محافظه کاران به بازار برگشتند
دكتر محمد كيانوش راد/ نماينده سابق مجلس: اول نگاه سنتي و با تكيه بر بازار كه متعلق به جناح موتلفه و جريان راست سنتي و اصولگرايان است و جرياني ديگر كه با توجه به نگاه مردم گرايانه و محوريت دادن به مسئله عدالت سعي در برنامه ريزي هاي منسجمي جهت پاسخگويي به توده هاي مردم …
دكتر محمد كيانوش راد/ نماينده سابق مجلس: اول نگاه سنتي و با تكيه بر بازار كه متعلق به جناح موتلفه و جريان راست سنتي و اصولگرايان است و جرياني ديگر كه با توجه به نگاه مردم گرايانه و محوريت دادن به مسئله عدالت سعي در برنامه ريزي هاي منسجمي جهت پاسخگويي به توده هاي مردم داشت. در يك تقسيم بندي كلي مي توان جريان اول را مبتني بر يك اقتصاد آزاد و سنتي و مبتني بر بازار ارزيابي كرد و بخشي ديگر را مبتني بر نوعي نگاه مردم گرايانه با تمركز بر اقتصاد دولتي. شاخصه اقتصاد سنتي مبتني بر بخش تجاري و كمتر مسئله توليد و صنعت در دستور كار خود قرار مي داد. روشن بود كه اينگونه اقتصاد صرفا به اقتصادي مصرفي و واسطه اي با تكيه بر بخش سنتي تجاري ايران مبتني بود. اقتصاد مردمگرايانه بيشتر مبتني بر توجه به صنايع سنگين و توليدات داخلي و همچنين دستيابي به استراتژي جايگزيني واردات در كشور بود. برنامهريزيها در اقتصاد سنتي به گونه اي بود كه از ديد بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني، اين جناح حتي عرضه اداره كردن يك نانوايي را نيز نداشت و اين در حالي بود كه بار خرابيهاي جنگ و تحريم ها بر دوش دولت مردم گراي ميرحسين موسوي بود. به تدريج و پس از پايان يافتن دفاع مقدس تغييراتي نيز در نوع نگرش به اقتصاد در كشور به وجود آمد. اما جناح راست سنتي كه اصلي ترين نمايندگان هياتهاي موتلفه بود همچنان تكيه بر اقتصاد تجاري بازارمحور را دنبال مي كرد.اما جريان موسوم به چپ يا نگاه مردم سالارانه تغييراتي با توجه به شرايط پيش آمده نيز به وجود آمد وبه تدريج اقتصاد از دولت به سوي بخش خصوصي صنعتي و توليدي تغيير مسير داد.
اينكه تا چه ميزان در اين مسير موفقيتي به وجود آمده بحث ديگري است اما به خوبي ميتوان نشان داد كه اقتصاد سنتي تجاري بازارمحور نميتواند نيازهاي كشور را برآورده و راهي براي پيشرفت كشور نخواهد داشت. تغيير شرايط در دست اندركاران و كارگزاران دولت مردم سالار در دولت آقاي هاشمي و سپس در دوره اصلاحات راه و روش هاي علميتر و دقيقتر و بر پايه متد هاي روز توسعه را تجربه كرديم. به اعتقاد بسياري از كارشناسان اگر چه در دوران سازندگي به دليل تغيير فاز ايجاد شده نوساناتي در وضعيت اقتصاد كشور را شاهد بوديم اما با ادامه روند سازندگي و قرار گرفتن موتور حركت توسعه در دوره اصلاحات اقتصاد كشور از وضعيت با ثبات و پايدار تري برخوردار شد. به عنوان مثال كافي است تنها به پروژه ماندگار و بي نظير عسلويه كه از دوره اصلاحات و رياست جمهوري آقاي خاتمي آغاز شد توجه شود. كنترل رشد تورم، كنترل نقدينگي در هنگامي كه دولت آقاي خاتمي با افول جدي قيمت مواجه گرديد از جمله فعاليتهاي شاخص اقتصاد دانهاي اصلاحطلب به دنبال آن بودند. به شهادت طرحها و لوايح بررسي شده در مجلس ششم مي توان ادعا كرد كه طرحهاي اقتصادي و اجتماعي در جهت حل مشكلات معيشتي مردم بيش از طرحها و لوايحي است كه درباره مسائل سياسي مطرح بوده است. به هر حال جهت گيري اصلاح طلبان و اعتدالگرايان در حال حاضر تكيه بر مفهوم توسعه پايدار و بهره گيري از امكانات بين المللي براي ايجاد توليدات به عنوان اصلي ترين پارامتر براي كنترل نرخ تورم است و اين در حالياست كه اقتصاد دانهاي جناح اصولگرا، جز طرح مسائلي بسيار كلي طرحي براي پياده كردن نداشتند. اوج ادعاهاي جناح اصولگرا را مي توان در اقتصادي كه احمدي نژاد در پي آن بود مورد بررسي قرار داد. اقتصادي كه با طرح شعارهاي بسيار كلي و آرماني اما بدون تبيين راهكارها و استراتژيهاي مشخص براي دستيابي به توسعه در كشور مطرح ميشد. امروز مردم با راي به ليست اصلاح طلبان و ديگر حاميان دولت بايد زمينه تقويت اقتصاد دانشمحور كه با اتكا به توليد داخلي و استفاده از ظرفيتهاي بينالمللي دنبال ميشد را تثبيت نمايند.
179/