جنگ جهاني فوتبال!
موبنا – جنگی که در آن طی 4سال نزدیک 16 میلیون انسان(نظاميو غیرنظامی) جان خود را از دست دادند. بعد از این جنگ در سال 1939 میلادی جنگ دوم جهانی با حمله آلمان نازی به لهستان آغاز شد.جنگی به مراتب ویران کننده تر از جنگ اول. جنگی که طی 6 سال در آن بیش از …
موبنا –
جنگی که در آن طی 4سال نزدیک 16 میلیون انسان(نظاميو غیرنظامی) جان خود را از دست دادند. بعد از این جنگ در سال 1939 میلادی جنگ دوم جهانی با حمله آلمان نازی به لهستان آغاز شد.جنگی به مراتب ویران کننده تر از جنگ اول. جنگی که طی 6 سال در آن بیش از 70 میلیون انسان( نظاميو غیرنظامي) کشته شدند.
بعداز این دوجنگ بود که دنیا فهمید انسان تا چه حد ميتواند سقوط کند .سقوطی که در آن نه تنها خودش بلکه افراد بیگناه زیادی را نیز به کام مرگ بکشاند.هیتلر در لحظه ای که شکست را حتميدید خودش را کشت اما قبل از کشتن خود خیلی از انسانها را کشت مرگی که هیچوقت مستحق آن نبودند.
جنگ دوم جهانی نشان داد که وجود مانع و مرز بین کشورها بیمعنا ست و سرنوشت ملل جهان به یکدیگر گره خورده است.
نویسنده ای گفته است:« در جنگ کسانی کشته ميشوند که نه همدیگر را ميشناسند و نه ميدانند چرا، اما کسانی آن را راه مياندازند که هم همدیگر را ميشناسند و هم ميدانند چرا».
اما در طول این دو جنگ و در میان خرابههای برجای مانده از حملات کشورهای دخیل در آن یک چیز بود که همچنان نفس ميکشید؛ فوتبال. از کم سن وسال ترین افراد گرفته تا بزرگترین آنها، از آماتورها تا حرفه ایها، فوتبال را زنده نگه داشتند. آنها نشان دادند که ورای همه هیاهوهای سیاسی و نظامي، فوتبال ميتواند بی طرف و پیام آور صلح، دوستی، رقابت سالم و امید به زندگی باشد.
در این یادداشت سعی برآن شده است که به موضوع فوتبال در طول دو جنگ جهانی و خلال آن پرداخته شود.
فوتبال در بریتانیا:
چهار اتحادیه فوتبال بریتانیایی سال 1920 با اعتراض فراوان از فیفا جدا شدند و 4 سال بعد به آن بازگشتند. سال 1928 بار دیگر معترضانه از فیفا کناره گیری کردند و نزدیک به دو دهه، تا سال 1946 یعنی پس از پایان جنگ دوم جهانی به آن دهن کجی کردند. فیفا اعتقاد داشت که انگلیس کشوری با همه نهادهای قانونی و حقوقی تعریف شده محسوب ميشود و اسکاتلند، ولز و ایرلند کشور محسوب نميشوند.به همین دلیل برابر عضویت اسکاتلند ، ولز و ایرلند به عنوان اعضای جداگانه مقاومت کرد. براساس قوانین فیفا، فقط یک اتحادیه از هرکشور ميتوانست به عضویت فیفا درآید.بسیاری از اعضای فیفا هم اعتراض ميکردند که اسکاتلند،ولز و ایرلند بخشی از انگلستان محسوب ميشوند و کشور مستقلی نیستند. با این وصف قدرت بریتانیا و نفوذ اتحادیه فوتبال انگلیس آن قدر بود تا فیفا را سرانجام وادار به پذیرش اتحادیههای فوتبال اسکاتلند، ولز و ایرلند کند.
فیفا از سالهای اولیه برابر هجوم امواج سیاسی قرار گرفت. نخستین درگیری پس از جنگ اول جهانی رقم خورد؛ زمانی که انگلیس اعلام کرد حاضر به برگزاری مسابقه ورزشی با دشمنان عصرجنگ و خصوصا آلمان نیست. پس هر چهار اتحادیه فوتبال انگلیس،اسکاتلند،ولز و ایرلند رسما از فیفا درخواست کردند آلمان،اتریش و مجارستان را شکست خورده محسوب ميشوند از تشکیلات خود اخراج کند.فیفا سرانجام پس از برگزاری جلسات و مجادلات لبالب از تنش، از قبول این پیشنهاد خودداری کردو در نتیجه باز هم هر چهار اتحادیه بریتانیایی به به نشانه اعتراض فیفا را در 1920 ترک کردند.
آنها 4 سال بعد به فیفا پیوستند ولی بار دیگر در سال 1928 بهدلیل عدم توافق با سایر اعضای فیفا در مورد تعریف «آماتور» و تبیین « آماتوریسم» از این تشکیلات بیرون آمدند. بریتانیاییها اعتقاد داشتند باید سایر ورزشکاران آماتور برای حضور در رقابتهای فوتبال فقط هزینههای سفر و اقامت پرداخت شود، در حالی که فیفا اعتقاد داشت باید به آنها علاوه بر اینها مبلغی هم بابت خسارت ناشی از غیبت آماتورها در محل کارشان در نظرگرفته شود.
در کشاکش این آمدنها ورفتنها بود که بریتانیاییها امکان حضور در نخستین جام جهانی در اروگوئه در سال 1930 را از دست دادند، همین طور جام جهانی ایتالیا در سال 1934 و فرانسه در سال 1938 .
فوتبال در ایتالیا:
موسولینی در مارس 1919 به عنوان یک سوسیالیست انقلابی، از ارکان برپایی حزب فاشیسم ملی در ایتالیا بود. در ایتالیای پس از جنگ جهانی اول فعالیت شهرهای صنعتی میلان و تورین برابر فقر و درماندگی جنوبیهايی مثل ناپولی خودنمایی ميکرد.
نمایندگان حزب فاشیسم ملی از اوایل دهه 1920 در مجلس قدرت نمایی کردند. موسولینی لقب دوچه را به خود داد؛ پیشوا. دیکتاتوری دوچه بر همه چیز سایه افکنده بود وسیاه جامگان او ایتالیا را زیر چکمههایشان گرفتند.
با این وصف عصر طلایی فوتبال ملی ایتالیا در همین دوران سیاه رقم خورد، در زمانی که شعارهای فاشیستها دهان به دهان ميگشت:« اعتقاد داشته باش، اطاعت کن، بجنگ ».
معمار این عصر فوتبال ایتالیا، ویتوریو پوتزو بود. پوتزو در المپیک 1924 رهبری تیم ملی ایتالیا را برعهده گرفت؛ جایی که تیمش اسپانیا و لوکزامبورگ را مغلوب کرد و مغلوب سوئیس شد. در سال 1929 بار دیگر به رهبری تیم ملی ایتالیا منصوب شد و این بار 20 سال در این پست باقی ماند و موسولینی تا وقتی زنده بود به او از ته دل بالید.
لوندو فرتی، سخنگوی موسولینی، پس از قهرمانی ایتالیا در جام جهانی 1938 در نشریه لو اسپرت فاشیستا گفت: « ما ایتالیاییها چه در داخل مرز و چه خارج از مرزهای کشورمان از تماشای این نسل از ورزشکاران مان که حریفان را مغلوب ميکنند به خود ميبالیم. به نمایندگان ایتالیاییهای موسولینی ميبالیم».
پوتزو خود را یک ناسیونالیست متعهد ميدانست. او بازیکنانش را طی سفر به بوداپست برای بازی با مجارستان به جبهههای جنگ جهانی اول در اسلاویا و گاریزیا برد و آنها را به خواندن دعا بر مزار قربانیان جنگ فراخواند. او بعدها گفت:« به بازیکنانم گفتم برایشان خوب است که غمگین شوند. خوب است که تکان بخورند. خوب است بدانند کاری که ما انجام ميدهیم قابل مقایسه با کار آنهایی که جانشان را در آن تپهها از دست داده بودند، نیست».
تیم ملی ایتالیا در سراسر دهه 1930 به رهبری پوتزو به دو قهرمانی جامهای جهانی 1934 و 1938 و مدال طلای المپیک 1936 دست یافت.
فوتبال آلمان:
آنها در بطن جنگ جهانی اول قرار گرفتند و جنگ جهانی دوم را آغاز کردند. آنها ابایی نداشتند که به جنگ با تمام دنیا بروند. نميترسیدند که در همه جبههها بجنگند. تاریخ آلمان آمیخته به جدایی و پیوند است؛ آمیزه ای از شکست و پیروزی.
شخصیت ژرمنها با کار فراوان ، ستیز دائميوبردباری عجین شد. همه آن خصایص در تیم ملی آلمان هم تبلور یافت.بازیکنان آلمانی با پیراهنهای سپید و شورت سیاه کلیشه نازیهای مو بور و سنگدل، سربازان هیتلر، ماموران گشتاپو و آلمانهای ماشینی را کنار زدند. ناکاميورزش آلمان در عصر نازیها، ادعاهای هیتلر در مورد برتری آریاییها را زیر سوال برد.جسی اونس ، سیاه پوست آلابامایی آمریکا در المپیک برلين 1936 ، برابر هیتلر و یارانش 4 مدال طلا را برگردن آویخت. دیدار معروف تیمهای ملی آلمان و انگلیس در سال 1938 در آستانه آغاز جنگ دوم جهانی ناکاميبزرگ فوتبال آلمان در عصر نازی بود. این دیدار در استادیوم المپیک برلن انجام شد که انگلیس با نتیجه 6 بر 3 آلمان را شکست داد. آلمان شکست خورده در پایان جنگ دوم با فشار کشورهای پیروز از فیفا هم کنار گذارده شد و در سال 1950 بار دیر به عرصه بین المللی پا گذاشت.
فوتبال اروپای شرقی:
روسها با انقلاب اکتبر 1317 دنیایی را تکان دادند و رویارویی سوسیالیسم و سرمایه داری را از دل مقالهها و کتابها بیرون کشیدند و عینیت چندگانه ای به آن بخشیدند.
اتحادیه فوتبال جماهیر شوروی سال 1922 تاسیس شد؛ همان سالی که کمونیستها زمام همه چیز را در جمهوریهای مختلف در دست گرفتند.
انقلاب اکتبر 1917، ورزش روسیه را دگرگون ساخت اما فوتبال عصر تزار هم به کارگران تعلق داشت.فوتبال شوروی بر خلاف انقلاب آرمانهای کمونیستی در انحصار شهرهای بزرگ باقی ماند و پنج باشگاه کلیدی شوروی از دل کارخانجات و نهادهای دولتی بیرون آمدند تا الگوی کمونیستی را قوام بخشند.
مجارستان و چکسلواکی(بوهمیا) از پیشگامان فوتبال اروپای شرقی بودند.اتحادیه فوتبال هر دو کشور در 1901 تاسیس شدند و در 1906 به فیفا پیوستند.لیگ باشگاهی مجارستان در 1901 آغاز شد که همه باشگاههای آن تا سال 1926 از بوداپست ميآمدند.مجارها پیش از آغاز جنگ اول جهانی فوتبال خود را نیمه حرفه ای آغاز کردند.
توسعه فوتبال در هر دو کشور پرشتاب بود و منجر به ایجاد تشکیلات فوتبال حرفه ای، در 1926 در چکسلواکی و مجارستان شد.تیم ملی انگلستان در 1934 با مجارستان و چکسلواکی رو به رو شد که در هر دو دیدار با نتیجه دو بر یک مغلوب شد.
روسها با دل مشغولی شکست نخوردن بود که تا از توان ورزشی خود و دستیابی به نتیجه خوب اطمینان نیافتند، به رقابتهای بینالمللی پا نگذاشتند و به همین دلیل بود که فوتبال شوروی تا 1952 در المپیکها ظاهر نشد و در 1958 برای اولین بار پا به مسابقات جام جهانی گذاشت.
دینامو مسکو، اولین باشگاه روسی بود که به خارج از مرزهای شوروی رفت و چند دیدار انجام داد، سفری که دلایل سیاسی داشت.دینامو مسکو سال 1945 به سبب پیروزی متفقین در جنگ دوم جهانی برای انجام چهار دیدار راهی بریتانیا شد.
با توجه به انزوای روسها پس از انقلاب اکتبر 917 و بیاعتنایيشان به دیدارهای خارجی، همه مشتاق بودند تا نمایش نماینده ای از شرق اروپا را ارزیابی کنند. رسانههای کمونیستی، تحلیل و گزارشهای خود در مورد ورزش را از صافی دیدگاههای کلان حکومت گذراندند که اساس آن بر حمایت از تیم ملی در هر شرایطی استوار بود. توفیق تیم ملی در کشورهای کمونیستی توفیق رژیم به شمار ميرفت. کلیه جمهوریهای سوسیالیستی اروپای شرقی روزنامههای ورزشی خود را داشتند، مثل چکسلواکی اسپورت در پراگ و نپ اسپورت در بوداپست که اخبار فوتبال بخش عمده ای از صفحاتشان را تشکیل ميداد.
فوتبال در جنگ جهانی اول
در همان سالی که آتش جنگ جهانی اول افروخته شد در سال ۱۹۱۴، فیفا مسابقات فوتبال المپیک را با عنوان جام جهانی فوتبال برای افراد آماتور به رسمیت شناخت و مسئولیت برگزاری این رقابتها را پذیرفت. این حرکت فیفا در سال ۱۹۲۰، منجر به برگزاری نخستین جام بین قارهای فوتبال شد که در آن یک کشور غیر اروپایی نیز شرکت کرد. مصر به همراه ۱۳ تیم اروپایی دیگر در این رقابتها شرکت کرد که در نهایت مسابقات با قهرمانی تیم ملی بلژیک به پایان رسید. ۲ دوره بعدی رقابتها نیز در سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۲۸ با قهرمانی تیم ملی اروگوئه به پایان رسید.
وقتی سربازان آلمان و انگلیس در جنگ جهانی اول دست از جنگ ميکشند تا فوتبال بازی کنند
۲۵ دسامبر ۱۹۱۴، نیروهای بریتانیايی و آلمانی نزدیک خط مقدم ایپر در بلژیک در حال نبرد بودند.
روزهایی که دنیا برای اولین بار اسیر جنگی بزرگ شده بود ولی فوتبال بخش مهمياز تفریح مردانی بود که روزهای بی شماری را در میانه دو جنگ بزرگ جهانی گذراندند. جنگهایی که میلیونها نفر در آن کشته شدند. جنگی که دو راس اصلی آن مانند همین مسابقه فوتبال ،آلمان و انگلستان بودند.
هفته منتهی به کریسمس، شماری از سربازان آلمانی و انگلیسی… با سلام و دست تکان دادن، بههمدیگر نزدیک شدند و گویی با هم دشمنی ندارند، غذا و هدیه رّد و بدَل کردند و عملاً یک آتش بس نانوشته را به اجرا گذاشتند.
آنها با هم آواز خواندند، ورزش کردند و مسابقه فوتبال دادند و مثل کسانیکه بعد از مدتها همدیگر را میبینند، آدرس و عکس به هم دادند و قرار گذاشتند بعد از اتمام جنگ همدیگر را ملاقات کنند! دیداری که به دلیل قربانیهای بیشمار جنگ اول، شاید هیچوقت پیش نیامد.
البته فرماندهان جنگ و بهویژه ژنرال سر هوراس اسمیت فرمانده سپاه بریتانیا بر سربازان خشم گرفت و سالهای بعد که جنگ ادامه داشت جز نمودهای اندک ، دیگر تکرار نشد.
از این واقعه در چندین شعر و داستان یاد شده و سال ۲۰۰۵ هم «کریستین کاریون» با استناد به مدارک آن، فیلميبهنام کریسمس مبارک ساخته است.
آتش بس زیبا در کریسمس ۱۹۱۴ لحظه ای نمادین از صلح و انسانیت را در میان یکی از خشن ترین وقایع تاریخ مدرن به نمایش گذاشت.
مسابقات فوتبال قبل از جنگ جهانی دوم
جام جهانی ۱۹۳۰
با توجه به موفقیت در برگزاری مسابقات المپیک، فیفا و رئیس وقت آن زمانش؛ ژول ریمه، مجدداً تلاش خود را برای برگزاری یک جام رسميبینالمللی آغاز کردند تا بتوانند مسابقات مربوط به خود را برگزار کنند. در ميسال ۱۹۲۸ بود که فیفا در شهر آمستردام تصمیمش را برای برگزاری مسابقات رسميخود، اعلام کرد. آنها کشور اروگوئه را که در ۲ دوره قبلی جام جهانی و در آستانه جشن 100 سالگی استقلالش بود، به عنوان میزبان رقابتها، انتخاب کردند.
کمیتهای برای دعوت تیمهای ملی برای حضور در این رقابتها تشکیل شد اما انتخاب اروگوئه به عنوان میزبان رقابتها، به منزله افزایش هزینهها و سخت شدن آمدن تیمها به رقابتها بود که همین مسئله باعث شد که تا قبل از ۲ ماه مانده به آغاز رقابتها، هیچ تیم اروپایی، اعلام آمادگی نکرده باشد . هر چند در نهایت بلژیک، فرانسه، رومانی و یوگسلاوی از اروپا در این رقابتها حضور پیدا کردند. ۷ تیم از آمریکای جنوبی، ۲ تیم از آمریکای شمالی به همراه ۴ تیم اروپایی، ۱۳ تیم حاضر در نخستین دوره رقابتهای جام جهانی فوتبال بودند.
دو بازی اول در تاریخ رقابتهای جام جهانی، در ۱۳ ژوئیه ۱۹۳۰ برگزار شد. جاییکه فرانسه موفق شد با نتیجه ۴-۱ تیم مکزیک را شکست دهد و آمریکا نیز با 3 گل تیم بلژیک را شکست داد. لوسین لورنت فرانسوی، زننده نخستین گل تاریخي رقابتهای جام جهانی شد.
در بازی فینال نیز اروگوئه میزبان توانست در حضور ۹۳ هزار تماشاگر، با نتیجه ۴-۲ آرژانتین را شکست داده و به عنوان نخستین قهرمان جام جهانی فوتبال شناخته شود. جاميکه با نام جام ژولریمه نیز از آن یاد میشود.
المپیک 1932
پس از برگزار شدن نخستین دوره رقابتهای جام جهانی، بازیهای المپیک سال 1932 در لس آنجلس برگزار شد که در آنجا فوتبال محبوبیت بسیار کميداشت و به جای آن، فوتبال آمریکایی بسیار محبوب شده بود. به همین دلیل بود که مسئولین فیفا و المپیک، تصمیم گرفتند مسابقات فوتبال را در آن دوره از رقابتها برگزار نکنند.فوتبال دوباره در المپیک سال ۱۹۳۶ جزو یکی از رشتهها شد اما بیشتر از گذشته تحت شعاع جام جهانی فوتبال قرار گرفته بود.
جام جهانی 1934
مسابقات سال ۱۹۳۴، در کشور ایتالیا برگزار شد. جاییکه برای اولین بار مسابقات دارای مرحله گروهی شدند. ۱۶ تیم در این دوره حضور داشتند که تا سال ۱۹۸۲، این تعداد تغییری نکرد. اروگوئهایها که از بازیهای ضعیف تیمهای اروپایی در دوره گذشته ناامید شده بودند، این مسابقات را تحریم کردند . بولیوی و پاراگوئه نیز بهدلیل مسائل مالی، در این مسابقات حضور پیدا نکردند تا برزیل و آرژانتین بدون برگزاری هیچ بازی مقدماتی، در مسابقات حضور پیدا کنند. مصر نیز در این دوره، عنوان نخستین تیم آفریقایی حضور پیدا کرد . ایتالیاییها نیز خود توانستند در این دوره از رقابتها قهرمان شوند و تبدیل به نخستین تیم اروپایی شوند که قهرمان جام جهانی میشود.
جام جهانی 1938
توپخانهها برای جنگ جهانی دوم آماده میشدند و جنگ داخلی، اسپانیا را در حمام خون فرو برده بود.فیفا تصمیم گرفت تا بار دیگر سومین جام را در اروپا برگزار کند و اروگوئه به همین دلیل از سفر به فرانسه خودداری کرد . اتریش با آنکه گزینش شده بود اما به دلیل آنکه آلمان این کشور را اشغال کرده بود، اجازه حضور نیافت و هیتلر تیم ملی المان را وادار به بهرهگیری از چهار بازیکن اتریشی كرد. در این مسابقهها برای نخستین بار قهرمان دور گذشته و کشور میزبان برگزاری جام جهانی، بدون برگزاری بازیهای گزینشی در جام شرکت کردند. بهاین ترتیب کشور ایتالیا به عنوان قهرمان دوره قبل و فرانسه به عنوان میزبان، بهطور مستقیم به جام جهانی صعود کردند . همچنین اتریش با وجود اینکه توانست به جام جهانی صعود کند، نتوانست در مسابقات شرکت کند چراکه عضوی از آلمان شده بود. به انگلیس پیشنهاد داده شد تا در این مسابقات حضور پیدا کنند اما آنها نپذیرفتند تا مسابقات با ۱۵ تیم برگزار شود. فرانسویها که میزبان بودند، تبدیل به نخستین میزبانی شدند که موفق به کسب جام نشد.پیش از دیدار آغازین بین ایتالیا و نروژ، ویتوریو پوزو، مربی تیم ملی ایتالیا، بازیکنانش را با پیراهن سیاه وادار به ادای احترام به سبک فاشیستی كرد و آنها را به همان حال آنقدر نگه داشت تا زمانی که سیل ناسزاگویی از سوی تماشاگران ورزشگاه را در بر گرفت. با این حال این تیم بسیار مستحقتر از دوره پیش به جام جهانی دست یافت. جالبترین و پرگلترین بازیهای دور نخست را دو تیم برزیل و لهستان به نمایش گذاردند. لئونیداس بازیکن کوتاهقد و سیهچرده برزیلی ملقب به الماس سیاه و ویلیام مورسکی بازیکن بلندقامت و سفید پوست لهستان هر یک با زدن چهار گل به دروازه یکدیگر حرف نخست این مسابقه دیدنی را زدند و سرانجام این برزیل بود که در وقت اضافی با زدن دو گل در برابر یک گل و در پایان ۶ – ۵ پیروز از میدان بیرون رفت. در نیمهپایانی، مربی برزیل مرتکب اشتباه شد و به بهترین بازیکنان تیم خود استراحت داد زیرا برزیل را یک پای فینال میدانست اما این دیدار با نتیجه ۲ – ۱ به سود ایتالیا پایان یافت. دیدار پایانی بین ایتالیا و مجارستان 65000 تماشاگر داشت. پس از این دوره به سبب جنگ جهانی دوم، دیدارهای جام جهانی دچار ایستی ۱۲ ساله شد.
برگزار نشدن دو جام جهانی بهخاطر جنگ جهانی
دورههای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۶ جام جهانی، به دلیل جنگ جهانی دوم برگزار نشد. جام جهانی ۱۹۴۲ قرار بود تا در کشور آلمان برگزار شود. این خبر در بیست و سومین سالگرد فیفا در سال ۱۹۳۶ و در برلین اعلام شده بود. اما جنگ جهانی در سال ۱۹۳۹ آغاز شد و میزبانی آلمان منتفی شد. در ژوئن همین سال، قرار شد برزیل میزبان رقابتها باشد هرچند که با گسترش جنگ جهانی، برگزاری مسابقات منتفی شد آنهم در حالیکه حتی میزبان رقابتها هم مشخص نشده بود.
بعد از پایان جنگ جهانی نیز، مسابقات سال ۱۹۴۶ بهدلیل خرابیهای حاصل از جنگ، برگزار نشد.
اعدام الکس به خاطر جاسوسی
فرانسه در اولین دوره جام جهانی فوتبال (1930) کاپیتانی به نام الکس ویلاپلان داشت. بازیکنی که در خطهافبک بازی ميکرد. در آن جام جهانی که در کشور اروگوئه برگزار ميشد، فرانسه عالی کار کرد اما نتوانست به قهرمانی برسد. الکس ویلاپلان به همراه یارانش به وطن برميگردند. چند سال بعد (1939) آتش جنگ جهانی دوم برافروخته شد. آلمان و فرانسه نیز به جنگ یکدیگر رفتند و خرابیهای بی شماری در اروپا پدید آمد. در سالهای آخر جنگ، خبر عجیبی به دست رسانههای فرانسوی افتاد؛ ویلاپلان سالها برای آلمانیها جاسوسی ميکرد و اطلاعات کشورش فرانسه را به آنها ميفروخت! این خبر باعث شد اولین کاپیتان تاریخ فرانسه در جامهای جهانی به دار آویخته شود .
جامهای جهانی بعد از جنگ جهانی دوم
جام جهانی ۱۹۵۰
در سال ۱۹۵۰ بود که مسابقات دوباره از سر گرفته شد. مسابقات به میزبانی برزیل برگزار شد و انگلیس برای نخستین بار در این رقابتها حضور پیدا کرد. انگلیسیها که فوتبال را ورزشی انگلیسی میدانستند، دوست نداشتند تا در رقابت با تیمهای غیرانگلیسی شرکت کنند تا بتوانند فوتبال را انگلیسی نگه دارند اما سرانجام در سال ۱۹۴۶ بود که دعوت فیفا را پذیرفتند و در این رقابتها شرکت کردند. هر چند در نهایت آنها با شکست برابر آمریکا، از گردونه رقابتها حذف شدند و نتوانستند به فینال راه پیدا کنند. انگلیسیها آن بازی را با ۱ گل به آمریکا واگذار کرده بودند هرچند در ابتدا اخبار به اشتباه مخابره شد. بنابر اخبار، انگلیسیها بازی را ۱-۰ برده بودند و البته به علت اشتباه تایپی، نتیجه بازی ۱۰-۰ به نفع انگلیس خوانده شده بود. همچنین اروگوئهای که دو دوره قبلی را تحریم کرده بود، مجدداً به این بازیها آمد. کشورهای اروپای شرقی چون شوروی سابق نیز بدلایل سیاسی در مسابقات حضور نداشتند. ایتالیا، قهرمان دوره قبل نیز با وجود سقوط هواپیمای خود که باعث کشته شدن اکثر بازیکنانش شد، در این رقابتها شرکت کرد. همچنین این تنها دوره از رقابتها بود که پس از مرحله گروهی، مسابقات حذفی برگزار نشد و در این دوره هم مسابقات به شکل گروهی برگزار شد. در نهایت نیز اروگوئهایها، برزیل میزبان را شکست دادند و قهرمان شدند.
جام جهانی 1954
به مناسبت سالگرد فیفا که جایگاهش در زوریخ بود تصمیم گرفته شد که سوئیس جای انجام پنجمین دوره بازیهای جام جهانی باشد. تیم ملی مجارستان (جادوگران ) که از جام جهانی 1950 تا 1954 ، 33 دیدار پیدرپی خود را بدون شکست انجام داده بود، بخت نخست قهرمانی شمرده میشد اما باز هم پیشگوییها درست نبود و همانگونه که اروگوئه در پایانی 1950 برزیل را ناباورانه شکست داده بود، در پایانی جام جهانی ۱۹۵۴ نیز آلمان علیرغم شکست8-3 در دور آغازین از مجارستان، در پایان به برتری ۳ – ۲ در برابر همین تیم دست یافت. مبارزه برزیل با مجارستان غیر از درون زمین به رختکن نیز کشیده شد. بیشترین شماره گل در دیدار بین اتریش و سوئیس (7-5) زده شد. در روز 14 ژوئیه 1954 زیر بارانی شدید، پایانی جام جهانی در شهر برن برگزار شد که در آن تیم مجارستان در ۸ دقیقه توانست ۲ – ۰ پیش بیفتد، اما پس از آن که چندی از بازیکنان این تیم دچار ضربدیدگی شدند که قانون آن دوره اجازه تعویض در زمان بازی را نمیداد و آلمان به اين ترتيب به ۳ گل دست یافت. پوشکاش در دقیق ۹۰ گل مساوی را زد که به سبب آفساید پذیرفته نشد.55000 تماشاگر بیننده دیدار پایانی بودند.
زمانی که آلمان جام را بالای سر ميبرد، هیچ یک از اعضای تیمش نميخندیدند. فریتس والتر، کاپیتان تیميبود که جام جهانی ۱۹۵۴ را در برن سوئیس از دست فرانس پوشکاش و یارانش در آورد. آن قهرمانی هیچکس را در جهان خوشحال نکرد. کشوری جام جهانی را ميبرد که جنگ را آغاز کرده بود و بسیاری از بازیکنانش در آن جنگ در جبهه آلمان جنگیده بودند. اما آنها در میدان فوتبال پیروز شدند هر چند که هیچ یک از این شادی خوشحال نبودند. کشورشان به دو نیم تقسیم شده و «تحقیر» سادهترین واژه برای سالهای آینده آلمانیها بود. آنها جنگ را باختند و اولین جام جهانی را با والتر بردند. والتر خود سرباز توپخانه بود.در جنگ به اسارت ارتش شوروی درآمد و در اردوگاه اسیران، فوتبال بازی ميکرد. خوب فوتبال بازی کردن باعث شد که او را به سیبری نفرستند. او به آلمان بازگشت و قهرمان جام جهانی شد. بعدها هر گاه از والتر میپرسیدند که آیا بازی نهایی جام جهانی در مقابل مجارستان مهمترین بازی زندگی او بوده یا نه، در پاسخ میگفت: «نه! من مهمترین بازی زندگیام را در آن اردوگاه اسیران جنگی انجام دادهام».
منبع:روزنامه قانون| نویسنده: سید داوود حسینی