گفتگو با قاتلی که خانواده اش را کشت
پسر 28 ساله12 ماه قبل برسر دیدن تلویزیون با خواهرش درگیر شد. هوتن نمی دانست یک درگیری ساده باعث می شود خواهر و پدرش را به قتل برساند. بعد از قتل بسیار خونسرد بود و با رها کردن اجساد در خانه به همراه دوستانش به سینما رفت. این متهم با صدور کیفرخواست به زودی در …
پسر 28 ساله12 ماه قبل برسر دیدن تلویزیون با خواهرش درگیر شد. هوتن نمی دانست یک درگیری ساده باعث می شود خواهر و پدرش را به قتل برساند. بعد از قتل بسیار خونسرد بود و با رها کردن اجساد در خانه به همراه دوستانش به سینما رفت.
این متهم با صدور کیفرخواست به زودی در دادگاه کیفری محاکمه می شود. در ادامه گفتگوی میزان با عامل جنایت خیابان ایتالیا را می خوانید.
خودت را معرفی کن؟
هوتن 28 ساله هستم.
به چه جرم دستگیر شدی؟
قتل پدر 65 ساله و خواهر 28 ساله ام آرین دخت.
چرا آنها را کشتی؟
به خاطر تماشای تلویزیون. در روزهای پایانی تعطیلات بود و من قصد داشتم تلویزیون ببینم اما خواهرم مشغول تماشای ماهواره بود. سر این موضوع درگیر شدیم و کشتمش، بعد هم پدرم سررسید و برای اینکه متوجه موضوع نشود او راهم کشتم.
به همین راحتی؟
خواهرم را خفه کردم و هیچ کنترلی روی اعصابم نداشتم. اما زمانی که پدم را به قتل رساندم بسیار ناراحت بودم. نمی خواستم این اتفاق بی افتد اما دیگر کار از کار گذشته بود.
بعد از قتل چه کردی؟
به سینما رفتم.
سینما؟
بله. به همراه دوستانم به سینما رفتم تا کسی مشکوک نشود. شب هم به خانه دوستم رفتم. عصر فردایش با صحنه سازی به همراه دوستانم به خانه برگشتم و با دیدن اجساد خواهر و پدرم شروع به فریاد کشیدن کردم.
خواهرت را چگونه کشتی؟
ابتدا او را خفه کردم و بعد با بستن طناب دور گردنش وانمود کردم او خودکشی کرده است.
چگونه دستگیر شدی؟
همسایه ها از قبل می دانستند که من با آرین دخت مشکل دارم. آنها صدای دعوای ما را شنیده بودند و همین موضوع باعث شد خیلی زود لو بروم و دستگیر شوم.فکر نمی کردم به این زودی شناسایی شوم. نقشه من حساب شده بود اما دستم رو شد.
یک سال از زمان قتل می گذرد
برای شما خبرنگاران یکسال گذشت من در این مدت 100 سال پیر شدم. بسیار پشیمانم که به خاطر عصبانیت لحظه ای دست به این کار زدم.کاش زمان به عقب بر می گشت و می توانستم بار دیگر پدرم را در بغل بگیرم. من آرین دخت را دوست داشتم و دلم برایش تنگ شده است.
می دانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
می دانم به زودی محاکمه می شوم. اما هیچ اولیا دمی ندارم که بخواهد برایم درخواست قصاص کند. دوست دارم پیش خانواده ام باشم. دلم برای آنها تنگ شده است.