مشق کردن «خلیج فارس» توسط یک ایرانی
موبنا – رامین اردستانی – غواص و عکاس – در نشستی که با حضور ساعد نیکذات – عکاس و فیلمبردار -، محمدرضا میری – باستانشناس و ایرانشناس – و داوود وکیلزاده – عکاس و ناشر کتاب – برگزار شد، از کتاب «خلیج فارس» با حدود ۱۷۰ قطعه عکس از جذابیتهای زیر آبهای خلیج فارس رونمایی …
موبنا – رامین اردستانی – غواص و عکاس – در نشستی که با حضور ساعد نیکذات – عکاس و فیلمبردار -، محمدرضا میری – باستانشناس و ایرانشناس – و داوود وکیلزاده – عکاس و ناشر کتاب – برگزار شد، از کتاب «خلیج فارس» با حدود ۱۷۰ قطعه عکس از جذابیتهای زیر آبهای خلیج فارس رونمایی کرد.
رامین اردستانی – عکاس این کتاب – در سخنانی با بیان اینکه عکاس این کتاب من هستم، ولی افتخار آن را برای همه مردم ایران میدانم، اظهار کرد: من متولد جنوب تهران و تنها پسر یک خانوادهی سطح متوسط هستم. برخلاف تمام سختیهایی که پدرم داشت، هیچوقت مسیرم را تغییر ندادم و از بچگی رؤیای پرواز و سفر به زیر آب را داشتم. همچنین عاشق کتابهای ژول ورن بودم و در ذهنم، خودم را راوی آن داستانها و ماجراجوییها میدیدم. آرزو داشتم بتوانم روزی دوربین عکاسی بخرم و به لطف خدا و زحمات خودم و دعای مادرم، توانستم در کنار کار و تحصیل، به جایگاهی که امروز دارم، برسم.
او ادامه داد: برخلاف بسیاری از دولتمردان، من میتوانم بهخوبی فارسی را صحبت کنم. در ادبیات آنها، کسی که از خارج بیاید، جایگاه خیلی بهتری نسبت به یک شخص داخلی پیدا میکند. آنها دائم از خودباوری حرف میزنند، ولی با وجود صحبتهایی که میکنند، از شعار تا عملشان فاصله بسیاری دارد و جوانان زیادی هستند که دیده نمیشوند. اگر من مثلا یک شخص فرانسوی بودم و به این کشور میآمدم، بهترین امکانات را به من میدادند و از من حمایت میکردند.
عکاسان و فیلمبرداران ایرانی دیده نمیشوند
او پس از بیان این مقدمه، گفت: بچه تهران هستم، ولی حدود ۳۰ سال در خلیج فارس کار کردهام. همیشه هم دوست داشتهام از اعماق خلیجی که از آن ارتزاق میکنم، عکاسی کنم و زیباییهای آنجا را به دیگران نشان دهم و آنها را به درستی روایت کنم. نمیدانم چرا ما همیشه منتظریم که شبکهای مانند بیبیسی یا نشنال جئوگرافیک از طبیعتمان مستند تهیه کند؛ در حالی که با این کار، هیچوقت عکاسان و فیلمبرداران ما دیده نمیشوند.
این عکاس با اشاره به ایدهی اولیهی این پروژه، توضیح داد: از دو سال پیش که در فرودگاه دُبی چشمم به کتابی درباره خلیج فارس افتاد، تصمیم به انجام این کار گرفتم تا ما بهعنوان کشوری که خلیج فارس را داریم، بتوانیم خودمان درباره آن صحبت کنیم. پس از آن بهدنبال مجوزهای کار رفتم و از نیروی دریایی سپاه مجوز تردد و اسکان در جزیرههای آن منطقه را گرفتم و تا زمان انتشار کتاب، نزدیک به ۵ / ۱ سال بهصورت مداوم در دریا عکاسی کردم و مشکلی نداشتم. مشکلات مربوط به انتشار کتاب را هم با استقبال آقای وکیلزاده – ناشر – حل کردیم.
