نوع کتابی که برای نوزادان خوانده میشود در روند رشد مغزی آنها تاثیرگذار است
تمام داستانها برای روند رشد مناسب نیستند. پژوهشات جدید نشان میدهد نوع کتابی که برای کودکتان میخوانید مهم است.
موبنا – لیسا اس اسکات، دانشیار روانشناسی در دانشگاه فلوریدا است. شرح پژوهش او و همکارانش را در ادامه بخوانید.
والدین اغلب از طریق دریافت برنامههای کمکی مانند Reach Out and read ،کتابهایی را در مجلههای اطفال دریافت میکنند. متخصصین و مربیان آموزشی زیادی نیز همیشه میگویند که خواندن برای کودکان در رشد آنها بسیار تاثیرگذار است.
هدف از خواندن حرفهای متوجه والدین است تا به آنها بفهماند که این عادت بسیار مهم است. برای مثال، یک گزارش خلاصه شده توسط Child trends نشان میدهد که در سال ۲۰۱۷ برای ۵۵ درصد از بچههای سه تا پنج ساله روزانه کتاب خوانده میشد. به گفته اداره آموزش و پرورش ایالات متحده در سال ۲۰۱۲ دو تا سه بار یا بیشتر در هفته برای ۸۳ درصد از بچههای سه تا پنج ساله توسط یکی از اعضای خانواده کتاب خوانده میشد.
موضوعی که در این پژوهش در مورد کودکان مشخصا به آن پرداخته نشده، این است که احتمال دارد محتویات کتابها به اندازه خود کتابخوانی دارای اهمیت باشد. آیا وقتی میخواهیم کتابخوانی مشارکتی انجام دهیم، همه کتابها مشابه هستند؟ آیا انتخاب کتاب اهمیتی دارد؟ آیا بهترین کتابهای نوزادان با بهترین کتابهای کودکان نوپا متفاوت هستند؟
آزمایشگاه روانشناسی پژوهشی اسکات، پژوهشی در مورد یادگیری کودک انجام داده است تا بتواند راهنمایی برای والدین در ایجاد تجربهی کتابخوانی ماشرکتی باشد. یکی از هدفهای آنها، درک بهتر میزان اهمیت کتابخوانی مشارکتی برای ذهن و رشد رفتاری است. کتابخوانی مشارکتی، گونهای فعالیت تعاملی بین والدین و کودک است.
چه چیزهایی در قفسه کتاب کودک دیده میشود
پژوهشگران معتقدند که کتابخوانی مشارکتی فواید زیادی برای رشد کودک دارد. کتابخوانی مشارکتی برای زبان و پیشرفت شناختی کودکان مفید است، دایره واژگان و مهارتهای پیشخوانش را افزایش میدهد و رشد مفهومی آنها را اصلاح میکند. کتابخوانی مشارکتی کیفیت رابطه والد-نوزاد را بهوسیله تشویق به تعاملهای متقابل، میان والدین و کودک بهبود میبخشد. مزیت دیگر اینگونه مطالعه نیز این است که زمانی را بهطور منظم برای در آغوش گرفتن در اختیار کودک و والدین میگذارد.
این پژوهش جدید به نتیجه رسید که کیفیت و نیز کمیت کتابخوانی مشارکتی در دوران کودکی موجب شکلگیری مهارتهای واژگان و خواندن و توانایی نوشتن نامها در آینده میشود. به بیان دیگر هر چه والدین بیشتر برای کودک کتاب بخوانند و هر چه زمان بیشتری را صرف کتابخوانی کنند، مزایای رشد بیشتری در کودکان چهار ساله مشاهده میشود.
این نتیجه بسیار مهم برای اندازهگیری مزایای کتابخوانی مشارکتی است که آغاز آن در اوائل دوران کودکی است. اما هنوز در مورد نوع کتابی که منجر به تعاملهای با کیفیتتر و افزایش یادگیری میشود، جای شک و شبهه زیادی وجود دارد.
نوزادان و کتابها در آزمایشگاه
اسکات و همکارانش در پژوهششان، روند رشد نوزادان را طی ۶ ماههی دوم عمرشان مشاهده کردند. آنها از این مشاهده متوجه شدند زمانیکه والدین به نوزادان کتابهایی دارای تصویر و اجسام نامگذاری شده نشان دادهاند، سطح یادگیری کودکان بیشتر شده و آموختههای خود را به موقعیتهای جدید تعمیم میدهند؛ همچنین پاسخهای ویژه مغزی بیشتری از خود نشان میدهند.
این نتیجه در مقایسه با کتابهای دارای برچسب یا کتابهایی دارای برچسب کلی مشابه در زیر هر تصویر درون کتاب است. همچنین یادگیری زودهنگام در دوران نوزادی برای چهار سال بعد کودکان دارای مزیت بود.
حمایت مالی یافته جدید اسکات و همکارانش در این سری پژوهشها بر عهده بنیاد ملی علوم بود و بهتازگی در مجله Child Development چاپ شد. در ادامه به شرح این پژوهش میپردازیم.
اسکات و همکارانش ابتدا نوزادان ۶ ماهه را به آزمایشگاه آوردند. در اینجا آنها میتوانند مشاهده کنند که نوزادان به شخصیتهای داستانی که نمیشناسند، چقدر توجه نشان میدهند. آنها از الکتروانسفالوگرافی (eeg) برای اندازهگیری پاسخهای مغزی نوزادان استفاده کردند. روی سر نوزاد شبکهای کلاه مانند، متشکل از ۱۲۸ سنسور قرار دادند که اجازه ثبت الکتریسیته را میدهد و بهطور طبیعی با کار کردن مغز از پوست فرق سر خارج میشود. اسکات و همکارانش پاسخهای عصبی را در حالیکه نوزادان به تصویرها بر روی صفحه نمایش کامپیوتر نگاه و توجه میکردند، اندازهگیری کردند.
این اندازهگیریها روی مغز نشان میدهند که نوزادان چه چیزی را تشخیص میدهند و اینکه آیا میتوانند فرق بین شخصیتهایی که به آنها نشان میدهیم را بگویند. همچنین نگاه خیره نوزادان را دنبال کردیم و برای اینکار از فناوری ردیابی چشمی استفاده کردیم که برای تعیین نقاط مورد توجه در شخصیتها و مدت زمان توجه کردن آنها است.
این دادهها در اولین بازدید از آزمایشگاه بهعنوان اطلاعات پایهای بهکار گرفته شد. آنها در نظر داشتند که اندازهگیریهای اولیه را با اندازهگیریهای بعدی مقایسه کنند که با فرستادن والدین و نوزادان به خانه به همراه کتاب داستانهایی که شامل شخصیتهای مشابه میشد، گرفته میشدند.
به این منظور، داوطلبان به سه گروه تقسیم شدند. یک گروه از والدین، کتاب داستانهایی را برای نوزادان خود میخواندند که شامل ۶ شخصیت دارای نام جداگانه میشد و برای نوزادان ناشناس بودند.
به گروه دیگر نیز همین کتاب داستانها داده شد اما از یک برچسب کلی و ساختگی بهجای شخصیتهای دارای نام جداگانه استفاده شد تا به تمام شخصیتها نسبت داده شود.
گروه سومی نیز بهعنوان گروه مقایسه نوزادان وجود داشت که والدین آنها کتاب بهخصوصی را طی انجام این پژوهش برایشان نمیخواندند.
خانوادهها پس از گذشت سه ماه به آزمایشگاه برگشتند تا بتوانیم میزان توجه نوزادان بر شخصیتهای کتاب داستانها را اندازهگیری کنیم. مشخص شد تنها گروههایی که کتابهایی با شخصیتهای دارای نام جداگانه دریافت کرده بودند، سطح توجه بهبودیافتهای در مقایسه با بازدید اولشان نشان میدهند. همچنین فعالیت مغز نوزادانی که برچسب نامهای جداگانه را آموخته بودند نیز نشان از توانایی تشخیص آنها بین شخصیتهای جداگانه داد. این دست از اثرات در نوزادانی که در گروه مقایسه قرار داشتند یا نوزادانی که کتابهایی با برچسب نام کلی دریافت کرده بودند، مشاهده نشد.
این یافتهها نشان داد که نوزادان کوچک قادر به استفاده از برچسبها برای یادگیری در مورد دنیای اطرافشان هستند و کتابخوانی مشارکتی برای آنها، ابزاری موثر در افزایش رشد آنها در نخستین سال عمرشان بهشمار میرود.
انتخاب کتابهایی با داشتن بیشترین اثر
به این ترتیب، والدینی که میخواهند مزایای کتابخوانی را به حداکثر میزان خود برسانند از یافتههای اسکات در آزمایشگاه به چه نتیجهای میرسند؟
تمام کتابها مضمون مشابهی ندارند. کتابهایی که والدین باید برای خواندن برای کودک ۶ تا ۹ ماهه خود انتخاب کنند با کتابهایی که آنها برای کودکان دو سالهی خود میخوانند متفاوت هستند؛ البته این کتابها با کتابهایی که برای فرزندان چهار ساله مناسب هستند که برای آنها میخوانند تا برای خواندن مستقل خود آماده شوند نیز متفاوت هستند. به بیان دیگر، برای بهدست آوردن مزایای بیشتری از کتابخوانی مشارکتی طی دوران نوزادی، نیاز به خواندن کتابهای مناسب در زمان مناسب خود است.
یافتن کتابهایی برای نوزادان که شخصیتهای مختلف در آنها دارای نام جداگانه هستند ممکن است به تجربه خواندن کتاب مشترک با کیفیت بیشتر منجر شود و باعث یادگیری و مزایای رشد مغزی شود که ما در پژوهش خود به آنها دست یافتیم. تمام نوزادان برای خود منحصر بهفرد هستند؛ بنابراین والدین آنها باید سعی کنند کتابهایی پیدا کنند که توجه نوزاد آنها را جلب کند.
اگر در کتابها اسم نباشد، میتوانیم بهراحتی اسمهایی از خودمان میسازیم و استفاده میکنیم. ممکن است کتابهایی که دارای نام جداگانه برای شخصیتها نیستند، میزان سخنگویی والد را افزایش دهد. میدانیم که صحبت کردن با نوزادان برای رشد آنها بسیار مهم است.
اسکات خطاب به والدین نوزادان میگوید:
خواندن کتاب مشترک را به کارهای روزانهتان اضافه کنید و شخصیتهای داستانهایی که میخوانید را نامگذاری کنید. با نوزادان خیلی زود و اغلب اوقات شروع به سخن گفتن کنید تا آنها را از میان دنیای خارقالعاده جدیدشان هدایت کنید و به زمان کتابخوانی اجازه دهید به کمک شما بیاید.
منبع: زومیت