جنگ سرد ایران و عربستان در بحرانیترین منطقه جهان
موبنا – بعد از اینکه کلید روحانی توانست قفل پرونده هستهای را باز کند به نظر میرسد اینبار قفلی به روابط ایران با همسایگان جنوبیاش خورده است. به نظر میرسد گشودن این قفل به دلیل اختلافات شدید ایران و عربستان به عنوان نمادهای دو مذهب شیعه و سنی در اسلام، کمی سخت به نظر میرسد. در …
موبنا – بعد از اینکه کلید روحانی توانست قفل پرونده هستهای را باز کند به نظر میرسد اینبار قفلی به روابط ایران با همسایگان جنوبیاش خورده است. به نظر میرسد گشودن این قفل به دلیل اختلافات شدید ایران و عربستان به عنوان نمادهای دو مذهب شیعه و سنی در اسلام، کمی سخت به نظر میرسد. در هر سو اتفاقاتی افتاده که باعث شده است روابط دو کشور به سمت یک جنگ سرد منطقهای حرکت کند.
بعد ازدرگذشت ملک عبدالله پادشاه پیشین عربستان، ملک سلمان به قدرت رسید و به قدرت رسیدن او باعث شد عربستان در سیاست خارجی دست به تغییرات اساسی بزند و محافظه کاری معروف سعودیها در دیپلماسی را رها کنند و تبدیل به سیاستمدارانی بیپروا و متهاجم شوند.
آنها تصمیم گرفتند برخلاف اسلاف خود در برایر سیاستهای منطقهای ایران بایستند و به گفته خود سعی کنند حتی با قدرت سخت جلوی نفوذ ایران در منطقه به ویژه یمن و سوریه را بگیرند.
نکتهای که آیتالله خامنهای در یکی از سخنرانیهایشان به آن اشاره کردند:« ما با سعودیها در مسائل گوناگون سیاسی اختلافات متعددی داریم اما همیشه می گفتیم که آنها در سیاست خارجی متانت و وقار نشان می دهند، اما چند جوان بی تجربه امور آن کشور را در دست گرفته و دارند جنبه توحش را بر جنبه متانت و ظاهرسازی غلبه می دهند، که این کار قطعاً به ضررشان تمام خواهد شد.»
در آن سوی جابهجایی قدرت در ایران و روی کارآمدن حسن روحانی باعث شد تا جمهوری اسلامی از یک کشور منزوی تبدیل به یک کشور فعال در زمینه دیپلماسی تبدیل شود. بعد از برجام، ایران توانست رابطه خود با کشورهای اروپایی را بهبود ببخشد و بعد از حدود سی سال با آمریکا مذاکره کند. با دیپلماسی “گفتوگو” روحانی، کشورهای بزرگ جهان مجبور شدند برای حل مناقشات منطقه خاورمیانه دست یاری به سوی ایران دراز کنند و بگویند حل مشکلات منطقه بدون حضور ایران امکان پذیر نیست.
این نقش ایران باعث شد تا عربستان از ترس نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه وارد صحنه شد تا اجازه ندهد قدرت ایران در خاورمیانه روز افزون شود. همین مسئله باعث شد تا رقابت ایران و عربستان به جدیترین شکل خود درآید.
در کنار این مسئله اعدام “شیخ نمر” روحانی شیعه سعودی، این رقابت را وارد فاز جدیدی کرد. ایران به دنبال این بود که از این مسئله علیه عربستان استفاده کند و این کشور را در مجامع جهانی محکوم کند اما حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد باعث شد تا سعودی ها، تهران را در مجامع جهانی محکوم کنند.
گل به خودی برخی نیروها به ایران در ماجرای حمله سفارت عربستان باعث شد تا کشورهای “عربی- اسلامی” منطقه در کنار عربستان بایستند و دولت ایران را به دلیل کم کاری در حفظ امنیت سفارتخانهها محکوم کردند. نمونه آخر این معنا اجماع کشورهای اسلامی علیه ایران در نشست سران سازمان همکاری کشورهای اسلامی در ترکیه بود.
عربستان سعودی توانسته است به دلیل نفوذ و قدرت مالی که در کشورهای عربی و اسلامی دارد توانسته است اتحادی را علیه ایران شکل دهد و درکنار آن ایران توانسته کشورهایی از جمله لبنان، عراق، الجزایر، سوریه و تا حدودی عمان را با خود همراه کند تا به صورت رسمی یک دو قطبی بزرگ در منطقه خاورمیانه شکل بگیرد. این رابطه سرد برتمام سطوح روابط این دو کشور از ورزش تا حج و سیاست تاثیر گذاشته است.
به نظر میرسد میشود از شیوهای که برای حل پرونده هستهای استفاده شد در حل مناقشه منطقهای استفاده شود. از بین رفتن اعتماد متقابل اصلی ترین عامل اختلاف ایران و عربستان است و میشود با بازگرداندن اعتماد، اختلافها را به پایین ترین حد ممکن رساند.
همزیستی مسالمت آمیز با همسایگان یکی از اصلیترین اولویتهای تبدیل شدن یک کشور یه یک قدرت اقتصادی و سیاسی است. کشوری که با همسایگان خود در تنش و اختلاف باشد نمیتواند امید داشته باشد، قدرتش تبدیل به قدرت فرامنطقهای شود. تمام کشورهای قدرتمند جهان سعی کردهاند کمترین تنش را با همسایگان خود داشته باشند. برای نمونه میشود به شرق آسیا اشاره کرد، چین، ژاپن و کره جنوبی، رقبای جدی برای یک دیگر در شرق دور هستند اما سعی میکنند به دلیل منافع اقتصادی که دارند و برای بهره بردن از بازار جهانی تنشهای خود را به پایین ترین حد خود برسانند.
منبع: عصرایران | نویسنده:مصطفی داننده