«خلیج فارس» را به غواصان شهید تقدیم میکنم
اردستانی همچنین اظهار کرد: سالها پیش، استادی ژاپنی (آکیرا تاتِیشی) در عکاس داشتم و به سبب ادای دِین به او میخواستم نمایشگاه این عکسها را پیش از انتشار کتابم در ایران، در ژاپن بگذارم، ولی بعد از یک هفته معطل شدن پشت درهای کنسولگری ایران در توکیو، آخر نتوانستم یک دیوار برای نمایش دادن عکسهایم بگیرم. در این کار، روی خود ژاپنیها نمیشد چندان حساب کرد، چون متأسفانه آنها تقریبا هیچ اطلاعی از خلیج فارس ندارند و آن را نمیشناسند، ولی اخلاق خوب دیگری دارند که یاد کشتهشدگان جنگ و خلبانهای کامیکازه را همیشه و هنوز پس از این همه سال زنده نگه داشتهاند. به همین سبب من هم دوست دارم کتابم را با ادب و احترام به ۱۷۵ شهید غواص عملیات کربلای ۵ تقدیم کنم تا شاید با این کار، یاد آنها دوباره زنده شود.
خوشحالم که حمایت دولتی از من نشد!
این غواص و عکاس زیر آب در پاسخ به پرسشی درباره هزینهی این پروژه، گفت: خوشحالم که برای این کار هیچگونه حمایت دولتی از من نشده است و بیشترین همکاریای که با من شد، توسط نیروی دریایی سپاه برای دادن مجوز تردد و ترابری ابزارم بود. بهجز این مسائل، دیگر حمایتی از من صورت نگرفت و حتی برای چاپ کتابم هم پول قرض کردم.
او همچنین درباره عکسهای کتابش توضیح داد: در این کتاب سعی کردم فقط از عکسها و تصاویر زیر آب استفاده نکنم و در بخشهایی از آن، از عکسهای هوایی از جزیرههای واقع در خلیج فارس نیز استفاده کردهام. همچنین همانطور که دوست داشتم، فعالیت روزانه مردم ساحلنشین را در آب به تصویر کشیدهام. میخواهم در ادامه روند عکاسیام از خلیج فارس، کتابهای دیگری را با موضوعات تخصصی دیگر که بخشی از آن را عکاسی کردهام، به چاپ برسانم.
نسبت به وجوه مختلف خلیج فارس غفلت شده است
محمدرضا میری – باستانشناس و ایرانشناس – نیز در این نشست، در صحبتهایی با اشاره به ارزشهای خلیج فارس، اظهار کرد: گاهی ارزشهای واقعی یک مکان یا موضوعی (مانند خلیج فارس) فقط از یک وجه مورد توجه قرار میگیرد و آنقدر که از سوی آن وجه مورد توجه واقع میشود که ارزشها، زیباییها و وجوه دیگرش در سایهی آن وجه که در اینجا اهداف اقتصادی یا سیاسی است، دیده نمیشود. این منطقه از ابتدای پیدایش بهدلیل موقعیت سوقالجیشی و اعتبار نفتی که در زیر آبهای آن وجود دارد و مورد توجه قدرتها و کشورهای استعمارگر بوده است، درگیر جنگ و شاهد حضور نیروی بیگانه بوده که باعث شده است، فقط به وجه سیاسی و اقتصادی خلیج فارسی که هر روز در اخبار وجود دارد، توجه شود.
او ادامه داد: به این دلیل، وجوه دیگر این منطقه مانند زیباییهای زیر آب و ارزشهای طبیعیاش کمتر مورد توجه قرار گرفته و دنیای زیبایی که آقای اردستانی در این کتاب آن را آورده، دنیایی است که همیشه در معرفی آن غفلت شده و او بخشی از آن دنیا را به شایستگی در دسترس ما قرار داده است.
این باستانشناس اضافه کرد: اگر به سفرنامهی جهانگردان در زمانهای قدیم توجه کنیم، میبینیم که آنها از زندگی و ارتباط مردم خلیجنشین با آب و جانورهایش و همچنین آیینهای خاص آنها یاد کردهاند. آن متون سرشار از حیات و بحث و گفتوگو است. این همان کاری است که آقای اردستانی با حدود دو سال عکاسی زیر آب، توجه ما را که در تمام این سالها از آن غافل بودهایم، به آن جلب کرده است.
میری در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به هزینههای این پروژه، گفت: تا جایی که من اطلاع دارم، این کتاب از نظر قیمت، مبلغ محدودی را از طریق فروش میتواند نصیب مولف عکاسش کند؛ عکاسی که تمام کار و غواصیاش را بدون دریافت هیچ کمک مالیای انجام داده است. امروز میتوان برای این پروژه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان هزینه برآورد کرد.
کسانی که خلأها را پر میکنند
او همچنین بیان کرد: از بس درباره خلیج فارس ما کار سیاسی کردهایم و برای تغییر نکردن عنوان آن انرژی گذاشتهایم، در معرفی ابعاد زندگی آن غفلت کردهایم. انجام کار فرهنگی در ایران، بخصوص در بخش ایرانشناسی، بسیار یتیم مانده و از مناظر مختلف توجه کافی به آن نمیشود؛ ولی خدا را شکر همیشه کسانی مانند آقای اردستانی وجود داشتهاند تا این خلأها را پر کنند.
میری با اشاره به نحوه همکاریاش با این پروژه، اظهار کرد: در صحبتهایی که با آقای اردستانی در این پروژه عکاسی داشتیم، به اعتبار اینکه من باستانشناسی خواندهام، در چند مورد یادآوری و راهنماییهایی به ایشان کردم. از نظر من، او عاشق است که بدون هیچگونه حمایت مادی تمام مخارج و هزینههایش را از جیب خود تأمین و بیش از دو سال در دریا عکاسی کرد. ما برای حفظ فرهنگ و ارزشهای خود به افرادی مانند ایشان که با عشق و علاقه کارش را انجام میدهد، نیاز داریم. زمانی در کشور جنگ بود و جوانان به جنگ میرفتند، اما امروز باید در جبهه فرهنگی در راستای تثبیت فرهنگمان بجنگیم.
این ایرانشناس با خواندن دو بیت از منظومه لیلی و مجنون جامی (مشق نام لیلی میکنم / خاطر خود را تسلی میکنم / چون میسر نیست من را کام او / عشق بازی میکنم با نام او) اظهار کرد: جناب اردستانی مدتهاست که با تمام سختیها، نام خلیج فارس را با عشق و علاقه مشق میکند. ما باید با رونمایی از کتاب او، این عشق و علاقه را به همه اعلام کنیم تا جوانان بیشتری به این کار ترغیب شوند و بدانند که اگر تلاشی کنند، نزد اهالی این مرز و بوم ارجمند خواهند شد.
مسؤولان ما خارجیپسند هستند
میری اضافه کرد: خلیج فارس جذابیتهای مردمشناختی بسیاری در زیر آب دارد و اگر امنیتش تامین باشد و جنگی وجود نداشته باشد، به نوعی میتواند پتانسیل گردشگری ایران باشد؛ ولی متأسفانه توجه کافی به آن نشده تا جذابیتهای بسیار زیستمحیطیاش که بهدلیل وجود نفتکشهای بزرگ در حال خطر است، ثبت و دیده شود. اگر خبرگزاریها و مراکز اطلاعرسانی توجه را به تخریبهای صدمهزنندهی زیست محیطی آنجا معطوف نکنند، ممکن است آن زیباییها و تنوع زیستی از بین برود، البته تمام این نکات و شرح زیباییها در این کتاب آورده شده است.
او همچنین اضافه کرد: همانطور که آقای اردستانی هم گفت، متاسفانه مسوولان ما با وجود اینکه پای صحبتهای مقام رهبری مینشینند، باز هم خارجیپسند هستند و در جایی انگار به آنها وابستگی فکری هم دارند! اگر یک ایرانی در هر جای دنیا برای این پروژه درخواست حمایت میکرد، بهصورت کامل او را حمایت میکردند؛ ولی ما داریم میبینیم که آقای اردستانی این کار بزرگ را انجام داده، آن هم در صورتی که کاملا تنها بوده است.
حساسیت ما روی خلیج فارس شکل شعاری دارد
ساعد نیکذات – فیلمبردار سینما – دیگر سخنران این نشست بود که اظهار کرد: بهعنوان کسی که بندرنشین و زادهی ساحل خلیج فارس (بوشهر) هستم، میخواهم از رامین اردستانی تشکر کنم، چون او زیباییهای این شهر را که همه بهخاطر نیروگاه هستهای و میگوهایش میشناسند، به همه نشان داد و این بسیار قابل ستایش است.
نیکذات با بیان اینکه بعد از دکتر میری که از جنبه تاریخی و میراث فرهنگی به این پروژه نگاه کرد، میخواهم با نگاهی هنری درباره این کتاب و عکسهایش صحبت کنم، گفت: اگر بخواهیم از دوران هخامنشیان یاد کنیم، متوجه میشویم چیزی که از آن زمان برای ما مانده و چیزی که تاریخمان را ساخته است، نه جنگها و لشکرکشیهای پادشاهها، بلکه آثار هنری باقیمانده بر دیواره تخت جمشید است که به نوعی تجلیگاه فرهنگ یک مملکت است.
او با اشاره به اهمیت خلیج فارس، اضافه کرد: حساسیت ما روی خلیج فارس بسیار احساسی است و فقط شکل شعاری دارد و هیچ زمان وارد عمل نشده است. ما مدتها در شبکههای مجازی بر سر اینکه نام این خلیج چگونه باید در جهان ثبت شود، صحبت میکنیم، ولی فعالیتمان بیش از این جنبه عملی پیدا نمیکند و کسی نمیآید روی کاری فرهنگی سرمایهگذاری کند.
این فیلمبردار ادامه داد: من کار رامین (اردستانی) را نوعی از خودگذشتگی میدانم که بدون هیچ حمایتی، دو سال زیر آبها با آن خطرات احتمالی غواصی، عکسبرداری کرده است. دنیای وسیعی از گونههای مختلف گیاهی و جانوری در زیر آب هست که یک نفر بهتنهایی نمیتواند همهی آنها را به تصویر بکشد؛ ولی رامین اردستانی با وجود اینکه به کشورش خدمت میکند، با کمترین میزان حمایت دولتی، یکتنه در حمایت از خلیج فارس فعالیت میکند. در صورتی که در کشورهای دیگر از اینگونه فعالیتها که بعد ملی دارد، حمایت بسیار میشود.
نیکذات در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: زیباییهای دریای پارس که به سبب موقعیت جغرافیاییاش، آن را خلیج فارس مینامند، فقط به دنیای زیر آب آن اختصاص ندارد. زندگی ساکنان آنجا دیگر موضوعی است که در مستندهای ما نقش بسیار کمرنگی دارد. همچنین این خلیج، عمقی دارد که از اقتصاد تا دریانوردی، محیط زیست و تاریخ آن باید مورد توجه قرار گیرد. از نظر من این کتاب میتواند شروع یک کار گروهی باشد و اگر بهصورت یک گروه برای رسیدن به این هدف در ابعاد مختلف فعالیت شود، اتفاقهای بسیار خوبی رخ میدهد.
او ادامه داد: شما اگر روزی گذرتان به کشور امارات و فرودگاه دبی بیفتد، حداقل ۲۰ عنوان کتاب میبینید که درباره خلیج فارس با عنوانی مجعول فروخته میشوند؛ اتوبانهایی که به همین نام هستند و نشان میدهند که آنها روی این دریا در حال سرمایهگذاری هستند و درباره زندگی مردم حاشیه آنجا و دنیای زیر آبش کتاب چاپ میکنند؛ ولی در ایران اینطور نیست و از تهران تا بوشهر نهایتا یک اتوبان به اسم خلیج فارس داریم و دیگر تمام. بسیاری از دوستانی که روی خلیج فارس کار میکنند، در این راه تنها هستند و حمایتی از آنها انجام نمیشود؛ ولی میبینم که همان کشورهای حاشیه خلیج فارس حاضرند از این دوستان حمایت کنند بهشرطی که کل این پروژه به نام آنها زده شود.
این فیلمبردار در پایان با بیان اینکه در شرایط سیاسی امروز کشور، خلیج فارس در شرایط جزر قرار دارد، افزود: من این سعادت را داشتهام که پیش از رونمایی از این کتاب، آن را ببینم. کیفیت عکسها بسیار بالاست، از آنجا که عکاسی در زیر آب کاری بسیار سخت است که چند تخصص را لازم دارد، زیباییشناسی و نگاه آرتیستیک کار بسیار خوب است که میتواند در آینده در جلدهای بعدیاش نیز سرمایهای ملی در نشان دادن زیباییهای ایران و بحث مردمشناسی آن منطقه باشد که در نهایت هدف ما نشان دادن آب بهعنوان آبراه استراتژیک سیاسی نباشد و همه شرایط جغرافیایی آنجا در این کار دیده شود. کاری که همیشه در آثار نشنال جئوگرافیک دیدهایم و حالا رامین (اردستانی) انگار یکتنه به مصاف آن رفته است. من اگر جای مسوولان دولتی بودم، سرم را اول از خجالت و بعد به نشانه احترام در مقابل کتاب و عکاسش خم میکردم که بهجز شعار دادن کاری برای آن نکردهاند.
