شروع زندگي يك قرباني با تولد یک ایدزی دیگر!
موبنا – پذیرفته نشدن زن 20 ساله باردار از سوی بهزیستی سبب شد تا او هیچ یک از مراحل درمانی را طی نکرده و کودکی آلوده تقدیم جامعه کند. آن طرف شهر تابلوهای میلیاردی در حراج تهران به فروش می رسد و این طرف شهر، معتاد ي فرزندی به دنیا می آورد که عین مادرش، …
موبنا – پذیرفته نشدن زن 20 ساله باردار از سوی بهزیستی سبب شد تا او هیچ یک از مراحل درمانی را طی نکرده و کودکی آلوده تقدیم جامعه کند.
آن طرف شهر تابلوهای میلیاردی در حراج تهران به فروش می رسد و این طرف شهر، معتاد ي فرزندی به دنیا می آورد که عین مادرش، آینده سیاه دارد. در میان هیاهوهای شهر که از آن هر صدایی بلند مي شود، صدای آسیب اجتماعی اعتیاد بدجور گوش خراشی می کند ، آنچنان که نه مسئولان و نه رهگذران شهر میلی برای شنیدن آن ندارند. چند روز گذشته، زن 20 ساله ای در تهران فرزندی را به دنیا آورد که در بدو تولد، هم معتاد بود و هم مبتلا بهاچ.آی.وی! شنیدن این خبر شاید چندان اهمیت نداشته باشد که بار دیگر مادری معتاد، فرزند معتاد به دنیا آورده اما ماجرا آنجا غم انگیز و دلخراش می شود که بازهم پای بی مسئولیتی و بی تدبیری مسئولان در میان است.
تولد یک ایدزی دیگر
ماجرا از این قرار است که چند روز قبل، خیرین مددکار در گذر از مناطق جنوبی شهر، زن کارتن خواب 20 ساله ای را که وضعیت بسیار نامناسبی داشت، جهت زایمان به یکی از بیمارستان های جنوب شهر معرفی میکنند و پس از انجام مقدمات پزشکی، نوزاد این زن به صورت طبیعی متولد می شود. از آنجا که مادر به دلیل اعتیاد شدید و مصرف دو گانه «شیشه و هرویین» ، توان بدنی بسیار پایینی داشته، حتی تحمل یک شب ماندن در بیمارستان را نداشته. مادر که بی قرار برای خروج سریع از بیمارستان و مصرف مواد بود، چندان پیگیر وضعیت فرزندش نبود و اصلا به او فکر نمی کرد که به خاطر بیماری پنهان مادر، مبتلا به «ایدز» متولد شده است. حتي خود مادر از ابتلاي خودش به ايدز خبري نداشته اما بیمارستان متوجه آلودگی و بیماری نوزاد مي شود اما سخني به ميان نمي آورد تا نوزاد به روش طبيعي به دنيا آيد.
پس از زايمان، بيمارستان طفل را در مراحل سم زدایی قرار می دهد، طفلی که حاصل یک رابطه خارج از نکاح است! تا اینجای داستان با توجه به تکرار آسیب های اجتماعی، کمی طبیعی است اما نکته اصلی و غم انگیز داستان تولد این نوزاد، آنجاست که او می توانست با کمترین احتمال ابتلا به اچ.آی.وی و سایر آلودگی ها به دنیا آید. اما بی توجهی بیمارستان سبب شد تا او آلوده به ويروس HIV متولد شود. در شرایطی که بیمارستان بايد طبق دستورالعمل مصوب بهمن ماه 1389 وزارت بهداشت، بايدبا روش سزارین، کودک را به دنیا آورد تا خطر ابتلاي نوزاد به اچ.ای.وی بسیار کاهش یابد، این کار را نکرد تا با زایمان طبیعی، نوزاد با اچ.آی.وی کامل متولد شود. نوزادی که ممکن است بیشتر از 5 سال نیز عمر نکند و اگر هم عمري برايش باقي باشد، عمري توأم با عذاب و درد بيماري است.
اهمالی که کودک مبتلا به ايدز به دنیا آورد
بررسی های پزشکی نشان می دهد که طی دو دهه گذشته، تعداد موارد انتقال بیماری ایدز طی دوران بارداری به جنین از مادر آلوده به دلیل اجرای آزمایشهای اچآیوی، پیش از بارداری و طی آن و بهرهگیری از درمان ضدویروسی برای خانمهای باردار و سپس نوزادان به طور قابل توجهی کاهش یافته است. از سویی ، زایمان به روش سزارین برای کاهش انتقال قبل از زایمان توصیه شده تا احتمال به دنیا آمدن نوزاد با اچ. آی وی كاهش يابد. متخصصان می گویند که احتمال انتقال ویروس ایدز به جنین در حین بارداری ۱۵ تا ۲۰ درصد و هنگام زایمان نزدیک به ۵۰ درصد است.از سویی، انتقال جفتی اچ.آی.وی میتواند اوایل بارداری اتفاق بیفتد و حتی ویروس در نمونههای سقط گزارش شده است، اما شایعترین علت ابتلای کودکان به دلیل انتقال از مادر به فرزند در زمان زایمان است که می توان آن را کنترل کرد. متخصصان تاكيد مي كنند كه در حین زایمان نیز نباید از مانیتورینگ داخلی قلب جنین (دستگاهی است که با الکترود مخصوص برای اندازهگیری عملکرد قلب به جنین وصل میشود) استفاده کرد.همچنین نباید از پوست سر جنین خون گرفت، زیرا شانس ابتلای جنین به اچ.آی.وی بیشتر میشود. درمان مادر حین حاملگی و در زمان زایمان به طور قابل توجهی خطر انتقال ویروس را کاهش میدهد و انتقال آن را از ۲۵ به ۲ درصد میرساند و کمک میکند نوزادی سالم متولد شود. اتفاقاتی که در بیمارستان جنوب شهر رخ نداد تا کودک ایدزی دیگری به جامعه اضافه شود.
مسئولیت اجتماعی فراموش شده
اما به جز کوتاهی بیمارستان در مورد مادر معتاد و فرزند در حال تولدش، سهم کم کاری بهزیستی در کورتر شدن گره این مادر و فرزند کم از بیمارستان نیست. آنجا که قبل از تولد نوزاد، مادر به دلیل شرایط خاص و ابتلا به اچ.آی.وی به بهزیستی ارجاع می شود، ولی بهزیستی اعلام می کند که جایی برای او ندارد و او را پذیرش نمیکند. لاجرم مادر آلوده در جامعه رها می شود و او که به شدت اعتیاد به مواد دارد، باید خرج موادش را تامین کند آن هم از طریق تنفروشی! اکنون مشخص نیست که او چند نفر را آلوده کرده و چند نفر قرار است آلوده شوند؟ آیا واقعا بهزیستی نمی توانست با پذیرش این زن، درمان او برای بیخطرسازی تولد فرزندش را آغاز کند؟ آن هم در شرایطی که محققان سال ها تصور میکردند زنان مبتلا به ایدز برای همیشه از مادر شدن محروم هستند و نتیجه بارداری آنها بهطور قطع به معنای تولد نوزادانی مبتلا به ایدز خواهد بود؛ ولی مطالعاتی که طی سالهای اخیر انجام شده نشان میدهد خطر انتقال ویروس ایدز از مادر به نوزاد در زنان مبتلا به ایدزی که پیش از اقدام به بارداری تحت نظر پزشک باشند و داروهای خاصی مصرف کنند، کاهش زیادی یافته و آنها نیز میتوانند طعم شیرین مادر شدن را تجربه کنند.
آمارها حاکی از آن است که بیشترین شمار کودکان مبتلا به ایدز را نوزادان متولدشده از مادران مبتلا تشکیل میدهند که راه های درمانی در دوران بارداری، می تواند از تولد کودک مبتلا به ایدز جلوگیری کند. اما پذیرفته نشدن زن 20 ساله باردار از سوی بهزیستی سبب شد تا او هیچ یک از مراحل درمانی را طی نکرده و کودکی آلوده تقدیم جامعه کند!! شاید گفته شود که کارتنخوابی و معتاد بودن دختر 20 ساله، ریشه همه این اتفاقات ناگوار برای او و فرزندش است که باید گفت شرایط جامعه و بسیاری از نارسایی ها، دختر 20 ساله را کارتن خواب و معتاد و ایدزی کرده و حال هیچ پناهي برای او و فرزندش نیست آن هم در شرایطی که خیلی ها ادعاي مسئولیت اجتماعی در برابر آسیبها را دارند اما اتفاقات ریز و درشت زیر پوستی جامعه، نشان می دهد که مسئولیت اجتماعی در بسیاری از بخش ها و افراد مسئول، تعریفی ندارد و ماحصل آن، رشد آسیب هایی است که هر روز در جامعه متولد می شود.
منبع: قانون