 600 هزار تومان زندگی می کنم و این پول را برای زندگی خودم و پسرم که دانشجوی مقطع دکتری است و کار نمی کند و نیز اجاره خانه استفاده می کنم. اما شما بگویید چگونه؟ کسی می تواند …
“من مادری پیر و آفتاب لب بام هستم که با حقوق بازنشستگی شوهر مرحومم به قرار ماهی 600 هزار تومان زندگی می کنم و این پول را برای زندگی خودم و پسرم که دانشجوی مقطع دکتری است و کار نمی کند و نیز اجاره خانه استفاده می کنم. اما شما بگویید چگونه؟ کسی می تواند با این مبلغ از پس این هزینه ها برآید؟
آقای نوربخش! ما بازنشسته ها چند سالی مهمان شماییم و بعد می رویم. اما آیا می دانید این سال های آخر عمر ما چگونه می گذرد؟ ”
پاسخ دکتر نوربخش، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
مادر مهربان و دلسوخته
با سلام
مطلب تان را خواندم و دو حس در صاحب این قلم ایجاد شد ، اول نقش مادریتان که با تمام سختی ها پشت فرزندتان ایستاده اید تا او به اوج تحصیلات دانشگاهی برسد و خدمتگذار دانای جامعه باشد. این مهم غرور انگیز است و از قهرمانی هیچ کم ندارد. حس دوم همراهی با رنج و دردی است که در کلمات تان موج می زند. فرموده بودید ؛ آقای نوربخش ما میهمان شماییم!
حقیقت اش را بخواهید شما صاحب خانه اید و ما میهمان ، میهمانی که باید در حد توان و وسع بکوشد این خانه که همه در آنیم هر روز پررونق شود تا از آن بهره ببریم. تردید ندارم شما مادر دانا و فداکار می دانید سازمان تامین اجتماعی روزهای دشواری را تجربه می کند، همه سعی مان بر آن است اول آنرا به یک آرامش برسانیم.
اکنون به این سمت پیش می رویم تا با خیال راحت بتوانیم در آمد و امکانات سازمان را هر چه بیشتر سود آور و از منابع با بهره وری و خلاقیت بیشتری بهره ببریم تا بتوانیم بهتر و شایسته تر در خدمت باشیم. روزی نیست که خود و همکاران مان در مراجعه های حضوری با درد و رنج مستمری بگیران رو به رو نشویم و خود را شریک درد و رنجهایشان نیابیم. همین رنجها به ما انگیزه می دهد بیشتر و بهتر کار کنیم ، طلب های سازمان را نقد کنیم و شرکتهای تابعه را چابک و سود آور سازیم.
می دانم تا این خواست تحقق بیابد زمان می برد از کارشناسان خواسته ام برای مسایل فوری مانند موقعیت شما چاره ای بیاندیشند و مرحمی بر جراحت ها بگذاریم. از اینکه مادرانه ما را خطاب قرار دادید، سپاسگزارتان هستم. امیدوارم بتوانم در سازمان، باری از دوش تان بردارم.