پیمانکار، جنگ نرم، نفوذ و خواب ۱۰ساله
در دنیای امروز حوزه ارتباطات و صنایع وابسته، یکی از حیاتیترین بخشهای هر کشوری بهحساب میآید. هر شرکتی که به این حوزه وارد میشود، با امنیت، فرهنگ و بهطورکلی با ابعاد مختلف زندگی مردم بهطور مستقیم مرتبط میشود.
موبنا – حال تصور کنید حیاتیترین بخش یک کشور آن هم دشمن شماره یک صهیونیسم و امپریالیسم، به یک کمپانی چندملیتی داده شود؛ ناگفته میشود تصور کرد چه خطراتی در آینده میتواند آن کشور را در حوزههای مذکور تهدید کند. البته اینکه از سرمایهگذار خارجی استفاده شود، فینفسه اتفاق بدی نیست؛ بلکه مشکل از آنجا آغاز میشود که اولاً حیاتیترین صنعت کشور یعنی ارتباطات و فناوری اطلاعات به بهانه نداشتن بودجه، به خارجیها سپرده شود، ثانیاً اینکه نظارت صحیحی بر این کمپانی بیگانه اعمال نشود(همانگونه که در پروژه اپراتور دوم مخابراتی هم نشد!) و درنهایت خبر بدتر اینکه شرکت مذکور سوابق سؤالبرانگیزی در ایران و حتی سایر نقاط جهان داشته باشد. درواقع شرکتی که باعث نگرانی بسیاری از صاحبنظران و فعالان دلسوز حوزه ارتباطات کشورمان شده است، شرکت چندملیتی ام.تی.ان است که در قالب اپراتور دوم تلفنهمراه، بیش از یک دهه قبل توانست به خاک کشورمان گذاشته نفوذ کند. پیش از هر چیز بد نیست کمی درباره سوابق تأملبرانگیز این اپراتور بدانید. ام.تی.ان اپراتوری است که در بسیاری از کشورهای جهان سوم یا درحالتوسعه، بساط فناوریهای ارتباطی را گسترانده است. کافی است کمی دقت داشته باشید تا ببینید این اپراتور چندملیتی در کدام کشورها موظف به انجام وظیفه شده است. نقشه را که نگاه کنید، نقاطی از جهان به رنگ زرد معروف این اپراتور درآمده که آنها یا دچار جنگ و درگیری هستند یا کشورهای حساس بهلحاظ جغرافیایی یا استراتژیک بهحساب میآیند. برای نمونه این اپراتور حضور پررنگی در کشور سوریه دارد؛ حضوری سؤالبرانگیز از این جهت که کمتر شرکتی این روزها حاضر به سرمایهگذاری، آنهم در حد گسترده در کشوری که چندین سال درگیر جنگ و نابسامانی است، میشود! حال اینکه چرا این اپراتور علیرغم نداشتن توجیه اقتصادی کشورهایی نظیر سوریه و یا حتی افغانستان را برای حضور اقتصادی خود انتخاب میکند، سؤالی است که تنها نیاز به کمی تفکر دارد! مورد بعدی که بازهم معنا و مفهومی خاص برای صاحبنظران دارد، کشور مبدأ این اپراتور است. با کمی دقت درباره این اپراتور میتوان دریافت که این شرکت در کشور آفریقایجنوبی ثبت شده است.(کشوری که حدود پنج قرن مستعمره بریتانیای کبیر بوده) البته اطلاعات چندان موثقی از صاحبان اصلی این اپراتور و ملیتهای آنها در دسترس نیست، اما آنچه که حداقل برای کشور ما حائز اهمیت است، نوع ارتباط آفریقایجنوبی با رژیمصهیونیستی و انگلیس است. در این میان شاید کمتر کسی باشد که درباره سیاستهای استعمارگر پیر در جهان چیزی نشنیده باشد، اما رژیمصهیونیستی نیز کشور دیگری است که در کنار استعمارگر پیر، فعالیتهای هدفمند و خاصی در آفریقایجنوبی دارد.
با این تفاسیر و مواردی که از نظر گذراندید، امروز این کمپانی چندملیتی بیش از یک دهه است که وارد ایران شده و نبض یکی از حیاتیترین بخشهای مخابراتی کشورمان را در دست گرفته است. شاید با خود بگویید این اپراتور فقط بهقصد فعالیتهای اقتصادی وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شده است؛ ما هم بسیار علاقهمند هستیم تا به این شکل و البته خوشبینانه! به این ماجرا نگاه کنیم، اما سؤالات بیجوابی درباره فعالیتها و اقدامات این شرکت در کشورمان وجود دارد که نمیتوان از کنار آنها بهسادگی گذشت. در همه سالهای حضور این اپراتور در کشورمان، این شرکت با استفاده از ترفندهای زیرکانه، توجه مردم و مسئولان را با نامهای ایرانی و کلید واژه «پیمانکار» از خودش دور کرده است و هر جا که فاجعهای امنیتی، فرهنگی یا اجتماعی بهبار آورده است، بهراحتی همه تقصیرها را بهگردن یک «پیمانکار» انداخته و حاشیه امنی برای ادامه فعالیتهایش فراهم آورده است. کارشناسان دلسوز بسیاری هستند که میدانند چه کسانی در سایه و بهصورت هدفمند خطمشی این اپراتور را تعیین میکنند. برای اینکه ماجرا روشنتر شود، چند سابقه سؤالبرانگیز دیگر هم از فعالیتهای این اپراتور را مرور میکنیم. یکی از موارد قابلتوجه به اولین سالهای فعالیت این اپراتور چندملیتی در کشورمان بازمیگردد. یک دهه پیش کسانی بودند که در پوشش «پیمانکار» خدمات نصب آنتنهای بیتیاس ولی با گذرنامههای عادی و روادید مسافرتی(گردشگری)، به محل تأسیسات هستهای آبسنگین اراک رفته و با تجهیزات پیشرفتهای درحال نقشهبرداری از این منطقه بشدت حساس در کشورمان بودند. همه اینها درحالی اتفاق افتاد که در آن زمان این اپراتور چندملیتی حتی در تهران نیز هنوز پوشش کامل رادیویی نداشت که از بیابانهای خنداب اراک و در اطراف تأسیسات هستهای ایران مشغول شده بود! و زمانی که مسئولان امنیتی نسبت به حضور تاملبرانگیز این اپراتور در چنین نقطه مهمی حساس شدند، باز هم پشت کلید واژه تکراری «پیمانکار» پنهان شده و خودشان را بی سر و صدا نجات دادند. مورد دیگری که در ذهن بسیاری از افراد باقی ماند، نحوه پوشش مخابراتی این اپراتور در جزایر سهگانه ایران است. باوجود حساسیتهای فراوان این جزایر، این اپراتور چندملیتی بهمدت ۶سال جزایر ایرانی خلیجفارس را با این بهانه که «رگولاتوری» برای ایجاد پوشش رادیویی در این منطقه همکاری نمیکند، به کمک خواهرخواندهاش یعنی «اتصالات»، به ایرانیان دارنده سیمکارتهای این اپراتور ورود به خاک امارات را خوشآمد میگفت! بماند که باوجود اعتراضات گسترده و مسائل ایجاد شده، کسی برخورد یا اقدام عملی جدی درخصوص این اپراتور چندملیتی بهعمل نیاورد.
موضوع دیگری که جزو خطوط قرمز کشور محسوب میشود، بحث تفرقهافکنی میان شیعیان و اهل سنت است. موضوعی که رهبر معظم انقلاب بارها در رهنمودهایشان نسبت به حساسیت آن هشدار دادهاند؛ اما این اپراتور با اقدامات تأملبرانگیز از جمله برگزاری یک مسابقه پیامکی توهینآمیز، به سیاست تفرقهافکنی میان شیعیان و اهل سنت دامن زد و در نهایت زمانی که برادران اهل سنت در سیستان و بلوچستان سیمکارتهای این اپراتور را تحریم کردند، مجبور شد یک «پیمانکار» دیگر را قربانی اقدامات و اهدافش کند و خود را بیگناه نشان دهد.
