پایان ٦ ماه زندگی مخفیانه قاتل کرمانی در پایتخت

ماجرا به ٦ماه پیش برمی‌گردد. روز چهارم شهریورماه امسال بود که به ماموران پلیس کرمان خبر وقوع یک قتل رسید. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند. قتل در ساختمانی در عنبرآباد کرمان رخ داده بود. ماموران با حضور در این محل درهمان بررسی‌های …

ماجرا به ٦ماه پیش برمی‌گردد. روز چهارم شهریورماه امسال بود که به ماموران پلیس کرمان خبر وقوع یک قتل رسید. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند. قتل در ساختمانی در عنبرآباد کرمان رخ داده بود. ماموران با حضور در این محل درهمان بررسی‌های نخست دریافتند که مرد جوانی با شلیک یک گلوله به قتل رسیده و ازسوی خود قاتل به بیمارستان منتقل شده است. در محل جنایت زن و مرد جوانی حضور داشتند که نشان می‌داد به شدت از این ماجرا شوکه شده‌اند.
پسرم قاتل است
بنابراین تیم تجسس، تحقیقات خود را از این دونفر آغاز کرد که زن جوان به ماموران گفت: «مقتول یکی از دوستان صمیمی شوهرم بود که به این خانه رفت‌وآمد زیادی داشت. امروز هم او به خانه ما آمد که ناگهان پسرم وارد خانه شد و با اسلحه‌ای که در دست داشت، به او تیراندازی کرد. بعد از آن هم وقتی مقتول غرق به خون روی زمین افتاد، پسرم او را برداشت و با خودش به بیمارستان برد، ولی دیگر کار از کار گذشته بود و این مرد جان خودش را از دست داده بود. بعد از این جریان بود که با برادرم تماس گرفتم و او به خانه ما آمد ولی لحظه جنایت من و پسرم در خانه تنها بودیم. الان هم هیچ اطلاعی از این‌که پسرم کجاست، ندارم.»
ردیابی قاتل در تهران
با این اظهارات جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تلاش برای شناسایی قاتل ازسوی تیم تحقیق آغاز شد. تجسس‌های کارآگاهان نشان می‌داد که قاتل پس از رساندن مقتول به بیمارستان متواری شده و هیچ ردی از خودش به جای نگذاشته است اما کارآگاهان پلیس کرمان تلاش‌های خود را در این رابطه ادامه دادند تا این‌که درنهایت به یک سرنخ از مخفیگاه متهم رسیدند. ماموران دریافتند که متهم به تهران فرار کرده و در پایتخت زندگی مخفیانه جدیدی برای خودش ساخته است. بنابراین آنها با ارسال نامه‌ای به دادسرای جنایی پایتخت خواستار رسیدگی به این موضوع و دستگیری متهم این پرونده شدند. پس از ارسال این نامه بود که به دستور مدیر روستا بازپرس دادسرای جنایی تهران، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران مامور رسیدگی به این پرونده شدند.
بازداشت و اعتراف در دادسرا
با آغاز تحقیقات درنهایت متهم این پرونده پس از گذشت ٦ماه از وقوع جنایت، روز ٢٤ بهمن‌ماه امسال در مخفیگاه خود در خیابان خیام بازداشت شد. او صبح دیروز برای بازجویی به شعبه ششم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به سوالات بازپرس مدیر روستا پاسخ داد.
این پسر ٢٥ساله درباره انگیزه خود از این جنایت گفت: «حسین از دوستان صمیمی پدرم بود و به خانه ما رفت‌وآمد زیادی داشت. اما پدرم از چند وقت پیش به دلیل یک تصادف و عدم پرداخت دیه به زندان افتاد و در آن‌جا به سر می‌برد ولی حسین همچنان به خانه ما رفت‌وآمد می‌کرد. خیلی از این موضوع عصبانی شده بودم و از این‌که این مرد به خانه ما می‌آید، ناراحت بودم تا این‌که روز حادثه از بیرون به خانه‌مان برگشتم و با صحنه‌ای مواجه شدم که به شدت عصبانی‌ام کرد. حسین به سراغ مادرم رفته بود و قصد آزار او را داشت که من به سراغش رفتم. همان لحظه اسلحه‌ای که در خانه داشتم را برداشتم و گلوله‌ای به او شلیک کردم. خیلی عصبانی بودم و اصلا متوجه کارهایم نبودم تا این‌که حسین غرق به خون روی زمین افتاد و آن‌جا بود که متوجه شدم دست به چه کاری زده‌ام. بلافاصله جسد نیمه بیهوش او را برداشتم و به بیمارستان رساندم ولی دیگر کار از کار گذشته بود و حسین فوت کرده بود. برای همین وقتی دیدم که او مرده، اسلحه‌ام را به خانه پدربزرگم بردم و در آن‌جا مخفی کردم. بعد از آن دیگر هیچ‌وقت به خانه‌‌ام نرفتم و به تهران آمدم. در این مدت هم بیکار بودم و در خانه دوستم زندگی می‌کردم.»
او ادامه داد: «باور کنید قصد کشتن نداشتم و تنها می‌خواستم از مادرم دفاع کنم. من نه قاتلم و نه سابقه‌ای در پرونده خود دارم. آن روز هم از روی عصبانیت دست به چنین کاری زدم. وقتی دیدم که حسین قصد آزار مرا دارد، کنترل رفتارم را از دست دادم و مرتکب چنین کاری شدم.»
با اعترافات این پسر در مقابل بازپرس دادسرای جنایی تهران، وی با قرار قانونی روانه زندان شد تا به ‌زودی به دادسرای کرمان منتقل شود.

179/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا