سکوت در پرونده هولناک سرنوشت سپهر کوچولو

موبنا – مادر و خواهر بزرگتر سپهر که در انتظار بازگشت پسر کوچولوی خانواده در کنار سفره نشسته بودند با شنیدن سروصداهای عجیب جلوی در خانه و پس از آن صدای زنگ در، بیرون رفته و هولناک‌ترین و دردآورترین صحنه زندگی‌شان را دیدند.پیکر غرق به خون سپهر 10 ساله درحالی که از گردنش خون زیادی …

موبنا – مادر و خواهر بزرگتر سپهر که در انتظار بازگشت پسر کوچولوی خانواده در کنار سفره نشسته بودند با شنیدن سروصداهای عجیب جلوی در خانه و پس از آن صدای زنگ در، بیرون رفته و هولناک‌ترین و دردآورترین صحنه زندگی‌شان را دیدند.پیکر غرق به خون سپهر 10 ساله درحالی که از گردنش خون زیادی می‌رفت درست مقابل در افتاده بود و خریدهای او کنارش بود. صدای شیون و فریاد مادر و خواهر سپهر جمعیت زیادی را به محل کشاند و با مخابره گزارش این قتل بلافاصله بازپرس ویژه قتل و تیمی از اداره 10 برای رسیدگی به این جنایت به محل اعزام شدند و تحقیقات درحالی که کارآگاهان نیز اشک می‌ریختند به سرعت آغاز شد.
فرضیه نخست؛ انتقامجویی از پدر
با وجود پررنگ بودن فرضیه اختلاف پدر این کودک با گروهی خاص، تحقیقات میدانی پلیس را به سرنخی رساند که موضوع انتقامجویی را کمرنگ می‌کرد.
نخستین سرنخ گفته‌های زن همسایه بود که در زمان وقوع جنایت مرد جوان چاقو به دستی را با لباس آبی نفتی در حال خروج از کوچه دیده بود با این اظهارات پلیس مشخصات تقریبی مظنون جنایت را به دست آورد و پس از آن دوربین مداربسته کارگاه کفاشی در نزدیکی قتلگاه پسربچه اطلاعات مأموران را کامل کرد.
تحقیقات با به دست آمدن تصویر کامل قاتل در مسیر اصلی قرار گرفت و مشخص شد این مرد «اشکان» 36 ساله نام دارد که از مجرمان قدیمی بوده و چهار بار به خاطر خشونت و درگیری به زندان افتاده است.
با این اطلاعات یک روز پس از حادثه اشکان در پاتوق خود در محدود چهارراه گلوبندک محاصره شد و درحالی که هنوز لباس خونی آبی نفتی‌اش را به تن داشت بازداشت شد.
سکوت مرموز قاتل
اشکان از همان ابتدای دستگیری‌اش داستان‌های عجیبی تعریف می‌کرد و با اظهار اینکه در زمان حادثه مواد مصرف کرده و چیزی به یاد ندارد سعی در انکار جنایت داشت. بنابراین با وجودی که شواهد نشاندهنده مقصر بودن اشکان در این جنایت بود اما پلیس پیراهن خونی او را برای آزمایش لکه‌های خون فرستاد و اثبات شد لکه‌های خون متعلق به سپهر است.
ضجه‌های مادر در جلسه بازپرسی
با اثبات دخالت اشکان در جنایت بازارچه شاپور، پرونده در شعبه سوم دادسرای امور جنایی زیر نظر بازپرس منافی‌آذر مورد بررسی قرار گرفت.
مادر سپهر که با دیدن قاتل بلندقامت داغش تازه شده بود لحظه‌ای آرام و قرار نداشت و اشکان نیز با دیدن این صحنه گریه می‌کرد و ادعا می‌کرد نمی‌داند چرا این کار را کرده و تقاضای بخشش دارد.
این پرونده با وجود بازتاب گسترده در رسانه‌های داخلی و خارجی همچنان در دست تحقیق است و در سال 94 نیمه‌تمام مانده است.

 منبع: رکنا 

دکمه بازگشت به بالا