راه رهایی از غرور و تکبر بیجا
موبنا – واژه مخبتین از «خبت» گرفته شده است و در لغت به معنی خضوع و خشوع است [۱] اما بین خضوع و اخبات خیلی تفاوت وجود دارد، درست است که دو کلمه مترادف هستند ولی معنایی که در اخبات است در خضوع نمیباشد، مخبت کسی است که همواره ملازم به طاعت میباشد یعنی کسی …
موبنا – واژه مخبتین از «خبت» گرفته شده است و در لغت به معنی خضوع و خشوع است [۱] اما بین خضوع و اخبات خیلی تفاوت وجود دارد، درست است که دو کلمه مترادف هستند ولی معنایی که در اخبات است در خضوع نمیباشد، مخبت کسی است که همواره ملازم به طاعت میباشد یعنی کسی که دائما در حال عبادت است اما این استمرار و مداومت در کلمه خضوع وجود ندارد. پس مخبتین دائما در حال عبادت خداوند هستند و لحظهای از اطاعت او غافل نمیشوند.[۲]
ویژگی های مخبتین
خداوند در آیه ۳۴ و ۳۵ حج از مخبتین یاد میکند؛ (۳۴)».الَذینَ إذَا ذُكرَ اللَهُ وَجلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَابرینَ عَلىَ مَا أَصَابهَمْ وَ الْمُقیمى الصَلَوه وَ مما رَزَقْنَاهُمْ یُنفقُونَ».در این آیات بعد از بیان مناسک حج از جمله قربانی کردن بیان میکند در برابر خدا تسلیم شوید و در ادامه مخبتین را بشارت میدهد و به معرفی و توصیف آنها میپردازد و چهار ویژگی از آنان ذکر میکند:۱. هنگامی که نام خدا را میشنوند ، دلهایشان مملو از خوف میشود.۲. نسبت به آن مصائبی که به آنان میرسد ، صبور و شکیبا هستند.
۳. برپادارندگان نمازند.۴. از آنچه خداوند روزیشان میکند انفاق میکنند.ذکر واژه مخبتین بعد از حج، خود نشاندهنده اهمیت این واژه است. علامه طباطبایی میفرمایند: تمام صفات مذکور در این آیه همه اش در حج میباشد[۳]. حج یکی از اعمال عبادی مسلمانان که مظهر عبودیت محض است انسان از تکبر و منیت خود دور شده و به خالق خود نزدیک می گردد. امام علی (ع) در روایتی میفرمایند: حج مایه خروج انسان از تكبر و غرور و باعث آرامش روح است»[۴].
معنی مخبت در روایات
در روایتی از امام صادق (ع) نیز چنین آمده است: «إن عندنا رجلا یقال له كلیب، لا یجیئ عنكم شئ إلا قال: أنا أسلم، فسمیناه كلیب تسلیم، قال: فترحم علیه، ثم قال: أتدرون ما التسلیم؟ فسكتنا، فقال: [۵]در این روایت که به ویژگی یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام کلیب اشاره میکند، وی هیچ حدیثی از امامان علیهم السلام نمیشنید مگر اینکه میگفت: من در برابر او تسلیمم؛ لذا وی را کلیب تسلیم نامیدند. امام(ع) در اینجا تسلیم را معنا کردهاند و فرمودهاند تسلیم همان اخبات است و در ادامه امام (ع) آیهای از قرآن را که به مخبتین وعده بهشت میدهد قرائت میکند. در این روایت امام صادق (ع) اخبات را تسلیم معنا میکنند. در آیه سوره حج نیز بعد از ذکر فَلَهُ أَسْلمُوا به مخبتین بشارت میدهد. پس از ویژگیهای بارز مخبتین یا به عبارت دیگر صفت بارز آنان تسلیم بودن آنان در برابر ذات حق میباشد.
مقام تسلیم
اگر از مصادیق کسانی که تسلیم محض بودند بخواهیم یاد کنیم میتوان از حضرت ابراهیم (ع) نام برد که وی مصداق بارز تسلیم در برابر فرمان الهی بود. حضرت ابراهیم پس از بالا بردن پایههای خانه خدا هنگامى كه پروردگارش به او فرمود: «تسلیم شو»، گفت: «به پروردگار جهانیان تسلیم شدم.» وی هم خود تسلیم امر خداوند گردید و هم به فرزندان خود توصیه مینمود. زمانی که حضرت ابراهیم (ع) در خواب چنین دید که باید پسر خود را قربانی کند، برای پسر خود تعریف نمود، اسماعیل گفت: «یَا أَبَت افْعَلْ مَا تُوْمَرُ سَتَجدُنی إن شَاء اللَهُ منَ الصَابرینَ»، وی در این امتحان هم سربلند بیرون آمد و آنچه خداوند فرموده بود به انجام رسانید و تسلیم امر او شد.مقام تسلیم مقامی است والا و از مقام توکل و رضا هم گذر میکند، حضرت ابراهیم در اینجا از خود خواستهای نداشت آنچه پروردگار عالمیان فرموده بود پذیرفت؛ زیرا در مقام تسلیم، عبد از خود خواستهاى ندارد و هر آنچه خدا امر کند میپذیرد، ولی در مقام توكل، شخص كارى را مىطلبد و چون خودش نمىتواند آن كار را به خوبى انجام دهد، وكیل مىگیرد و چون هیچ كسى بهتر از خدا كار را نمىداند و نمىتواند انجام دهد، بهتر از همه آن است كه خداوند را وكیل قرار دهد و بر او توكل كند. سوره ابراهیم، آیه۱۲، در مقام رضا ، خواسته خدا اصل و خواسته بنده فرع است ولی مقام تسلیم، بنده از خود هیچ خواستهای ندارد فقط گوش به فرمان خداست. لذا مقام تسلیم از این دو مقام والاتر میباشد.[۶]روایتی از امام صادق (ع) است که تا قلب کسی را پاک و مطهر نگرداند، مقام تسلیم را به وی عطا نخواهد نمود[۷].
نتیجه گیری
از مطالبی که گذشت چنین میتوان بیان داشت که مخبتین جزو عابدان و تسلیم شدگانند و بالاتر از متوکلان و راضی شدگان درگاه اویند.
منبع:روزنامه آرمان