رسوایی مرگبار
موبنا – زن و مرد جوان پس از اجاره خانه بهعنوان دفتر کاریابی، موادمخدر خریدوفروش میکردند. این زن و مرد که خود را زن و شوهر معرفی کرده بودند، درنهایت در یک از معاملههای خطرناک خود، قربانی درگیری با فروشنده موادمخدر شدند. این فروشنده افغانی، وقتی دید نمیتواند پول خود را از آنها بگیرد، مرد …
موبنا – زن و مرد جوان پس از اجاره خانه بهعنوان دفتر کاریابی، موادمخدر خریدوفروش میکردند. این زن و مرد که خود را زن و شوهر معرفی کرده بودند، درنهایت در یک از معاملههای خطرناک خود، قربانی درگیری با فروشنده موادمخدر شدند. این فروشنده افغانی، وقتی دید نمیتواند پول خود را از آنها بگیرد، مرد جوان را کشت و زن ٤٢ساله را که دور از چشم شوهرش تن به خریدوفروش موادمخدر میداد را نیز بیهوش کرد.
ساعت ١٨ روز پنجم مهرماه سال گذشته بود که با کشف پیکر یک زن و مرد این پرونده پیشروی پلیس پایتخت قرار گرفت. ماموران کلانتری ١٠٨ نواب پس از اطلاع از این موضوع برای بررسیهای بیشتر راهی محل حادثه در خانهای سه طبقه شدند و تحقیقات خود را در این رابطه آغاز کردند. با حضور ماموران کلانتری و تیم اورژانس در محل مشخص شد که مردی به نام «کمال» ٤٥ساله بر اثر اصابت ضربات جسم سخت به ناحیه پشت سر به قتل رسیده و جسدش توسط همسایه طبقه دوم در پلکان طبقه اول کشف شده است. همزمان پیکر نیمهجان متعلق به زنی ٤٢ساله نیز به نام «مریم» در داخل خانه طبقه اول این ساختمان کشف شد که او هم مانند مقتول از ناحیه پشت سر مورد اصابت ضربات جسم سخت قرار گرفته، اما همچنان زنده مانده بود.
بنابراین پروندهای با موضوع «قتل عمد» در این رابطه تشکیل و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، برای رسیدگی دراختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
نجات از مرگ
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده قتلِ کمال، «مریم» نیز درشرایطی که درحالت بیهوشی به سر میبرد، به بیمارستان منتقل و تحت اقدامات درمانی قرار گرفت. با انجام اقدامات درمانی، مریم از مرگ نجات پیدا کرد و پس از چند روز به هوش آمد. وی در اظهاراتش ادعا کرد که حافظهاش را از دست داده و هیچ خاطرهای از زمان وقوع جنایت را به خاطر نمیآورد.
کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل وقوع جنایت به تحقیق از اهالی ساختمان پرداخته و اطلاع پیدا کردند که مقتول و مریم با معرفی خود بهعنوان زن و شوهر، طبقه اول این ساختمان را تحت عنوان دفتر کاریابی اجاره کردهاند. در ادامه تحقیقات، مردی با مراجعه به کلانتری ١٠٨ نواب اعلام کرد که همسرش به نام «مریم» چند روز پیش از خانه خارج و دیگر بازنگشته است. بنابراین بلافاصله همسر وی در بیمارستان شناسایی شد.
کشف دفترچه صورتحساب
با توجه به محرزشدن دروغ بودن ادعای زن و شوهری مریم و مقتول با یکدیگر، کارآگاهان برای پیدا کردن دلایل و شواهد جدید، به محل وقوع جنایت رفته و در بازرسی دقیق از محل جنایت موفق به کشف دفترچهای شدند که در آن مشخصات تعدادی از افراد به همراه مبالغ دریافتی و پرداختی به آنها ثبت شده بود.
درشرایطی که مریم در همه مراحل رسیدگی به پرونده با طرح ادعای فراموشی سعی در پوشاندن واقعیت داشت، وی با هماهنگی مقام قضائی و پس از پایان اقدامات درمانی برای انجام تحقیقات دراختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه سرانجام مریم پس از گذشت ٥ماه، لب به اعتراف گشود و گفت: «به همراه مقتول در پوشش تشکیل «دفتر کاریابی» محلی را برای فروش مواد به فروشندگان موادمخدر اجاره و در مدت فعالیتمان هم خریداران موادمخدر تحت عنوان کاریابی به محل مراجعه داشتند.»
اعتراف به تشکیل دفتر کاریابی برای فروش موادمخدر درحالی ازسوی مریم صورت گرفت که بنا بر اظهارات همسرش، مریم به دروغ مدعی پیدا کردن شغلی تحت عنوان پرستار سالمندان برای خود شده و هر روز به این بهانه از خانه خارج میشد.
شناسایی قاتل
با اعتراف مریم به فعالیت در خریدوفروش موادمخدر و بررسی اطلاعات به دست آمده از دفترچه حساب خریداران موادمخدر، کارآگاهان موفق به شناسایی و دستگیری تعدادی از توزیعکنندگان موادمخدر شدند که پس از تکمیل تحقیقات درباره پرونده قتل خیابان کارون و نداشتن ارتباط با پرونده جنایت، همه آنها دراختیار پلیس مبارزه با موادمخدر قرار گرفتند.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان موفق به شناسایی جوان افغانی بهعنوان یکی از فروشندگان موادمخدر به مقتول و مریم شدند که همزمان با وقوع جنایت از مخفیگاهش در شهرستان کرج متواری شده بود. تحقیقات برای دستگیری «وکیل» ٢٢ساله در دستور کار کارآگاهان قرار داشت تا نهایتا کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران اطلاع پیدا کردند که وی به صورت غیرقانونی از کشور خارج و به افغانستان متواری شده است.
بازداشت متهم
با گذشت ٨ماه از زمان وقوع جنایت و به دست آمدن دلایل و شواهد ارتکاب جنایت توسط وکیل کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که او به تازگی و مجددا به شیوه غیرقانونی وارد ایران شده و درحال حاضر با هویت جعلی و تحت عنوان کارگر ساختمانی درمنطقه سعادتآباد مشغول به کار شده است.
با شناسایی مخفیگاه «وکیل» در منطقه سعادتآباد و اطمینان از حضور وی درمحل، کارآگاهان اداره دهم روز جمعه ٢٤ اردیبهشتماه او را در زمان استراحت دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
اعتراف به جنایت
متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: «روز حادثه برای گرفتن پول خود به آن خانه رفتم. مریم داخل ساختمان بود. زمانی که از وی درخواست پول کردم، وی ادعا کرد که فعلا قادر به پرداخت پول من نیست، درحالی که از طریق دوستانم اطلاع داشتم که آنها هر روز چند ١٠٠هزارتومان خریدوفروش مواد میکنند. مجددا درخواست پول کردم که مریم اینبار گفت اصلا پولی به من نخواهد داد. قصد خارجشدن از داخل اتاق را داشتم که به یاد آوردم یک چکش در داخل کولهپشتی خود دارم. چکش را از داخل کوله خارج و چند ضربه محکم به پشتسر مریم زدم که او روی زمین افتاد. درهمین زمان چشمم به گوشی تلفن همراه مریم افتاد و آن را در ازای قسمتی از طلب خود برداشتم. قصد خارجشدن از ساختمان را داشتم که مقتول را مقابل خود مشاهده کردم. چند ضربه محکمِ چکش نیز به سر او زدم، بهگونهای که بیهوش شد و در داخل راهپله افتاد و من نیز به سرعت از محل خارج شدم.»
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، در رابطه با این پرونده گفت: «با توجه به اعتراف متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت ازسوی مقام قضائی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی دراختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.»
منبع: روزنامه شهروند