مصالح و مصلحتهاي شهر اخلاقی
رشد شتابان شهرنشيني و افزایش مهاجرت به شهرها، منجر به توسعه غیرقابل کنترل نواحی شهری، کاهش سطح رفاه انسانی، نیل به سمت حاشيهنشینی، نابودي باغها و مزارع كشاورزي و بروز مشکلات فراوان برای مدیران شهری شده است. يك شهر بدون توسعه، آباداني و پيشرفت نميتواند دوام داشته باشد و توسعهاي ميتواند به يك شهر كمك …
رشد شتابان شهرنشيني و افزایش مهاجرت به شهرها، منجر به توسعه غیرقابل کنترل نواحی شهری، کاهش سطح رفاه انسانی، نیل به سمت حاشيهنشینی، نابودي باغها و مزارع كشاورزي و بروز مشکلات فراوان برای مدیران شهری شده است. يك شهر بدون توسعه، آباداني و پيشرفت نميتواند دوام داشته باشد و توسعهاي ميتواند به يك شهر كمك كند كه تنها منوط به يك نسل خاص نباشد و نسلهاي بعدي نيز بتوانند از پيشرفت و آباداني لازم بهره ببرند؛ تمامي اين مسائل در گروی توسعه پايدار است. توسعهای مبتنیبر نیازهای واقعی و تصمیمگیریهای عقلایی، با در نظر گرفتن ملاحظات مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی محسوب میشود و همچنين ضمن برآوردن نیازهای نسل امروز، توانایی نسلهای آتی را در برآوردن احتیاجاتشان بهمخاطره نیفکند.طبق تعریف فوق اگر منظور از توسعه، گسترش امکانات زندگی انسان است پس ناگزیر باید با نگاهی به آینده ابعاد آن ترسیم شود.
در سال 1980 برای نخستین بار نام توسعه پایدار در گزارش سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی(IUCN) آمد.اين سازمان در گزارش خود با نام استراتژی حفظ منابع طبیعیاين واژه را برای توصیف وضعیتی بهکار برد که توسعه نهتنها برای طبیعت مضر نیست بلکه به یاری آن هم میآید. پایداری میتواند چهار جنبه داشته باشد: پایداری در منابع طبیعی، پایداری سیاسی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی. در حقیقت توسعه پایدار تنها برجنبه زیست محیطی اتفاقی تمرکز ندارد بلکه به جنبههای اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه میکند.
پایداری شهری که با معیارهایی نظیر عدالت اجتماعی، مشارکت شهروندی و همبستگی اجتماعی، افزایش کارآمدی نهادهای اجتماعی، ارتقای فرهنگ شهروندی و کارآمدی سیاستها و برنامههای سیاستگذاری در حوزه کلانشهری و بهینهسازی مناسبات مدنی قوام مییابد، آرمانی برای کیفیت پویایی زندگی شهری و سبک جدید زیستن است.
در راستاي تحقق توسعه پايدار شهريبايد شرايطي فراهم شود تا امكان بسترسازي توسعه پايدار انساني و بهبود رفاه اجتماعي شهروندي، فراهم شود كه در اين بستر ميتوان به برقراري عدالت اجتماعي، طراحي اقليمي هماهنگ با محيطزيست انساني، تقويت ساختارهاي همبستگي اجتماعي همچون تعهد و مسئوليتپذيري، تقويت بنيانهاي اجتماعي و خانوادگي، بهبود بهرهگيري از فضاهاي شهري و افزايش رضايت شهروندي يكپارچگي بخشي به ساختار بصري محيط و منظر شهري اشاره كرد. ساختار مدیریت شهری درايران بهمنظور گذر از نظام متمرکز و حرکت به سمت نظام غیر متمرکز و بیرون رفت از چالشها رخ داده، ناگزير بایدايجاد تحول در نظام برنامهریزی و مدیریت توسعه شهری را بهعنوان یک راه حل اساسی پذیرا باشد.اين امر یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت انکار ناپذیر تلقی ميشود چراکه در شرایط فعلیاين ساختار باوجود سعی و تلاش فراوان درايجاد ارتباط و تعامل میان سه عامل اصلی شکلگیری شهر
«انسان ، فضا و محیط » عاجز از پاسخگویی و حل مشکلات رو به تزاید اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شهرها بهویژه در شهرهای بزرگ کـــشور بوده و شیوههای کنونی برنامهریزی و مدیریت توسعه شهری نهتنها در مواجه بااين معضلات، ضعیف و ناکارآمد جلوه میكند بلکه موجب تشدید اوضاع و بحرانی شدن آن بهخصوص از طریقايجاد تمرکز و دفع نظام مشارکتی است .
شهر پدیدهای چندبعدی، پیچیده و پویاست و برنامهریزی دقیق و کامل برای تمام عناصر آن امری دشوار است و برهمین اساس، بهعنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات، کانون توجه بحث پایداری شدهاند. با توجه بهاين که توسعه پایدار بیش از هر معیاری بر معیارهای کیفی و انسانی تاکید ميکند، بنابراین به منظور دستیابی به یک وضعیت پایدار واقعی در شهرها، تدوین سیاستهایی جهت حصول به شهرهای پایدار ضروری است. با وجود اهمیت جنبههای اقتصادی توسعه، بهنظر میرسد که توسعه چیزی بیش از رشد اقتصادی است و گذشته از بهبود سطح مادی زندگی، عدالت اجتماعی و ارزشها و سنتهای بوميرا نیز در بر میگیردلذا توسعه را میتوان بهمعنای ارتقای مستمر جامعه و نظام اجتماعی بهسوی زندگی بهتر دانست. بهعبارت دیگر توسعه فرآیندی است که شرایط زندگی نامطلوب را به مطلوب تبدیل میکند. براين اساس هدف اساسی توسعه را بهره رساندن به انسان میدانند که بهبود کیفیت زندگی را در بر میگیرد و در قالب افزایش درآمد و گسترش اشتغال و رفاه عموميامکان بروز مییابد. در واقع توسعه بیانگراين است که مجموعه ارکان یک نظام، هماهنگ با نیازهای اساسی و خواستههای افراد و گروههای اجتماعی در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و بهسوی موقعیتی که از نظر مادی و معنوی بهتر است، حرکت میکند. توسعه شهری پایدار بهعنوان بخش مهمياز توسعه پایدار برپایه استفاده بهینه و مناسب از منابع طبیعی استوار است و توسعه شهری بهعنوان جزیی از سیاستهای توسعه ملی در راستای تحقق رشد اقتصادی و تأمین عدالت اجتماعی حرکت میکند. توسعه پایدار شهری، شهری را متبلور میسازد که دارای چارچوب ارزشی و اخلاقی است و با استفاده از منابع مالی، طبیعی و سرمایه اجتماعی رفاه اجتماعی را برآورده و بهاين ترتیب پویایی و آسایش اجتماعی در روند توسعه پایدار شهری را فراهم میکند.
179/