سیزدهبدرهای غمانگیز برای جزیره هرمز!
موبنا – مهدی ده دار افزود: متاسفانه آنچه در حال حاضر در جزیره هرمز شاهد هستیم هجوم انفجاری مسافران و بازدیدکنندگان است که به دلیل ساماندهی نشدن آنها در قالب تور و بدون همراهی راهنمایان حرفهای و آموزش دیده، باعث ایجاد فضایی آشوب زده در این منطقه شده و واکنشهایی منفی را از سوی بخشی …
موبنا – مهدی ده دار افزود: متاسفانه آنچه در حال حاضر در جزیره هرمز شاهد هستیم هجوم انفجاری مسافران و بازدیدکنندگان است که به دلیل ساماندهی نشدن آنها در قالب تور و بدون همراهی راهنمایان حرفهای و آموزش دیده، باعث ایجاد فضایی آشوب زده در این منطقه شده و واکنشهایی منفی را از سوی بخشی از جامعه محلی این جزیره نسبت به گردشگران برانگیخته است. وی افزود: جزیره هرمز به عنوان یک گنبد نمکی، سرزمینی رنگارنگ با سطح مساحت محدود و اکوسیستمی حساس محسوب میشود که زمان تولد آن به دوره نخستین زمین شناسی برمیگردد و طی 500 میلیون سال، سر از اعماق
خلیج فارس برآورده است.
به گزارش ايسنا ، ده دار اضافه کرد: این جزیره رنگین کمانی دارای جاذبههای فراوانی است که بخشی از آن همچون پدیدههای زمین شناختی، آبسنگهای مرجانی، جنگلهای مانگرو، غارهای دریایی، کرانههای سنگی، پهنههای جزر ومدی، سواحل شنی ماسهای و گونههای حیات وحش همچون جبیر و پرندگان، هنر خالق طبیعت و بخش دیگری از آن همچون قلعه پرتغالیها، فرش خاکی و آیینهای فرهنگی بومیان جزیره محصول خلاقیت انسانهاست. این جزیره آنقدر ظرفیت برای توسعه صنعت توریسم دارد که حتی بحث الحاق آن به منطقه آزاد قشم با رویکرد توسعه گردشگری نیز مدتهاست مطرح شده و در حال انجام است.
ده دار خاطرنشان کرد: تلاشهایی که طی یک دهه اخیر با تاکید بر فعالیتهای هنری برای معرفی جاذبههای ناشناخته این جزیره در قالب پروژههای «مرکز هنر پردیس هرمز» و « فرش خاکی» اجرایی شده و از تبلیغات رسانهای گستردهای نیز بهره گرفته، نقش موثری در برندسازی هرمز به عنوان یک مقصد جذاب توریستی داشته است اما در حال حاضر که از مرحله معرفی هرمز به عنوان یک مقصد گردشگری عبور کردهایم، مسئله اصلی حال حاضر بسیاری از افراد، این پرسش کلیدی است که علاوه بر ضرورت ایجاد زیرساختهای سخت افزاری و نرم افزاری برای پذیرایی از گردشگران، سکان کشتی توسعه جزیره هرمز باید به کدام سو بچرخد؟ توسعه گردشگری انبوه (تفریحی) یا ترویج اکوتوریسم(بوم گردی) و ژئوتوریسم(زمین گردشگری). وی با بیان اینکه این دو مدل هر کدام الزامات خاص را خود دارد، ادامه داد: در مدل اول که تفرج ساحلی در کانون توجه آن قرار دارد، هدف از سفر صرفا تفریح و تفنن، ارضای حس کنجکاوی و لذت جویی جمعیتهای انبوهی از انسانها در یک محیط طبیعی است و معمولا تبعاتی همچون تخریب محیط زیست و تعارض با جامعه محلی را در پی دارد و به تعبیری عامیانه میتوان به آن سفر « سیزده بدری» هم اطلاق کرد. نایب رئیس انجمن صنفی راهنمایان گردشگری هرمزگان افزود: گذران تعطیلات، خارج و فارغ از زندگی معمول، اصلیترین هدف این گروه از گردشگران است و کمترین ارتباط را با جامعه محلی مقصد برقرار میکنند. یعنی همان مدلی که طی یک دهه اخیر در جزیره هرمز تبلیغ شده و آدرسهای غلط زیادی به گردشگران و مسافران این جزیره داده است، تا بدانجا که به گفته بیژن فرهنگ درهشوری، بومشناس مطرح و از پیشکسوتان محیط زیست ایران « هرمز هر جای دنیا بود تبدیل به پارک ملی میشد و خود هرمز و اهالی آن زندگی پایدار دوستدار محیط زیست را تا ابد ادامه میدادند. در حالی که الان هرمز صاحب ندارد. توریستها میتوانند قندیلهای غارها، خاک، استالاکتیتها و استالاکمیتها را در هر جای ایران کول کنند و با خودشان ببرند. من هر بار که به هرمز میروم عصبانی میشوم. در هرمز جایی بدون زباله نیست که بتوان از آهوهای آن عکاسی کرد.» وی با بیان اینکه فراموشمان نشود که هرمز از جمله مهمترین گنبدهای نمکی دنیا و از دیدگاه زیبایی شناسی،
بی رقیب ترین تابلوی نقاشی خالق طبیعت محسوب میشود که باید به عنوان یک میراث ارزشمند برای نسل های آینده نیز باقی بماند، ادامه داد: فعالان شاخه اکوتوریسم و ژئوتوریسم معتقد به ترویج سفرهای مسئولانه به طبیعت با هدف توسعه گردشگری پایدار هستند که حفاظت از ثروتهای محیط زیستی و سبک زندگی سنتی جامعه محلی را به ارمغان میآورد.
179/