جایگاه کتابهایی با موضوع گردشگری تثبیت نشده است
داوود وکیلزاده – ناشر کتاب و عکاس پیشکسوت – نیز در سخنانی با اشاره به مشکلات صنعت چاپ، بخصوص در حوزه گردشگری، گفت: پس از دوستان که هر کدام از نقطهنظر تخصصی خود به کتاب نگاه کردند، من هم میخوام از نگاه یک ناشر درباره کتاب صحبت کنم. به نظر من، کتاب باارزشترین سند معتبر تاریخی هر قوم و ملت است. متأسفانه در کشور ما کتاب جایگاه اصلی خود را از دست داده است، فقط گاهی میبینیم که تعدادی از دوستان متخصص در طبقه هنرمند، پژوهشگر یا صنعتگر بهصورت خودجوش به حمایت از کتاب روی میآورند. معمولا این افرادِ خودجوش از سرمایه شخصی خود استفاد میکنند تا بتواند کتابی را به چاپ برسانند و اغلب حمایت هم نمیشوند. با چاپ شدن هر کتاب بازدهی فرهنگی ما با این قدمت و تاریخ بسیار بالا میرود، ولی نمیدانم چرا مسوولان این را متوجه نمیشوند.
او ادامه داد: در سالهای اخیر که بحث گردشگری بسیار داغ شده، فقط صحبت از ساخت هتل و رستوارن و … است. درست است که ساخت اینها بسیار واجب است، ولی باید بدانیم که همه مسائل در بحث گردشگری و تأثیرگذاری فرهنگی مانند یک زنجیر به یکدیگر متصل هستند. نمیتوانیم بگوییم که فقط به یک جنبهی این موضوع میخواهیم توجه کنیم. کتاب میتواند معرف تاثیرگذار بزرگی در زمین گردشگری باشد، ولی متاسفانه جایگاه کتابهایی با موضوع گردشگری چندان تثبیت نشده است. در زمینه معرفی جاذبههای گردشگری نیز چه زمانی که کتابهایم در انتشاراتهای دیگر و چه حالا که دو سال است آثارم از انتشارات خودم چاپ میشود، هزینه چاپ آنها را خودم پرداختهام؛ اما هیچ نگاهی به این کتابها نمیشود، تشویق به کنار، انگار کسی حتی ما را نمیبینند!
این ناشر افزود: با وجود این مسائل، برایم جالب است که در مراسمی با حضور رییسجمهور بهمناسبت هفته گردشگری، ناشرهایی را بهعنوان ناشر برتر سال گردشگری انتخاب و تجلیل کردند که حتی منِ انتشاراتی هم نام آنها را تا به حال نشنیده بودم. بهعنوان کسی که ۶۰ کتاب از او چاپ شده، حتی خبر نداشتم که این چنین برنامه و همایشی بوده است و تعدادی انتشارات برگزیده شدهاند. اصلا نمیدانیم که این انتشاراتیها پیش از انتخابشان چگونه در عرصهی رقابت برای انتخاب شرکت کردند و با چه روندی انتخاب شدهاند! احساس میکنم همه چیز با حالت شعاری و بسیار عجولانه و حتی کارشناسینشده در حال انجام است. امروزه توجه مسؤولان بیشتر از انجام یک فعالیت کارآمد، به سمت برگزاری جلسات و جشنوارههای پی در پی معطوف شده است.
وکیلزاده در بخش دیگری از صحبتهایش اظهار کرد: اگر بخواهیم از نظر نشر هم به کتاب آقای اردستانی نگاه کنیم، باز متوجه میشویم که او چه کار بزرگی انجام داده تا ما امروز سندی مکتوب از خلیج فارس داشته باشیم. صنعت چاپ کتابهای گردشگری امروز به نقطهای رسیده است که ما بهعنوان ناشر، دیگر نمیگوییم کاش به ما وام بدهید یا کمکمان کنید، فقط دوست داریم که دیده شویم تا در این برنامهها، به اصطلاح اینچنین خودی و غیرخودی نکنند و ما را هم ببینند. همه ما اهالی یک کشور هستیم و بهصورت خودجوش مشغول فعالیت میکنیم.
این ناشر کتاب اضافه کرد: احساس میکنم آقای اردستانی پس از چاپ این کتاب، فشاری که در راه رسیدن به هدفش احساس کرده، بسیار بیشتر از فشار آب در اعماق خلیج فارس بوده است؛ اما کتاب این خاصیت را دارد که برخلاف یک فیلم یا گزارش که گذرا هستند، همیشه ماندگار است و میتوان ساعتها پای هر برگ آن زمان گذاشت و ساعتها به آنها فکر کرد یا بارها و بارها به آن رجوع کنید. امیدوارم با تلاش همه کسانی که دارند اینگونه فعالیت میکنند این ارزشها و امتیازات کتاب بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
منبع: ايسنا