پروین ، بلندگوی ناکامی های زنان یا تلقین روح مردانه در شعر

موبنا – اما در آگاهی بخشی «مردم» به معنی توده غیروابسته به طبقه خاص شاعران در کنارنقل قول‌های عادی بی‌تاثیر نبوده اند. شاعران درمشروطه کـه خـود جـزو روشنفکران جامعه ایران محسوب می‌شدند، به فکر تبیین و طرح این مسائل افتادند. علاوه بر مردان شاعر، زنان نیز وارد این عرصه شدند و به تدریج قید و …

موبنا
اما در آگاهی بخشی «مردم» به معنی توده غیروابسته به طبقه خاص شاعران در کنارنقل قول‌های عادی بی‌تاثیر نبوده اند.
شاعران درمشروطه کـه خـود جـزو روشنفکران جامعه ایران محسوب می‌شدند، به فکر تبیین و طرح این مسائل افتادند. علاوه بر مردان شاعر، زنان نیز وارد این عرصه شدند و به تدریج قید و بند سـنت از ذهنیـت ودیدگاه محدود و کهنه زنان شاعر برداشته و شعر آنان از منظر معنا دگرگون و قابل تفسیر نوینی شد.
«رخشنده اعتصامی»، متخلص به پروين در سال ۱۲۸۵ شمسی در تبريز متولد شد. در كودكی به تهران آمد و تا پايان عمرش درآنجا زيست. پدرش يوسف اعتصامی، صاحب کتاب «تربیت‌نسوان»، مردی روشنفکر و علاقه‌مند به مسائل مربوط به زنان بود. پروین بعد از آموختن ادبیات فارسی و عربی و بعد از اتمام تحصیل در مدرسه آمریکایی باازدواجش‌ به کرمانشاه رفت و با ناکامی در زندگی مشترک بعد از دو ماه به تهران بازگشت. وی به سال ۱۳۲۰ در 35 سالگی دار فانی را وداع گفت.
او با نگاهی دقیق، وضعیت ناکامی‌های زنان را نوع پرورش آنها می‌دانست و با نگاه متعادل لزوم مادر شدن یک زن را به همان نسبت در بعد سنتی قابل تفسیر و ارزشمند می‌داشت که اصالت فکر و اندیشه و سوادآموزی و تعامل و مساوات زن و مرد به‌عنوان هویت‌یابی مدرن.
نقد مهمی که به اشعار او وارد است، تناقض زبانی است که شاعر علم دفاع از حقوق زنان را در حالتی بر افراشته که زبان او در قصاید زبان مردانه ای‌است و با اندکی مسامحه می توان گفت بی توجه به نام، شاعر آن را به راحتی مرد قلمداد می شود. روح مردانه اشعار او گرچه در مورد زنان و لزوم دانش اندوزی و دقت در وجوه مدرنیسم در کنار علم اندوزی تاکید دارد اما همواره نگاه او به مقوله زن همان روایتی است که ازعنوان کتاب پدرش بر می‌آید.
زن در آثار او نه عاشق می‌شود و نه مورد عشق واقع می‌شود. موجودی متفاوت از خاصیت مینیاتوری معرفی شده در ادب فارسی است و البته به هیچ وجه مانند نگاه برخی شاعران زن ستیز نیست. نمونه‌هایی از این شعر زن‌ستیز را می‌توان در آثار شاعرانی نظیر سنایی در حدیقه (دختران چون فسانه پردازند / دوك ریسند و کعبتک بازند) و ناصر خسرو در سعادت نامه (بــه‌گفتار زنان هرگز مکن کار / زنان را تا توانی مرده‌انگــــار) یا (زنان چون ناقصان عقل و دینند / چرا مردان ره آنان گزینند) یافت. اکبری در «مجموعه مقالات نکوداشت پروین» او را شاعری رمانتیسم و از پیشروان شعر رمانتیک دانسته است. همزادپنداری و خود نهانی که مولف در آثار خود به جا می گذارد همان چیزی است که به عنوان مادر واقعی يا نمادين، زنانی كدبانو، مهربان، بسیار دلسوز، مسئوليت‌پذير، گرم و سرد روزگار چشيده، آگاه، فداكار، نصيحت‌گر و نگرانند. تقريبا تمام مادران زن در شعر پروين مقام معشوقی ندارد. زن نه عاشق و نه كسي عاشق او مي‌شود. عشق در شعر پروين شامل عشق مادر و فرزندي و عشق به اخلاقيات و كمال است و رسم نيست كه انسان‌ها – زن يا مرد – عاشق باشند. زن تنها از منظر انسانی نگريسته شده است انسانی كه حق آموختن و حضور در جامعه را دارد و شايسته رسيدن به كمال است . با پیگیری این نشانه در قصاید او کمترين نشانی از زنانگی نمی‌بينيم. اما به نظر مي‌رسد زبان پروين درساير اشعاربه ويژه مناظراتش، يک نگاه زنانه و عاطفی است. مواردی كه او بر می‌گزيند تا در دو طرف مناظراتش قرار دهد و از زبان‌شان سخن بگويد، نشانی آشكار از يک سليقه زنانه دارد. در شعر او طبيعت بی‌جان كه اغلب زن خانه‌دار را احاطه كرده است مكرر به چشم می‌خورد. به نظر می‌رسد برخی ازاين مضامين برای نخستين بار درآشپزخانه‌ای در ذهن شاعر جرقه زده است. به عنوان مثال: سير و پياز، عدس، ماش، نخود، لوبيا، ديگ، تابه، نخ و سوزن و … . اما ظاهرا اين نشانه‌ها براي زنانه شدن شعر پروين كفايت نمي‌كند چرا که پروين با رعايت همه چارچوب‌ها و قراردادهاي ادبيات رسمي مردانه و زبان مردانه شعر سروده است. البته که صرف ذکر کلماتی که زنان با آن سروکار دارند نماد زنانگی شعر پروین به حساب نمی آید، اما نگرش پند آميز پروين در قطعه، قصيده و به ويژه در غزل، نگاه ادبيات مردانه، كلاسيك و غير زنانه را یادآور می‌شود اما پیرزنان خسته و مادران مظلوم و فقیر را شاید نماد زنانگی شعر او نامگذاری کرد. زنانی با نام‌های دختر يتيم، پير زن گوژپشت، مادر، بيوه زن، همسر قاضی، عروس، زيبا صنم، دختر بی‌مادر، دختر فقير، بانوی خياط . مادر فقیر را می توان یکی از پر بسامد ترین کلمات شعر پروین دانست که خودش نه مادر شدن را تجربه کرد بود و نه فقر را.

منبع:قانون| نویسنده: زهرا علیپور

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا