نوازندگان ارکستر کارگران روزمزد نیستند!
رهبری در نامه مذکور به این نکته هم اشاره کرد که: «با وجود اخبار غیرواقعی در رسانهها ازسوی آقای جمالی؛ دستمزد نوازندگان در ۶ماه گذشته حتی یکبار هم کامل پرداخت نشده و قراردادی برای آینده در دست ندارند». رهبری همچنین اعلام کرد: با انتشار نامهای سرگشاده در هفته آینده به علی مرادخانی معاونت هنری وزارت …
رهبری در نامه مذکور به این نکته هم اشاره کرد که: «با وجود اخبار غیرواقعی در رسانهها ازسوی آقای جمالی؛ دستمزد نوازندگان در ۶ماه گذشته حتی یکبار هم کامل پرداخت نشده و قراردادی برای آینده در دست ندارند». رهبری همچنین اعلام کرد: با انتشار نامهای سرگشاده در هفته آینده به علی مرادخانی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مسائلی که باعث گرفتن این تصمیم شده، توضیح خواهد داد.
درست چند ساعت پس از این اظهارنظر و اعلام استعفای رهبری در رسانهها، بهرام جمالی مدیرعامل بنیاد رودکی که ارکستر سمفونیک تهران و البته ارکستر ملی زیر نظر بنیاد تحت مدیریتش به کار مشغول هستند، اعلام کرد، اصلا مسأله استعفای علی رهبری مطرح نیست چراکه قرار این رهبر ارکستر با بنیاد رودکی به پایان رسیده است. او همچنین اعلام کرد: «به زودی بنیاد رودکی نیز درپیامی مسائل را شفافسازی میکند». «شهروند» برای روشنترشدن موضوع با علی رهبری گفتوگویی انجام داده که شرح آن در ادامه مطلب آمده است:
مردم و اهالی رسانه از کارهایی که شما در ارکستر انجام دادید، آگاه هستند. با این وجود اما چون بحث دقیق و فنی است، مجبوریم جزییات را بررسی کنیم. آقای جمالی در پاسخ به صحبتهای مطرحشده ازسوی شما و اعلام اینکه از سمت رهبری ارکستر سمفونیک و مدیریت هنری این ارکستر استعفا دادهاید، گفته قرارداد بنیاد رودکی با شما به اتمام رسیده بود و بنابراین استعفایی در کار نیست! در مورد اظهارنظر آقای جمالی مدیر بنیاد رودکی چه نظری دارید؟
نه. نمیتوانسته اینطور باشد. چون قرارداد تا فروردین بوده به این شکل که ما در فروردین ببینیم ادامه بدهیم یا نه. این نکته درست نیست. قرار شد که این قرارداد پنجساله باشد و نوشته پنجساله است ولی چون دولتی است باید هرسال تمدید شود. یعنی باید در فروردینماه ما بنشینیم و این را تمدید کنیم برای سال بعد درصورتی که هیچکدام از ما کنسلش نکرده باشیم، ولی بندی در این قرارداد وجود دارد که در آنجا آمده برای کنسل این قرارداد باید یکسال قبل از آن طرفین اطلاع داده باشند. در غیر این صورت این اتوموتیکوار ادامه پیدا میکند، برای پنجسال بعد. من این قرارداد را دارم و اصل آن را برای شما میفرستم.
یک بحث دیگر هم مطرح است که به برگزاری جشنواره فجر هم بیارتباط نیست. شما در صحبتهایی که روز گذشته با رسانهها داشتید، از یک گزارهای استفاده کردید مبنی بر حضور مشاوران کارنابلد در پشت پرده فعالیتهای بنیاد رودکی. این بحث پیش از آغاز جشنواره موسیقی هم از طرف خیلیها مطرح شد. مسأله اینجاست که این مشاوران، درواقع ازسوی چه کسی انتخاب شدهاند و اساسا عنوانشان درجلساتی که شما به آنها اشاره کردید، چه بوده است؟
راستش ظاهرا بهعنوان مشاور حضور داشتند. جلال مشفق که در جلسات بود و تهمورس پورناظری هم در خیلی از جلسات حضور داشت، حتی یکشنبه هم آقای پورناظری جلسه داشتند؛ البته نه با من. در ١٢ماه گذشته آقای پورناظری به همراه آقای مشفق درواقع مشاورانی بودند که بسیار در کار ما تأثیر گذاشتند و هر دو هم به عقیده بنده اصلا در این حوزه وارد نیستند.
این دونفر از کی درجلسههایی که برای پیگیری فعالیتهای ارکستر سمفونیک بود، حضور پیدا کردند؟
آقای مشفق از فروردین گذشته یعنی همان ابتدای کار. آقا ی پورناظری هم تقریبا یکی دوماه بعد از آنکه ما برنامههایمان را شروع کردیم.
این دوستان از سمت دفتر موسیقی وارد شدند یا سمت معاونت هنری؟ این را نمیدانم.
خب به هرحال یک روزی از این دو اسم برده بودند و آنها را با یک عنوانی به جلسه دعوت کرده بودند…
آقای مشفق همیشه حق تقدم داشتند، حتی در آبانماه هم که اختلاف ما شروع شد، وقتی بود که آقای مشفق آمدند به بنده قراردادی را پیشنهاد کنند برای بنیاد درباره نوازندهها که تقریبا حالت پروژهای داشت و من به هیچوجه حاضر نشدم قبول کنم. از همینجا بود که اختلاف ما با اینها شروع شد.
خب مگر این قرارداد پروژهای برخلاف قرارداد پیشین نبود؟
بله. متاسفانه درگیریهای ما از اینها هم بالاتر بوده.
و شما دربخشی از صحبتتان گفتهاید که آقای مرادخانی هنوز وارد ماجرا نشدهاند!
بله، ولی ممکن است تا عصر امروز (روز گذشته) ورود کنند.
پس شما حضور ذهن ندارید که این دونفر از چه سمتی بهعنوان مشاور وارد شده بودند؟
نخیر اما به عقیده من آقای مشفق تقریبا اختیار تام داشتند و آقای پورناظری هم متاسفانه همه جا به همین شکل عمل میکنند؛ هم هستند هم نیستند. میگویند من فقط مشاور هستم ولی پشت پرده تماممدت مشغول هستند. ایشان خیلی به ما ضرر زده. به آقای جمالی هم همینطور. البته من ١٠بار گفته بودم به آقای جمالی این نکته را که این آقایان شایستگی و تحصیلات و تجربه ندارند اما متاسفانه در ایران هستیم و همیشه شاهد این قضایا…
خب مگر اساس براین نبوده که مدیر هنری ارکستر، خودش مشاورانش را انتخاب کند؟ یعنی شما قبل از این راجع به تیم مشاور هیچ صحبتی نکرده بودید؟
اینها مشاور من نبودند. مشاور مدیرعامل رودکی بودند و مدیرعامل میخواست خواستههای این دو در ارکستر عملی شود و من که عمری در این کار گذاشتهام، چنین چیزی را قبول نکردم و اصلا برای همین هم هست که من دارم بنیاد رودکی را کنار میگذارم.
و به نظر شما این ماجرا چقدر با واکنشی که شما در روزهای میانی برگزاری جشنواره موسیقی فجر درباره خانه موسیقی داشتید، ارتباط دارد؟ به نظر شما رفتار اینها ارتباطی با آن واکنش ندارد؟
اینها همه جا هستند اما این موضوعات ارتباط مستقیمی به هم ندارند. ببینید، در بنیاد رودکی تا مهرماه همگی عاشق کارم بودند؛ دقیقا تا زمانی که من اعتراض نکردم و صبر کردم ببینم اینها چه کاری برای نوازندهها انجام میدهند. وقتی که دیدم در طول ٦ماه برای ارکستر کاری نکردهاند و تازه حالا هم میخواهند روند آن را تغییر دهند و به شکل ساعتی پول بدهند و با نوازندهها مثل کارگرهای روزمزد رفتار کنند، من در مقابلشان ایستادم چون از لحاظ مسائل مقامی و مالی و مدیریتی و جاه و منصب و رابطهبازی و باندبازی و کارهای مافیایی، بنده هیچ احتیاجی به این مسائل ندارم، اینها دیدند که نمیتوانند با من کنار بیایند چون من گفتم شما باید به قراردادی که وعده کرده بودید، پایبند باشید. الان هم حرفم همین است والا آقای جمالی درست میفرمایند. ٢روز پیش فرمودند آقای رهبری شما میتوانید ٨ کنسرت یا ١٠ کنسرت رهبری کنید. میدانید این حرف یعنی چه؟ یعنی اینکه شما به خودتان فکر کنید و مسائل مالی خودتان و حال خودتان و به کار اداری این بچهها و نوازندهها کاری نداشته باشید.
یعنی درباره حقوق نوازندهها حرفی نزنید و سکوت کنید…
بله. دقیقا همین است. گفتند شما رهبر بسیار خوبی هستید، هرماه هم رهبری کنید، حقوقتان هرماه هم بالاتر میرود اما این درست است؟ این چه رفتاری است؟ من برای این کارها آمدهام ایران؟!
یک سوال دیگر هم دارم درباره کل ارکسترها. ارکستر ملی و رهبرش آقای فخرالدینی هم آنچنان که شما در آخرین اظهارنظرتان گفتید که آنها خیلی ناراحت بودند از اینکه کار ارکستر به هیچوجه تبلیغ نمیشود و کسی از اجراهای آنها اطلاعی ندارد…
پول آنها را هم ندادند. اصلا اینها به خاطر بینظمیهای خودشان بین من و آقای فخرالدینی هم اختلاف انداختند.
اتفاقا بحث همینجاست که آقای فخرالدینی هم اعتقاد داشتند کسانی که مسئول مستقیم کار ما هستند، هیچکدام از برنامههای ما را در خبرگزاریها بازتاب نمیدهند و کارها را معرفی نمیکنند…
بله. اینها فقط به فکر رفقا و فک و فامیلشان درصحنه حضور دارند. یکی از دوستان موزیسین به من میگفت: «من وقتی جدول جشنواره موسیقی فجر را جلوی رویم میگذارم، کلا دو سه خانواده بیشتر در آن نیستند!». اما درنهایت میخواهم دوباره تأکید کنم که اولا قرارداد بنده تا فروردین است و هنوز تمام نشده. دوم اینکه در قرارداد نوشته شده این قرارداد پنجساله است که هرسال با توافق طرفین تمدید میشود. مسأله بعدی اما بند مهمی در این قرارداد است که براساس آن برای فسخ قرارداد یکسال باید زمان بگذرد. یعنی اگر یکی از طرفین نخواهد قرارداد را تمدید کند، باید از یکسال قبل این مسأله را به طرف دیگر اعلام کند و در مورد بحث ما هیچیک از این اتفاقات نیفتاده است.
البته همانطور که گفتم آقای جمالی در گفتوگوشان مدعی شده بودند که قرارداد آقای رهبری تمام شده بوده. یعنی از فعل ماضی بعید استفاده کرده بودند!
نخیر. من الان مدیر هنری هستم حداقل تا اول فروردین سال ٩٥. تا وقتی به من اعلام کنند که ما از شما راضی نیستیم و نمیخواهیم مدیر باشید. آنوقت تازه فروردین آینده من باید بروم؛ یعنی فروردینماه سال ١٣٩٦!
176/