یک جوالدوز به خودمان
محمد آقایی فرد: اوایل دهه 80 خورشیدی بحثی به راه افتاده بود مبنی بر اینکه فلانی که می خواهد درباره فوتبال نظر بدهد عکسی با شورت ورزشی ندارد، یعنی شورت ورزشی شده بود معیاری برای صلاحیت افراد. این بحث اما کم کم و با ورود سیاسیون به ورزش برچیده شد چه اینکه بسیاری از مدیران …
محمد آقایی فرد: اوایل دهه 80 خورشیدی بحثی به راه افتاده بود مبنی بر اینکه فلانی که می خواهد درباره فوتبال نظر بدهد عکسی با شورت ورزشی ندارد، یعنی شورت ورزشی شده بود معیاری برای صلاحیت افراد. این بحث اما کم کم و با ورود سیاسیون به ورزش برچیده شد چه اینکه بسیاری از مدیران موفق هم عکسی با شورت ورزشی نداشتند و خیلی از آن ها اصول مدیریت را بلد بودند. در بین خبرنگاران هم بسیاری از خبرنگاران موفق هستند که بدون آنکه فوتبال بازی کرده باشند، اصول کاری خودشان را بلدند به عنوان نمونه عادل فردوسیپور یکی از افرادی است که پیش از ورود به عرصه مطبوعات، فوتبالیست قابلی نبوده است یا جواد خیابانی که انتقادات فراوانی از او مطرح می شود، پیش از ورود به عرصه مطبوعات گلر خوبی بوده است، بنابراین صرف بازی کردن نمی تواند دلیلی برای خوب یا بد بودن باشد. موضوع مهمی که در این باره وجود دارد اظهارات و خبرسازی هایی است که اخیرا در جامعه ورزش کشورمان به راه افتاده است. گفت و گوهای خیالی یکی پس از دیگری منتشر میشود و در واقع همین موضوع سبب شده که بازیکنان و مربیان برای خودشان به دنبال راه حل های مناسبی باشند.
فرار از مصاحبه
بسیاری از چهره های مطرح ترجیح می دهند خودشان را ممنوع المصاحبه یا سایت شخصی ایجاد و اعلام کنند فقط با سایت خودشان مصاحبه خواهند کرد. اتفاقی که درباره علی کریمی رخ داد و او مدت ها فقط با سایت شخصی خودش مصاحبه می کرد. علی دایی هم روش دیگری برای فرار از گفت و گوهای خیالی دارد، او دوستان محدودی در جمع خبرنگاران داشته و به آن ها اعتماد ویژه ای دارد بنابراین تک تک گفت و گوهایی را که از قول او منتشر می شود همین دوستانش گرفته اند و بعد از هماهنگی با خودش منتشر میکنند. برخی هم از خبرنگاران می خواهند که بعد از تنظیم مصاحبه، آن را یک بار برایشان بخوانند و سپس منتشر کنند.
سلیقه زرد مخاطبان
همین چند وقت پیش بود که پیام صادقیان در اینستاگرامش خداحافظی کرد و همین موضوع سبب شد تا تیتر یک یکی از روزنامه های ورزشی کشور شود. در واقع شاید خبرنگار و مخاطب می دانستند که این خداحافظی دوام نخواهد داشت ولی به دلیل آنچه در بین خبرنگاران «درد کلیک» نامیده می شود، مجبور بودند آن را منتشر کنند و به آن بپردازند. درباره دلیل درج و پرداختن به این نوع خبرها اظهارات متعددی مطرح شده ولی یکی از سردبیران یکی از خبرگزاری های ورزشی درباره این ماجرا می گوید: موضوع این است که سلیقه مخاطب عوض شده و خبرنگار هم وقتی چیزی عایدش نمی شود به دنبال این خبرها می رود تا مبادا سردبیرش ناراحت شود یا او را متهم به کم کاری کند. مشکل اصلی این است که برخی خبرنگاران متوجه جایگاه خود نیستند و سعی می کنند به هر طریقی خبر بسازند. مثلا به تمرین تیم های فوتبال می روند و ساک آن ها را حمل می کنند تا کنار آن ها باشند و بتوانند چند کلمه مصاحبه بگیرند.
فقط تکذیب نکن
مهدی طارمی ، مهاجم جوان و بوشهری پرسپولیس چند وقت پیش در گفت و گویی جالب پرده از یکی از مصاحبه هایش برداشت؛ « با تمام احترامی که برای اهالی رسانه قائلم متاسفانه مصاحبههایی از خودم در برخی سایتها و خبرگزاریها و روزنامهها میخوانم که برای خودم تازگی دارد. مثلا از قول من تیتر میزنند؛ من رونالدو و نوراللهی جرارد است. بعد که مصاحبه را میخوانی چنین چیزی در آن نیست. جالب اینکه حرف نزده من را تحلیل میکنند و درباره آن از دیگران نظرخواهی میشود. فلان خبرنگار در راهروی ورزشگاه با من سلام و علیک میکند. همان شب مصاحبه 3 هزار کلمهای از من منتشر میشود و وقتی پیگیری میکنم، میگوید؛ سردبیر به من گفته اگر مصاحبه طارمی را نداشته باشی، اخراجت میکنم». پیش از این هم این بلا سر این بازیکن آمده بود؛ « از قول من مصاحبه نوروزی را منتشر کرده اند و نوشته اند اگر پول داشتم پرسپولیس را می خریدم می دادم به علی دایی! علی آقا که تاج سر ماست اما من متعجبم از این همه تخیل قوی که مصاحبه های خیالی منتشر میکنند. با احترام به آن رسانه و همه اهالی رسانه باید بگویم من هیچ مصاحبه ای انجام نداده ام». حدود دو هفته پیش هم همین اتفاق برای ناصر محمدخانی رخ داد. او با یکی از روزنامه های مطرح ورزشی گفت و گویی انجام داده بود، وقتی به او زنگ زدیم تا از جزییات ماجرا بپرسیم ،گفت: من اصلا در جریان این گفت و گو نیستم، به من زنگ زدند و گفتند عکست را منتشر کردیم یک نقل قولی هم از طرف خودمان زدیم، شما فقط تکذیب نکن.
ماجرای مهرداد بایرامی
روز گذشته هم خبری منتشر شد مبنی بر اینکه برخی هواداران پرسپولیس به صفحه اینستاگرام مهرداد بایرامی حمله و به او فحاشی کرده اند برخی پا را فراتر گذاشتند و از اژدری زاده، مدیرعامل فولاد هم درباره این موضوع پرسیدند و واکنش او را منتشر کردند. این صحبت ها را بخوانید: «به احتمال زیاد هواداران پرسپولیس از جانانه جنگیدن او خوششان نیامده است. حتما چون او سالم فوتبال بازی می کرد به صفحه اش حمله کردند. یکی باید در این بین قربانی می شد که آن هم مهرداد بایرامی بود. باز هم میگویم از بازی فولاد در مقابل پرسپولیس بسیار راضی هستم. ما بازی را نباختیم بلکه متاسفانه برد به پرسپولیس تقدیم شد». این واکنش در حالی از مدیرعامل فولاد گرفته شده که مهرداد بایرامی صفحه اینستاگرامش را مدت هاست بسته و پستی در آن منتشر نمی کند. یعنی خبرنگاری که این گفت و گو را گرفته براساس ساخته های ذهنی اش یک حمله به مهرداد بایرامی را در اینستاگرام برنامه ریزی کرده و سپس به مدیرعامل فولاد زنگ زده تا واکنش او را بگیرد. وقتی از اژدری زاده درباره این ماجرا پرسیدیم، با تعجب گفت: «یکی از خبرنگاران از من پرسید که این اتفاق افتاده من هم گفتم اگر رخ داده باشد کار اشتباهی است چون مهرداد بازیکن خوبی است که جلوی پرسپولیس هم جنگنده و خوب ظاهر شد و احتمالا به خاطر جنگندگی اش به او حمله کرده اند». به او گفتیم که اساسا مهرداد بایرامی پستی در اینستاگرام منتشر نکرده که زیر آن فحاشی صورت بگیرد. او گفت: « ایراد به آن خبرنگاری است که ندانسته این موضوع را مطرح کرده است».
