سفر به چذابه
أهلاً بالزائر.. هلا بالزوار»؛ میزبانی از زائران از همین «عین دو» آغاز میشود. پرچم های سبز و مشکی و موکبها و سازههایی با طعم عشق و غم و بوی قهوه و چای پررنگ هلدار همه طریقالحسین(ع) را شکل دادهاند.
موبنا – عقربههای ساعت ۱۰:۴۵ دقیقه را نشان میدهد و ما بههمراه عکاس روزنامه، راهی گذرگاه مرزی چذابه میشویم. ۱۶۰ کیلومتر به سمت جنوب غربی خوزستان. هوا بهتر از همیشه است و تا چشم کار میکند، آبی آسمان جای خود را از ریزگردهای لعنتی پس گرفته است.
در طول مسیر گروه گروه و فرد فرد زائر در حال حرکت به سمت میعادگاه عاشقان و آزادگان در شهرستان حمیدیه دیده میشود.
کوت
در جاده از کوت سید نعیم تا سوسنگرد، کمبود علائم و خط کشی دیده میشود، اما هرچه نزدیکتر میشویم، قلبهامان تندتر میزند. دراین میان یک صدا بیشتر از همه شنیده میشود؛ جاده در قرق صدای «باسم کربلایی»؛ ذاکر اهل بیت(ع) است.
بعد از کوت سید نعیم کیفیت جاده پایین میآید اما عشق و استقبال از زائران بیشتر میشود. عکس شهدای مدافع حرم هم همین طور.
نیزارهایی که در طول مسیر در کنار جادههستند گویی پیام دارند؛ اینکه زمانی آب بهاندازه بود، کشاورزی رو به راه بود، اما اکنون آب باریکهای از کرخه مانده است. در یک جمله میتوان گفت: «خشکی، کرخه را کور کرده است. »
سوسنگرد
شور و هیاهوی عاشقان با ورود به سوسنگرد شدت میگیرد. پس از تجدید قوا در «موکب اهالی الخفاجیه» و گذر از کمربندی سوسنگرد و فلکه علامه محمد کرمی جاده باریک تر و خطرناک تر میشود.
بوی شلتوک و برنج عنبوری که از حمیدیه فضا را پر کرده تا خود بستان شامه را در اختیار دارد. انشعابات کرخه فعلا جان دارند و خبری از احداث سدهای جدید نیست. صدای پای آب، صدای زندگی است.
«ناجی حیدری» معلم خوش فکر سوسنگردی با دشداشهای سورمهای در مُضیف روستای بردیه در بستان برای استقبال و پذیرایی از زائران اربعین حسینی با دستانی باز، ما را به حضور دعوت میکند. یک کیلومتر پایین تر، چهره نام آشنای «باسم حمادی» در روستای دحیماویه و مضیف پرآوازه اش «میسان» ما را به خود میکشاند. این مضیف در ۵۰ کیلومتری چذابه روزانه با چای، قهوه و خرما از زائران عازم چذابه پذیرایی میکند. از اصرار باسم و دوستانش برای ماندن برای صرف شام میگذریم و به راه خود ادامه میدهیم.
زنی که در تنوری گلی نان محلی میپزد، اصرار میکند مهمانش باشیم. نان داغ و شیر گاومیش میچسبد. زن میگوید: خانواده «ام علی بنی لام» در ۱۰ کیلومتری چذابه اقدام به پخت نان برنجی «سیاح» میکند. پسری که علی نام دارد با رویی باز سیاحها را تقدیم به زوار اربعین حسینی میکند. کمی آن طرف تر «ام امحمد» ۱۰ روز است که با فرزندانش خیمه برپا کرده و با دست خود نان برنجی میپزد و تقدیم زوار میکند. میگوید روزی ۴ تا ۵ گونی آرد را نان میکند. صبحها «سیاح» و بعد از ظهرها «شات» (نان گندم). بعد و قبل از روستای فنیخی، جاده پهن تر میشود.
بستان
ورودی شهر بستان دروازه بزرگ ساخته شده که دو سالی وعده افتتاح آن را میدهند اما هنوز نیمه کاره است. به گفته مسئولان شهری قرار است در آن موزهای متشکل از نمادهای بومی، آثار تاریخی و به تصویر کشیدن زندگی علمای خوزستانی راهاندازی شود.
موکب «اهل البسیتین» قهوه را سنتیتر از همه جا سرو میکنند. اینجا قهوه، دروازه گفتوگوست.
تابلوها سریع تر جلوی راه ماشین ردیف میشوند؛ چذابه ۳۰ کیلومتر… کربلا ۴۸۰ کیلومتر… چذابه ۲۰ کیلومتر… نجف ۳۹۰ کیلومتر…. موکبها روستایی تر و مردمی تر میشوند و پیچ های جاده بیشتر. جاده به طول ۵/۵ فاقد شانه در ۱۰ کیلومتری چذابه.
«خطر مین!» زمین هایی که میتواند بستری برای توسعه گردشگری و استفاده از ظرفیت های تپههای ماسهای در این صنعت باشد همچنان خطرآفرین است. تابلوهای زردرنگ خطر انفجار مین بعد از گذشت بیش از ۲ دهه از پایان جنگ زیبنده سرزمین خوزستان نیست.
چذابه
وارد چذابه میشویم؛ منطقهای که یک در میان تابلوهای راهنمایی اش غلط املایی دارند. دریافت ۵ هزار تومان حق پارکینگ از صدها تن از زائران اربعین حسینی بدون ارائه خدمات باعث نارضایتی زائران و رهگذران شده است. مسئولان محلی میگویند که شهر و شهرداری بستان در این ایام دربست در خدمت زوار اربعین است و تنها ارگان دولتی نزدیک به مرز شمرده میشود و تنها ادارهای است که امکان اداره پارکینگ را دارد و در حال حاضر همه کادر شهرداری در این پارکینگ مستقر هستند. بنابراین با توجه به شرایط محیطی پارکینگ و وجود مین در آن محیط این تنها خدمتی که فعلا قابل تقدیم است و در سال های بعد با توجه به لزوم اطمینان از پاکسازی کامل، خدمات بهتری ارائه خواهد شد.
گروهی را می بینیم که در طول مسیر ۳ کیلومتری تا مرز چذابه حدود ۲۵ بساط فروش لباس را پهن کردهاند. آنها به مدت ۱۰ روز است که بساط فروش جوراب و شال و لباس را در مسیر زوار اربعین در مرز چذابه پهن کردهاند!
مردم شهرهای محور حمیدیه – کوت سیدنعیم – ابوحمیظه – سوسنگرد - بستان و روستاهای آنها امیدوارند به برکت اربعین حسینی، رنگ آبادی را ببینند. البته محرومیت آنها دلیل نمیشود تا با همه داشتهها و نداشتهها به استقبال زائران نیایند و پذایرایی نکنند.
این زنان و مردان به عشق خدمت به زوار امام حسین(ع) صدها موکب از اهواز تا نقطه صفر مرزی دشت آزادگان و هویزه برپا کردهاند و زندگی و دارایی خود را وقف امام حسین(ع) کردهاند. افتخار برپایی کنگره عظیم خدمت به زوار اربعین حسینی نصیب خوزستانیها شده است و همه میدانند که کرم و مهماننوازی، فصل مشترک مردم این دیار است.
رسیدگی به مرز چذابه
مدیرکل راه و شهرسازی خوزستان میگوید: پارکینگ چذابه از ۵ هکتار به ۵۰ هکتار افزایش پیدا کرده است. ظرفیت پارکینگها به صورتی طراحی شده که حداقل در فاز اول ۱۲ هزار دستگاه ظرفیت جانمایی خودرو داشته باشد.
«منوچهر رحمانی» در گفتوگو با همشهری میافزاید: خروجی مسیر دسترسی بستان تا چذابه به میزان ۱۷ کیلومتر کوتاه تر و ۱۴ کیلومتر چهارخطه شده و ۷ کیلومتر انتهایی آن نیز روکش شده است.
رحمانی میگوید: اینها با ۴۰ میلیارد تومان به سرانجام رسیده است. بهسازی و چهارخطه کردن جاده از سوسنگرد به بستان در برنامه قرار دارد. تقریبا ۶۰ درصد مسیر از لحاظ ترافیک و مهندسی قابل قبول است.
شهردار معنوی چذابه نیز بههمشهری میگوید: خدمات رسانی به زوار از ۱۰ آبان آغاز شده و تا ۷ آذر یعنی بازگشت آخرین زائر ادامه دارد.
«محمد صفری» با بیان این که نسبت به سال گذشته کیفیت و کمیت کار بهتر شده است، میافزاید: در حدود ۲۰۰ موکب در مرز چذابه مستقرند که اکثر آنها مردمی هستند و خودجوش به زوار امام حسین(ع) خدمات ارائه میدهند.
منبع: همشهری