چرا بیمه عمر در ایران مهجور است؟
علاوه بر اطلاعرسانی ضعیف، فرهنگ قضاقدری بازمانده از ناکامیها و خودکامگیهای تاریخی، زراعت مبتنی بر کشت دیم، گریز از آیندهنگری، باورهای سنتی و… سدی در برابر افزایش ضریب نفوذ بیمه در ایران بوده است.
موبنا – در کشورهای توسعهیافته که سه رکن «تحصیل و اشتغال»، «مسکن و امکانات رفاهی» و «بهداشت و درمان» برای اقشار مختلف جامعه از کمیت و کیفیت قابل قبولی برخوردارند و «امید به زندگی» با توجه به پایین آمدن میزان مرگومیر ناشی از بیماریها و سوانح رانندگی و… در سطح بالایی قرار دارد، ضریب نفوذ بیمه (نسبت حقبیمه به تولید ناخالص داخلی) بین ۷ تا ۱۲ درصد است.
در ایران بهرغم راه درازی که همچنان تا تحقق توسعه پایدار و بالا رفتن سطح رفاه عمومی در پیش داریم، ضریب نفوذ بیمه به نزدیک ۲ درصد رسیده که البته کمی بالاتر از میانگین خاورمیانه (۱.۷درصد) قرار گرفته اما با میانگین جهانی که حدود ۶.۵ درصد است، فاصله بسیار دارد.
این مقایسه در بخش بیمه عمر نیز گواه این مدعاست که سطح توسعه کشورها و نیز درآمد سرانه رابطه مستقیمی با میزان استفاده از انواع بیمهها دارد. بهطور مشخص در بخش بیمه عمر، در کشورهای اروپایی بهطور میانگین ۶۰ درصد، در آمریکا ۸۵ درصد و در کانادا ۹۰ درصد از مردم از بیمه عمر استفاده میکنند.
اما این واقعیت را نیز باید در نظر داشت که در کشورهای کمتر توسعهیافته این رقم ۸ درصد و در ایران متاسفانه تنها ۳ درصد است. این سرآمدی که حاصل اطلاعرسانی و فرهنگسازی گسترده در این جوامع بوده، حتی پایینترین دهکهای درآمدی را در کشورهایی همچون هند مجاب به خرید بیمه عمر کرده است.
پس با وجود بدیهی بودن نقش درآمد سرانه در میزان ضریب نفوذ بیمه، باید اذعان داشت که در ایران عموم مردم نه بهخاطر مکفی نبودن درآمد بلکه از یکسو بهخاطر فرهنگ قضاقدری (بازمانده از ناکامیها و خودکامگیهای تاریخی، زراعت مبتنی بر کشت دیم، گریز از آیندهنگری و دوراندیشی بهویژه مرگاندیشی واقعبینانه، باورهای سنتی و…) و از سوی دیگر بهخاطر بیاطلاعی از مزایای بیمه عمر از آن استقبال نمیکنند.
بنابراین در صورت اطلاعرسانی گسترده، میتوان از ظرفیت عظیم موجود در بخش بیمه عمر بهویژه عمر و پسانداز را فعال و مردم را به استفاده از پوششهای متفاوت آن ترغیب کرد. بدین ترتیب بر اساس فرمول اعداد بزرگ، مشتریان این بیمهنامه نیز افزایش خواهند یافت و شرکتهای بیمه هم توان ارائه خدمات مطلوب با نرخ کمتری را به بیمهگذاران خواهند داشت.
عامل محرک بعدی که شاید بیش از هر کشوری در ایران بهکارگیری آن ضروری باشد، جذابیتبخشی به بیمه عمر بهعنوان یک سپردهگذاری سودآور در مقابل رقیب سرسختی مانند سرمایهگذاری بانکی است.
هرچند مزیتهای بیمه عمر مانند هر بیمه دیگری در جبران بخشی از خسارات ناشی از فقدان ناگهانی هر یک اعضای خانواده بهویژه سرپرستان خانوار است و کسب سود از قبَل این بیمهنامه، اصولی به نظر نمیرسد و حاشیهای است اما مادامی که «اطمینان از مهار زیانهای احتمالی» بهعنوان یک اصل از سوی مردم جا نیفتاده است، چارهای جز ارائه انواع محصولات ترکیبی «عمر و اندوخته» وجود ندارد.
بر این اساس باید برای مردم تبیین کرد که میتوانند با صرفهجویی اندک در مخارج روزانه و پسانداز آن نزد شرکتهای بیمه با انتخاب سرمایه بیمهای و مبلغ تعیینشده را به شکل اقساطی بپردازند و از سود تضمینی و سود حاصل از تشکیل منافع احتمالی استفاده کنند.
شاید ۹۰ درصد از کسانی که از بیمه عمر در ایران استقبال نکردهاند، ندانند که حتی در صورت فوت طبیعی پس از پرداخت قسط اول، بازماندگان قرارداد کل سرمایه انتخابی و در صورت فوت در اثر حادثه حداقل دو برابر آن را دریافت خواهند کرد. همچنانکه نمیدانند در زمان از کار افتادگی دایم، بیمهگذار از پرداخت اقساط معاف و در پایان کل سرمایه را دریافت خواهد کرد.
و به طریق اولی از تخفیف ۲۵ درصدی پرداخت حق بیمه بهصورت یکجا در بیمههای پنجساله و تخفیف ۵۰ درصدی پرداخت یکجا در بیمههای دهساله و نیز دیگر تخفیفاتی همچون تخفیف ۵ درصدی پرداخت سالانه بیاطلاع هستند. در این خصوص نیز اطلاعرسانی نشده است که اگر بیمهشده در سررسید سالانه بیمه عمر و سرمایهگذاری به هر دلیل قادر به پرداخت حق بیمه نباشد، میتواند از اندوخته حاصل از سرمایهگذاری خود بهمنظور پرداخت حق بیمه آن سال استفاده کند.
و همچنین بیاطلاعاند از بسیاری از مزایای دیگر که اطلاع از آنها حتی در برخی کشورهای توسعهنیافته، هر نسل از خانواده را در قبال نسل بعد از خود نسبت به استفاده از بیمه عمر مجاب کرده و آن را بهصورت یک امر موروثی درآورده است.
بنابراین وظیفه امروز متولیان صنعت بیمه کشور ـ از سیاستگذاران و ناظران گرفته تا بیمهگران دولتی و خصوصی ـ اطلاعرسانی و فرهنگسازی گسترده برای افزایش ضریب نفوذ انواع بیمهها اعم از اشخاص، اموال و مسئولیت برای تحقق اهدافی همچون ایجاد آرامش و آسودگی خاطر در زندگی و کسبوکار مردم و اطمینانبخشی به آینده آنهاست که میتواند علاوه بر بالا بردن سلامت روانی جامعه سطح معیشتی و رفاهی بالاتری را برای آن رقم بزند.
منبع: پولنیوز