چرا ارتش وارد سیاست و اقتصاد نمیشود؟
موبنا – نجابت و فروتنی آنها در اوج اقتدار بیشتر از هر موئلفه دیگری به دل مینشیند. آنهایی که سالها جان، مال و جوانی خود را در راه حفظ انقلاب و کشور هدیه کردند و امروز بدون هیچ توقعی بازهم راه خود را ادامه میدهند. نه تنشزاییسیاسی میکنند و نه طمعی به اقتصاد کشور دارند. …
موبنا – نجابت و فروتنی آنها در اوج اقتدار بیشتر از هر موئلفه دیگری به دل مینشیند. آنهایی که سالها جان، مال و جوانی خود را در راه حفظ انقلاب و کشور هدیه کردند و امروز بدون هیچ توقعی بازهم راه خود را ادامه میدهند. نه تنشزاییسیاسی میکنند و نه طمعی به اقتصاد کشور دارند. آنها به خوبی میدانند که خیر دنیا و آخرت درحفاظت ازکشور، اطاعت از ولی ودلگرم کردن مردم است و در این راه نیز هیچگاه از صراط مستقیم خارج نشدند.
نمونه یک ارتشی تمامعیار، سرتیپ محمدحسن نامی است؛ فرماندهای که روزگاری بنا به فرموده و مصلحت، سکان وزارتی را در اختیار میگیرد و زمانی در قامت یک سرباز جانشین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس میشود. سرتیپ نامی ارتش را بال نظام میخواند و از توطئهها علیه این نهاد انقلابی میگوید. شرح گفتوگوی ما با دکتر محمدحسن نامی را در زیر پیمیگیرید:
در آستانه انقلاب و همان روزهای ابتدایی برخی تلاش کردند ارتش را منحل کنند، اگر آن جریان به هدف خود میرسید چه بر سر انقلاب میآمد؟
در اوایل انقلاب بسیاری از افراد تلاش میکردند تا با انحلال ارتش نقش این نهاد اصلی و تاثیرگذار را کمرنگ کرده و بازوی انقلاب را از بین ببرند. در همین راستا نیز برنامههایی مانند کمکردن مدت خدمت سربازی، جابهجایی نیروهای ارتش به سایر نهادها و سازمانها و نیز انحلال آن را در پیش گرفتند. البته درایت الهی حضرت امام راحل (س) این اجازه را به آنها نداد و نقشه شومشان را از بین برد. نباید از این نکته چشمپوشی کرد که اگر ارتش منحل میشد، بدون شک نظام و انقلاب با مشکل مواجه میشد. اگر ارتش که بازوی انقلاب بود، قطع میشد، دشمنان میتوانستند زودتر به نتیجه برسند. بعد از انقلاب دشمنان شروع به نا امن کردن قسمتهای پیرامونی کشور کردند. البته در همان روزها درک صحیح حضرت آیتالله خامنهای که نمایندگی حضرت امام خمینی(س) در شورای عالی دفاع را داشتند نیز این بود که دشمن قصد دارد کشور را به گونهای ناامن کند که اگر قلدری مانند رضاخان را بر سر کار آوردند همه به خوبی بپذیرند و از وی تعریف کنند و باید با این دسیسه مقابله میشد که ارتش در برابر این شیطنت ایستاد و موفق شد.
با توجه به این بیمهریهایی که شد، ارتشیها نا امید نشدند؟
ارتشیها در زمانی که انقلاب در خطر بود آنقدر نگران نظام اسلامی بودند که حتی از حضور در کنار خانواده و بودن در محل امن و استراحت را بر خود حرام کردند تا به کشور و انقلاب ضربهای وارد نشود.
اگر بخواهید قطرهای از دریای خدمت ارتش به کشور را در همان روزهای آغازین انقلاب تشریح کنید به کدام مبحث اشاره خواهید کرد؟
موفقیت ارتش در مقابله با ضد انقلاب درحال به نتیجه رسیدن بود که دشمنان با تجهیز و حمایت از صدام، وی را آماده پیکار با ایران کردند. کشور در آن دوران آمدگی مقابله نداشت، چراکه با وقوع انقلاب و دگرگونیهای فراوانی که در جامعه به وجود آمده بود همه رویکردها و ارکان نظام در حال تحول بود. صدام با پشتیبانی دنیا و چراغ سبز آمریکا به ایران حمله کرد.
درباره زحمات نیروهای فداکار ارتش سالها باید سخن گفت. شاید این روزها صحبت در مورد جنگ بیشتر به خاطرات و فیلمها خلاصه شده باشد ولی خطر بزرگی کشور را در آن دوران تهدید میکرد و ممکن بود اگر خون هزاران شهید به پای دفاع از کیان جمهوری اسلامی ایران ریخته نمیشد، امروزه از ایران اسلامی تنها اسمی مانده بود. نیروهای بعثی آنقدر به خود اطمینان پیدا کرده بودند و انقلاب را ضعیف میدیدند که صدام حتی نطق خود را برای سخنرانی در اهواز آماده کرده بود ولی ما دیدیم که جوانان این مرز و بوم سینه خود را در مقابل هجوم بعثیها سپر کردند تا این خیال خام به واقعیت مبدل نشود.
صدام تا این حد به پیروزی خود اعتماد داشت؟!
صدام در دیدار با برژینسکی گفت قصد داریم خوزستان را بگیریم و جمهوری اسلامی را از بین ببریم. برژینسکی در پاسخ گفت وجود ایران یکپارچه برای ما نیز خطرناک است و با حضور یک ایران چندپارچه بیشتر موافق هستیم. صدام که خود را قدرتمند میدید، با پاره کردن قرارداد مرزی دو کشور و با شلیک یک گلوله تانک T64 به صورت نمادین جنگ را آغاز کرد.
به محض این اقدام عدنان خیرالله که بعدها وزیر دفاع عراق شد از طریق آن بیسیم منتظر دریافت خبر حمله هواپیماهای بعثی به سمت ایران و نابودکردن پایگاههای هوایی کشورمان بود. بعد از انتشار و انتقال این خبر برای صدام، او به چند مقام خارجی که کنارش او حضور داشتند (چهار رئیس ستاد مشترک، سه وزیرخارجه و سه وزیر دفاع از کشورهای منطقه) گفت تا یک ساعت دیگر کمر ایران شکسته میشود و ما سه روزه در اهواز و هفت روز دیگر در تهران هستیم. با شنیدن این ادعا مقامات کشورهای مرتجع منطقهای شروع به شادی و سرودن شعر در وصف قهرمان قادسیه کردند! و صدام هم به آنها گفت شما هم با ما در این پیروزی شریک هستید. سرلشکر وفیق سامرایی که مسئول میز اطلاعاتی ایران در عراق بود در کتابش مینویسد، متن سخنرانی صدام تهیه و آماده بود و حتی استاندار خوزستان را نیز انتخاب کرده و اسامی شهرها را نیز تغییر داده بودند. حتی پیشبینی کرده بودند که پست برق ایران را به عراق وصل کنند.
دشمن در آن روزهای اولیه نفوذی هم به کشور داشت، نقش ارتش چگونه بود؟
آنها محورهای زیادی را پیشبینی کرده بودند تا به هدف خود یعنی نفوذ به ایران و جدایی خوزستان برسند، معبر عملیاتی بود که برای جدا کردن خوزستان داشتند. یکی از مهمترین این محورها معبر عملیاتیای بود که از شهرهای علی شرقی و علی غربی شروع میشد و باید موسیان و دشت عین خوش و دشت عباس را طی کرده و از پل کرخه عبور و تنگ فنی را میبستند. این تنگه از آنجایی اهمیت داشت که مهمترین جادههای زمینی و راهآهن از مرکز کشور به خوزستان آن زمان وصل و از این تنگه عبور میکرد و اگر بسته میشد کار این استان تمام شده بود.
نیروی هوایی عراق از این معبر عملیاتی پشتیبانی میکرد و روز سوم ما با دشمن مقابل پل کرخه درگیر شدیم. دشمن عبور کرده بود ودر تپه سبز و پایین شوش نیز از کرخه عبور کرده بودند و به سمت ایران میآمدند. اما نیروهای عراقی وقتی با رزمندگان روبهرو شدند رزمندگان، نیروهای بعثی را به عقب راندند و از نفوذ آنها به کشور جلوگیری کردند. در آن روزها هدف راهبردی ارتش این بود که توان بعثیها را کم کرده و دشمن را زمینگیر کند. در آن دوران ارتش به خوبی توانست در کنار نیروهای مردمی موفق شود تا اینکه نیروهای سپاه شکل بگیرد.
کدام یگان ارتش در آن دوران بیشتر درخشید؟
در یک سال اولیه جنگ نقش همه ارکان ارتش بارز و مهم بود، نباید نقش هوانیروز را نادیده گرفت. در آن دوران افسران و خلبانان عزیز و شجاع ما کارهای بینظیری کرده و در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس نقش اساسی داشتند. نیروی هوایی با اف14 و پدافند ما با سیستمهای راپیر که در نوع خودش بینظیر بود، نیروی زمینی را پوشش دادند و آنقدر زحمات این عزیزان چشمگیر بود که نمیشود در رابطه با آنها سخن گفت. از خودگذشتگیهای این عزیزان بود که برخلاف گذشته نگذاشتند به مرزهای کشور آسیبی وارد شود. این در مقوله دفاع مقدس، اما از سوی دیگر نیز چند هفته بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، سرکشیهای زیادی در گوشه و کنار کشور توسط گروهکهای دموکرات، کومله و دیگر عناصر تجزیهطلب در کردستان، گنبد و خوزستان شروع شد. نقشارتش در مقابله با این جریانهارا نمیتوان نادیدهگرفت.در گنبد با اقدام بهموقع لشکر 77 پیاده خراسان، یک گردان از تیپ 23 نیروی ویژه هوابرد و گروههایی از دیگر نیروهای انقلابی و مردمی نزدیک به یک ماه آرامش به مناطق برگشت. در خوزستان نیز نیروهای ارتش و مردمی، تحرکات تجزیهطلبانه و ضد امنیتی عناصری که توسط استخبارات عراق مسلح شده بودند، بهویژه در منطقه خرمشهر را خنثی کردند. در کردستان بحران گستردهتر بود. در اوایل اسفند 1357 عناصر مخالف حکومت اسلامی به پادگان مهاباد حمله کردند. هدف آنها از این حمله اشغال پادگان و به دستآوردن جنگافزار و تجهیزات یک تیپ و تحت کنترل گرفتن شهر مهاباد و توسعه مناطق تحت کنترل خود با بهکاربردن سلاح و مهمات غارت شده از پادگان بود. در این توطئه، دستکم به هدف اولیه خود که دستیابی به سلاح و تجهیزات تیپ مهاباد بود، رسیدند. در این اقدام، تعدادی از اعضای تیپ را به شهادت رساندند و پادگان را خلع سلاح کردند و مقدار زیادی سلاح و تجهیزات را به غارت بردند.
بعد از واقعه مهاباد، به تدریج که دامنه توطئه و آشوب در همه مناطق کردنشین از ماکو تا کرمانشاه گسترش یافت و آشوبگران با استفاده از مهماتی که از پادگان مهاباد به دست آوردند، در 27 اسفند 1357 به پادگان لشکر 28 پیاده در شهر سنندج هجوم بردند و این پادگان را محاصره کردند. آنها 21 نفر را به شهادت رساندند و تلاش کردند پادگان سنندج را همچون پادگان مهاباد اشغال و غارت کنند. در چنین شرایطی بود که نیروهای انقلابی و نیروهای مردمی به کمک لشکر 28 کردستان شتافته زمینه نبرد غرورآفرین پادگان سنندج با ضد انقلاب رافراهم کرده و پس از 11 روز نبرد بیامان، پادگان سنندج از محاصره خارج و مدافعان، لشکر را از خطر سقوط و عواقب جبرانناپذیر آن نجات دادند. در ادامه حوادث کردستان، پاوه در 15 مرداد 1358 به طور کامل در محاصره مهاجمان مسلح قرار گرفت که پس از تصرف شهر، مهاجمان دست به کشتار فجیعی زدند. بنا به فرمان حضرت امام(س)، ارتش به طور رسمی وارد تعقیب ضدانقلاب در کردستان شد. در همین درگیریها، اولین خلبانان شهید نیروی هوایی ارتش (شهیدان نوژه و بشیری) در 25 مرداد 1358 در منطقه پاوه، تقدیم انقلاب و میهن عزیز اسلامیمان شدند. شهید چمران و شهید سرلشکر فلاحی با هواپیما وارد کرمانشاه شدند و در 27 مرداد، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی نیز به کمک محاصرهشدگان شتافت. بالگردهای هوانیروز شهید چمران را از محاصره ضدانقلاب نجات دادند که در این میان یک فروند بالگرد سقوط کرد و تعدادی نیز به شهادت رسیدند و اندکی از این حماسه را در فیلم «چ» به نمایش گذاشتند. البته از زحمات آن روزهای ابتدایی نمیتوان آزادی پادگان مهاباد را نادیدهگرفت.با وجود آن همه شیطنت و تبلیغات مسمومی که متوجه حافظان امنیت کشور بود، با حمایتهای حضرت امام(س) و با تقدیم هزاران شهید و جانباز، نهال انقلاب با تمام این خونهایی که در راه حفاظت آن ریخته شد به این درخت قوی و باریشه تبدیل شد که شما امروز شاهد نقشآفرینی آن در معادلات جهانی و منطقهای هستید.
دیدگاه پرسنل ارتش در رابطه با تشکیل نهادی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چگونه بود؟
یکی از ماموریتهای ارتش جمهوری اسلامی ایران که کمتر از آن سخن به میان میآید کمک به تشکیل سپاه پاسداران بوده است. در آن زمان با حضور نیروهای ارزشمندی مانند سروان کلاهدوز و سایر نیروهای انقلابی به تشکیل سپاه کمک شایانی شد.از طرفی این نیروهای انقلابی در سپاه پاسداران، نیروهای ارزشی شامل جوانان مومن را شناسایی کرده و برای ورود به دانشگاه افسر معرفی میکردند. در آن زمان حتی نیروهای سپاه نیز توسط درجهداران ارتش آموزش داده میشدند. پس از تشکیل هستههای اولیه سپاه با نیروهای انقلابی و مردمی، تعدادی از اعضای ارتش نیز یا به طور مستقیم به سپاه ملحق شدند (مانند شهید کلاهدوز) یا به صورت غیر مستقیم به شکلگیری این نهاد انقلابی کمک کردند. ارتش جمهوری اسلامی ایران، برای محافظت از نهال نوپای انقلاب اسلامی در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی در امر آموزش و تجهیز سپاه پاسداران، همکاری کرد و حتی شورای انقلاب تعدادی از پادگانهای ارتش را برای آمادگیهای نظامی به سپاه داد.
شما در متن ارتش حضور داشتید، تاکنون صدای اعتراض یا انتقادی از این عزیزان شنیدهاید؟
نیروهای ارتشی، کارآمدترین، انقلابیترین و ولایتمدارترین افراد در نظام جمهوری اسلامی هستند. این عزیزان با وجود زحمات فراوانی که میکشند ادعایی ندارند. ارتشیها انسانهای شریفی هستند که با وجود برخی مشکلات مالی و معیشتی که در زندگی دارند هیچگاه از وظیفه اصلی خود دور نشده و همواره از دستاوردهای انقلاب و ایران اسلامی دفاع کردهاند و دلسرد و ناامید نشدهاند.
ارتش علاقهای به حضور در مناسبات اقتصادی ندارد یا تا کنون از این نهاد دعوتی نشده است؟
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وظیفه ارتش دفاع از کیان کشور و جمهوری اسلامی ایران است. اگر این نهاد نظامی وارد سیاست، اقتصاد و سایر حوزهها شود از وظیفه اصلی خود دور خواهد شد. ارتش ایران پرسنل متخصص در همه زمینهها و توانایی اداره کشور در همه ابعاد را دارد، ولیکن بر اساس تدابیر فرماندهی کل قوا، ارتش فقط به دنبال ماموریت اصلی خود که همان دفاع از مرزها و کیان انقلاب است را دارد.
جایگاه ارتش را در میان مردم ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر م ارتشیها افراد پاک و مومنی هستند و مردم ارتش را از خود میدانند و به آنها علاقه دارند که البته باید عزیزانی که در تهیه محصولات فرهنگی چون فیلم و سریال زحمت میکشند در ارزش ارتش و عملکرد آن دقت کنند. در این اواخر نیز جانفشانیهای ارتش را در مسأله خرمشهر در سریال کیمیا در رسانه ملی نادیده گرفته شد. در صورتی که در موضوع آزادی خرمشهر و نجات خوزستان ارتش نقش اساسی داشت و اوج ماجرا را زمانی میتوان شاهد بود که در همان چند روز از دفاع در خرمشهر فقط تکاورهای نیروی دریایی ارتش 74 شهید یا ماههای اولیه دفاع، ارتش جمهوری اسلامی ایران بیش از 2000 شهید را تقدیم انقلاب اسلامی کرد.
علل موفقیت ارتش چه بود؟
ارتش با دهها هزار شهید و پشتیبانی مردمی توانست موفق شود و یکی از شاخصه های ارتش این است که قانونمند و ولایتمدار است و همیشه در راستای آن فرمایشاتی که رهبرمعظم انقلاب میفرمایند، حرکت میکند.
توانایی دفاعی امروز ارتش با زمان دفاعمقدس چه تفاوتی کرده است؟
ما در نیروهای مسلح قسمتی را به عنوان جهاد خودکفایی داشتیم و داریم که به خوبی توانستند تمام تجهیزات را آماده به کار کنند و امروز آمادگی رزمیای که ارتش دارد بیش از زمان دفاع مقدس است. ارتش هم خود را برای یک جنگ نامتقارن آماده کرده و هم برای دفاع همهجانبهای که از چند محور به کشور حمله شود. این آمادگی وجود دارد. امروز با وجود تهدیدهای فراوانی که وجود دارد، ما معتقدیم که نه تنها در مرزها بلکه کیلومترها آنطرفتر نیز اگر لازم باشد،قادرهستیم از کشورمان دفاع کنیم و این لازمه یک دفاع هوشمند است.
منبع: روزنامه قانون