مورد دیگری که شاید برای بسیاری از مردم قابللمستر باشد، بحث فروش و عرضه «فلهای» سیمکارتهای بهاصطلاح مجهولالهویه است. این اپراتور در بازههای زمانی حساس و خاصی اقدام به فروش گسترده اینگونه سیمکارتها در کشور کرده است و جالب اینجاست که هربار نیز نسبت به نحوه فروش این سیمکارتها و تعداد گسترده آنها اظهار بیاطلاعی کرده؛ اما ما فراموش نکردهایم که چند وقت قبل از بازه حساس زمانی سال۸۸، در هماهنگی کامل با شبکههای ماهوارهای معاند و ضدانقلاب نظیر «من و تو»، «بیبیسی فارسی» و…، این اپراتور نیز اقدام به توزیع گسترده سیمکارتهای مذکور کرد؛ اقدامی که در آن زمان و حتی پس از آن موجب اعتراض مسئولان انتظامی و امنیتی کشور شد. بد نیست در همین بخش به این نکته نیز اشاره کنیم که مدتهاست دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی رویکرد جدیدی در پیش گرفتهاند که جایگزین جنگ و درگیریهای سنتی شده است؛ اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم این روزها در «جنگ نرم» دشمنان، ابزار نفوذ یکی از عناصر اصلی دشمنی دولتهای متخاصم شده است.
غیر از مواردی که درباره آنها گفتیم، وقتی به رفتارهای دوگانه کشوری مثل آمریکا مینگریم، باز هم سوالهای بیجواب دیگری شکل میگیرد. آمریکاییها که زمانی کشورمان را محور شرارت اعلام کردند و انواع و اقسام محدودیتها و تحریمها را حتی در صنایع دارویی و پزشکی وضع کردند، چرا تاکنون هیچ تحریمی نسبت به فعالیتهای گسترده و بیشمار این شرکت چند ملیتی وضع نکردند! حال سوال این است چرا کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا که حتی داروی مورد نیاز بیماران ایرانی را نیز تحریم کردند، در برابر فعالیتهای گسترده این اپراتور چند ملیتی سکوت اختیار کرده و چشمانشان را کاملا بستهاند؟! چه چیزی پشت پرده این سکوت وجود دارد که باید نسبت به آن حساستر باشیم؟ قطعاً به مواردی که اشاره شد، نمیتوان واژه «اتفاقی» یا «تصادفی» نسبت داد؛ بلکه این رخدادها باید بخشبخش مورد بررسی و کارشناسی مجدد قرار گیرند تا پشتپرده اقدامات تأملبرانگیز این اپراتور برای مردم و کشور مشخص شود. در پایان باید به این نکته نیز اشاره کنیم که متأسفانه ماجرای این اپراتور چندملیتی تنها به مواردی که اشاره شد ختم نشده و تهدید بزرگتری نیز وجود دارد. شاید اسم شرکت «ایرانیان نت» را شنیده باشید؛ ماجرا این است که چندی پیش مشخص شد، با وجود دغدغههای مهمی که حول شبکه فیبر نوری کشور وجود دارد، اپراتور چهارم با نام
«ایرانیان نت» با مجوز انحصاری تأسیس فیبر نوری در کشور، بنا به دلایلی تمایل پیدا کرد تا از توانمندیهای شرکت چند ملیتی ام.تی.ان در این پروژه فوق حساس زیر نام ایرانی دیگری بهرهمند شده و ۴۹درصد سهام این پروژه هم بهعنوان پاداش خدمات ۱۰ساله این شرکت در دوران تحریم اختصاص یابد. اگر آنچه ما شنیدیم صحیح باشد، بهتر میتوان فهمید که چرا ترامپ میخواست برجام را پاره کند، تاکنون تنها فقط به این وعدهاش عمل نکرده است. در شمارههای پیشین اظهارات مردادماه سال ۹۴ جان کری در کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا را منتشر کردیم و مشخص است که دشمنان انقلاب و نظام درخصوص تسلط بر ایرانیان با نفوذ شبکههای اینترنت و موبایل، چندان هم یاوهگویی نیست و پروژه نفوذ و جنگنرم دشمنان قدم به قدم با کمک برخیها در داخل کشور در حال تحقق است.