اپیدمی عکس از کفن
ویدیوهایی که پس از فوت هادی نوروزی منتشر شد نشان می داد که همسر او حال خوبی ندارد. اینکه چرا در آن شرایط باید ویدیویی منتشر شود بماند ولی موضوع اصلی این است که آن خبرنگار چگونه به خودش اجازه می دهد در آن حال دوربینش را روشن کند و از حال زنی فیلم بگیرد که همسرش را از دست داده است. برخی پا را فراتر گذاشتند و عکس های هادی نوروزی را در کفن منتشر کردند، هیچکس هم از خودش نپرسید که وقتی هانی و هانا فرزندان مرحوم نوروزی، سال ها بعد وقتی نام پدرشان را سرچ کردند و این عکس ها را دیدند چه حالی خواهند داشت. معصومه ابراهیم پور، همسر هادی نوروزی در این باره می گوید: واقعا ناراحت شدم که این عکس ها را دیدم از همه مردم خواهش می کنم آن ها را پاک کنند. آن خبرنگاری هم که این عکس ها را منتشر کرده بداند که اصلا کار درستی انجام نداده و او را نمی بخشیم. عکس ها اما محدود به نوروزی نمی شد چند وقت پیش یکی از ماهنامه ها هم عکسی از مرحوم تختی در کفن منتشر کرد و چند روز پیش هم یکی از هفته نامه ها گفت و گویی از یکی از دوستان جهان پهلوان تختی منتشر کرد که او گفته بود تختی قطعا خودکشی کرده است. یکی از خبرگزاری ها اخیرا عکس های همایون بهزادی را هم در کفن منتشر کرد و این عکس ها در کفن، انگار درد مشترک، انگار دغدغه برخی شده است.
با فلانی بسته!
ارتباط خوب خبرنگاران با ورزشکاران لازمه این شغل است اما در این بین نباید فراموش کرد که خداوند متعال در قرآن کریم به قلم قسم خورده است، انگار برخی فراموش کرده اند که قلم همیشه مقدس است. چند وقت پیش عکسی از گلری منتشر شد که او به واسطه خصومت شخصی با رقیبش، در مراسم ابتدایی بازی به او دست نمیدهد، یکی از عکاسان مطرح کشور درباره این عکس میگوید خیلی از بازیکنان با عکاس هماهنگ می کنند و می گویند من این کار را خواهم کرد تو حواست باشد که از این صحنه عکس بگیری. همین موضوع سبب می شود تا عکاس مربوطه بی خیال رسالتش شده و منتظر باشد که از صحنه ای این چنینی عکس بگیرد. یکی از خبرنگاران یکی از سایت های خبری می گوید: فلان بازیکن می گفت می خواهم بروم یکی از پیشکسوتان را ببینم تو با یک دوربین با من بیا که این موضوع رسانه ای شود. بهتاش فریبا پس از فوت رضا احدی می گفت: هرکسی برای ملاقات به بیمارستان آمد یک دوربین هم با خودش آمد تا مبادا کارهایش رسانه ای نشود، مبادا برای کار خیر و صله رحم به پیشکوستش سر نزد، آقایان، دوربینی شده اند و برخی خبرنگاران هم که با آن ها می بندند، به فکر نابودی وجهه شان نیستند.
پایان
می گویند « يك سوزن به خودمان بزنيم و بعد يك جوالدوز به ديگران» درد اما فراتر از این حرف هاست، این بار شاید لازم باشد که یک جوالدوز به خودمان بزنیم. این ها حقایقی هستند که خبرنگاران حوزه های مختلف با آن ها درگیر هستند. فلان روزنامه ورزشی با بازیکنی هماهنگ می کند که مبلغی از قراردادش را بگیرد و در ازای آن یکسال اخبارش را پوشش بدهد. این ها درد جامعه خبری حداقل در حوزه ورزشی هستند، کاش در کنار این همه انتقاد از تکذیب پیدر پی مصاحبه ها و مقصر جلوه دادن همیشگی رسانهها در حاشیه سازی، فراموش نکنیم که ما هم در قبال وظایف خود کوتاهی کردهایم، که ما هم گاهی منافع شخصی مان را به منافع جامعه ترجیح داده ایم. مردم حق دارند بدانند پشت پرده چه خبر است ولی به همان اندازه هم ما حق نداریم که کاغذ را با خبرهای بیهوده، مصاحبه های خیالی و نابودی وجهه مان ،سیاه نکنیم کاش کمی حواس مان بیشتر جمع باشد که روزی روزگاری خبرنگاری هم باشد که اگر می خواهد راهش را درست برود، پشیمان نشود.
179/