خفه شدن مرموز 2 کودک در آغوش مادر

موبنا – شهریور سال 92 ماموران کلانتری نامجو در جریان فوت مشکوک نوزاد دو ماهه‌ای قرار گرفتند. در تحقیقات اولیه مادر 23 ساله مدعی شد فرزندش هنگام شیرخوردن به علت بسته شدن مجاری تنفسی‌اش فوت کرده است. در ادامه با دستور بازپرس وقت دادسرای جنایی تحقیقات در رابطه با مرگ نوزاد آغاز شد و پزشکی …

موبنا – شهریور سال 92 ماموران کلانتری نامجو در جریان فوت مشکوک نوزاد دو ماهه‌ای قرار گرفتند. در تحقیقات اولیه مادر 23 ساله مدعی شد فرزندش هنگام شیرخوردن به علت بسته شدن مجاری تنفسی‌اش فوت کرده است. در ادامه با دستور بازپرس وقت دادسرای جنایی تحقیقات در رابطه با مرگ نوزاد آغاز شد و پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه مغزی به علت اصابت جسم سخت با سر اعلام کرد.

با اعلام نظریه پزشکی قانونی مادر نوزاد بازداشت شد. او در بازجویی‌ها گفت: سه سال قبل با همسرم به نام سامان آشنا شده و با هم ازدواج کردیم. یک سالی که از زندگی‌ام با سامان گذشت، به اصرار پدرم برای ادامه زندگی از گرگان به تهران آمدیم. بعد از مدتی نیز فرزندمان به دنیا آمد. سامان بیکار بود و مشکل مالی زیادی داشتیم. به همین خاطر عصبانی بودم و بچه هم گریه می‌کرد. تصمیم گرفتم او را به حمام ببرم تا شاید آرام شود و بخوابد.

در حمام چند باری او لیز خورد و روی زمین افتاد. گریه‌هایش بیشتر شد، به همین دلیل من هم عصبانی شدم و او را محکم به زمین کوبیدم. در همین زمان همسرم به خانه آمد و متوجه حال بد فرزندمان شد. او فکر کرد کودک دوباره شیر اضافی خورده است، به همین دلیل او را سریع به بیمارستان رساندیم، اما فایده‌ای نداشت و فرزندمان فوت کرد. من هم از ترس اصل موضوع را به سامان نگفتم.

با اعترافات مادر قاتل، او بازداشت شد و ماموران در ادامه تحقیقات متوجه شدند کودک یک ساله این خانواده نیز اسفندماه سال 91 فوت کرده است.

به همین دلیل تیمی از کارآگاهان برای بررسی موضوع به گرگان رفتند. تحقیقات اولیه نشان می‌داد کودک یک ساله به نام ابوالفضل توسط خانواده‌اش به بیمارستان منتقل شده و مادر او ادعا کرده فرزندش هنگام شیر خوردن فوت کرده است.

از آنجا که ادعای مادر در هر دو مورد یکی بود ماموران به تحقیق از او پرداختند که مادر سنگدل به قتل دومین کودکش اعتراف کرد و گفت: 24 اسفند 91 همسرم دیر از سر کار آمد، برای این‌که بخوابد ابوالفضل را به اتاق دیگری بردم، اما او همچنان سروصدا و گریه می‌کرد. یک لحظه عصبانی شده و او را خفه کردم. بعد هم به خاطر عذاب وجدان خودکشی کردم، اما همسرم مرا نجات داد و به بیمارستان رساند. دو روز بعد پس از بهبودی مرخص شدم و به خانه آمدم. همسرم سامان من را دلداری می‌داد و برای این‌که موضوع را فراموش کنم به تهران آمدیم.
محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران پس از بازجویی دوباره از سپیده با تکمیل تحقیقات قرار جلب به دادرسی را صادر کرد. با صدور کیفرخواست مادر کودک کش او به زودی در دادگاه کیفری استان محاکمه می شود.

 منبع: رکنا  

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا