انقلاب به نام خدا با گل و شیر ینی
میراقربانی فر: آرایش منطقه را در اروپا تغییروفرانسه را در ابتدای راهی قرار داد که تاکنونش پیش آمده و ادامه دارد. تاریخ کشورها تنها بخشی نیست که قرار باشد در کتاب های تاریخ نگاشته شود بلکه بخشی از آرزوها و رویاهاو باورهای هر سرزمینی را در خود حمل می کند. از انقلاب ایران اما تنها …
میراقربانی فر: آرایش منطقه را در اروپا تغییروفرانسه را در ابتدای راهی قرار داد که تاکنونش پیش آمده و ادامه دارد. تاریخ کشورها تنها بخشی نیست که قرار باشد در کتاب های تاریخ نگاشته شود بلکه بخشی از آرزوها و رویاهاو باورهای هر سرزمینی را در خود حمل می کند.
از انقلاب ایران اما تنها سی و اندی سال می گذرد.۲۲ بهمن ۱۳۵۷ میلیون ها آرزو ورویا به هم پیوند خورد تا مسیر یک ملت را تغییردهد. پیچی تاریخی و حساس که درنهایت آخرین انقلاب قرن ازمدل های انقلاب کلاسیک را رقم زدو آخرین شاه ایران که ۲۶ دی ماه کشور را ترک کرده بود درتبعید ازسلطنت خلع و بنیان های حکومت وقت از هم پاشید و انقلابیون دیروز حال قدرت را در دست داشتند. شعارهایی که تا دیروز توسط همین انقلابیون فریاد زده می شد و توسط مردم تکرار می شد حال باید به آن عمل می شد.آزادی و استقلال بخشی ازمطالباتی بود که حال شاید انقلابیون باید درک میکردند که وعده انجامشان چندان هم ساده نیست.انقلاب ایران اتفاقی مهم نه فقط در تاریخ یک سرزمین و سرنوشت مردمانش که اتفاقی مهم در منطقه نیز محسوب می شده است.
بدهی انقلابیون به مردم
انقلاب بهمن 57 از حیث فرآیند و لحظه وقوع انقلاب بی بدیل بود.ستم و جباریت رژیم سال ها قبل شروع شده بود اما موج حضور مردم در کمتر از 6 ماه با کمترین میزان خشونت ممکن یکی از رژیم های مجهز خاورمیانه را به زیر کشید. انقلاب ایران آن گونه که برخی انقلابیون القا می کنند انقلاب خشن و خونینی نبود.شعارهای مردم نیز بیش از مسئله اجتماعی و مبارزه طبقاتی مبتنی بر آرمان ها و آزادی های سیاسی و مدنی بود.شعار استقلال ؛آزادی و جمهوری اسلامی از مترقی ترین شعارهای قرن بیستم بود که در یک کشور خاورمیانه ای می توانست سر داده شود. مردم با سلام و صلوات انقلابیون را به قدرت رساندند.اما روند تحولات بعد ازانقلاب به مسیر متفاوتی رفت و برادری ها فراموش شد و انقلابیون به جان هم افتادند. نظریه پردازی و ارائه راهکار مبارزاتی برای وقوع انقلاب و ایجاد وحدت میان نیروها،خصوصا در جوامع بسته و سنتیکاری است بس دشواروممکن است به نتیجه ای مطلوب منجر نشود. بدیهی است که در این صورت،خسارات سنگینی برانقلابیون و مبارزین وارد ميشودوهزینه هایی را بر آنهاوجامعه تحمیل ميکند.ازایجاد فضای رعب و وحشت و تقویت نظامیان و نظامی گری توسط مستبدان گرفته تا فقر و فلاکت مردم و زندان و اعدام و… .
آرمان مشترک برای درد مشترک
اما درجوامعی که انقلاب رخ ميدهدومنجر به پیروزی مردم ميشود،حفظ ونگهداری وجلوگیری ازانحراف آن بسی دشوارتر است. قبل ازهرانقلابی نیروها با آرمان مشترک برای رسیدن به یک هدف با هم وحدت ميیابند و در جهت همان هدف و آرمان مشترک گام بر ميدارند ولی پس از انقلاب، تضادها و تناقضها و سهمخواهی هر یک از نیروها به مانند یک آفت بزرگ رخ مينماید و وحدت و همه تلاشهای گذشته و لاجرم انقلاب را در خطر انهدام و نابودی قرار ميدهد.از این رو است که تحلیل واقع بینانه انقلاب بهعنوان یک رویداد بزرگ اجتماعی،که مستقیما با آمال واندیشه انسانی و در بستر جامعه بشری واقع ميشود بسیار مشکل است.انقلاب ایران «جدایاز نوع و رویکرد آن وبازیگری نیروها در درون آن»ازحیث کلیت این تحلیل بادیگر انقلاب ها تفاوتی نداردواولین ومحوری ترین خطر برای هررویداد اجتماعی وهرانقلابی همین است که درزمان پیش ازپیروزی ودربحبوحه انقلاب، وحدت و انسجام و تمرکزبرهدف مشترک همه گروه ها وجود داردولی به محض پیروزی ووقوع انقلاب،از هم گسیختگی و صف خود را جدا کردن و دوری گروهها از هدف واحد و تمرکز صرفا جناحی و حزبی و سازمانی آغاز ميشود و نیروها تجزیه ميشوند.بدیهی است در این فرآیند، گروههایی طرد ميشوند و گروههایی سهم بیشتری را به خود اختصاص ميدهند. آنچه که ميگویند «انقلاب فرزندان خود را ميبلعد» بیراه نیست.زیراعده ای که خود رادرپیروزی سهیم ميدانند به دلایل مختلف واز طرف آنان که سیطره بیشتری یافته اند، مورد بی مهری قرار ميگیرند. اما بخش دوم درانقلاب هاو انقلاب ایران مسئله هم شعارها و دلایل و باورهایی بود که در نهایت انقلاب ایران را رقم زد. مطالباتی که در صدر آن خواست رسیدن به آزادی های مدنی واجتماعی وسیاسی بود. شاید آخرین شاه ایران آنگاه که سرمست بود از رسیدن دلارهای نفتی و شکست جنبش ملی شدن نفت در ایران و حصر مصدق و زمانی که دستور داد تمامی احزاب تعطیل شوند و هر ایرانیای که عضو حزب رستاخیز نمی شود، کشور را ترک کند تصور نیز نمیکرد کمتر از چهار سال بعد، خلأ آزادی سیاسی چنان عرصه را بروی تنگ کند که ناچار شود ایران را ترک کند و طومار سلطنتش در هم پیچیده شود.
شعارها نماد خواسته ها
شعارهای روزهای انقلاب و سال های پیش از آن خواسته های بسیاری را در خود حمل می کند. از آزادی های اقتصادی تا رسیدن به آزادی سیاسی و رفاه اقتصادی و اجتماعی همگی مواردی بود که حکومت وقت را از اریکه قدرت به زیر کشید. «شعارهاي انقلاب»که پا به پاي انقلاب به همراه مبارزات انقلابي مردم بيان ميشدند،نشاندهنده اعتقادات مردم نسبت به رژيم حاکم،دلايل مخالفت باآن،پيروي ازرهبران انقلابي خاص،آرمان ها و اعتقادات مردم انقلابي و کمال مطلوب هاي آنها در پيريزي نظام جديد بودند.به همين دلایل است که شعارهاي انقلابی براي جامعهشناسان از ارزندهترين منابع تحليل، مطالعه و تجزيه ابعاد مختلف پديده انقلاب به شمار ميروند.
با توجه به اينکه انقلاب ايران به دنبال تظاهرات تودهاي وسيع و دامنهدار،به وقوع پيوست به نظرميرسدبا بررسي شعارهاي مردم انقلابي که در جريان مبارزات ضدرژيم استفاده ميشد،ميتوان به اهداف وماهيت انقلاب ايران پي برد.اين شعارها نشاندهنده دلايل نارضايتي ازرژيم،اهداف،آرمان هاوبه طورکلي«بيانيههاي سياسي»مردم درضديت با رژيم و خواستهاي سياسي بود.درتعريف شعار انقلابي ميتوان گفت؛«شعارانقلابي عبارتي نسبتاً موزون،ساده و عام فهم است که دسته جمعي اداميشودوباتکيه برعواطف واحساسات تودهاي، ارزيابي مثبت و منفياي از وضع موجود يا وضع ايدهآل يا شخصيتهاي سياسي ارائه ميدهد.شعار انقلابي با قضاوت ارزشي،به تودهها جهت ميدهد و آنها را دعوت به عمل سياسي جمعي ميکندتانظام حاکم را براندازند و نظامي آرماني را جايگزين آن کنند».شعارها بيانگرنگرش ايدئولوژيک انقلاب،انقلابيون وتودههاي انقلابي نسبت به وضع موجود، هدفها و ويژگي هاي نظام آرماني و نحوه انتقال جامعه ازوضع موجود به وضع آرماني است.ازاين رواست که شعارهاي هرانقلابي ازميراثهاواسنادگرانبهاي آن وازجمله مهمترين منابع فرآيند انقلابي، ارزشهاوآرمان هاي انقلاب،دوستان ودشمنان انقلاب وميزان موفقيت آن است.شعارهاي انقلاب اسلامي در ايران معمولا يا از طريق شفاهي ودرتظاهرات وگفتوگوهاي عاميانه کاربرداشت ويا به صورت نوشته در روي ديوارها و پلاکاردها ديده ميشد.بعضي از ديوارنوشتهها انعکاس بخشي از پيامها و گفتههاي رهبران انقلاب است که بانفي رژيم حاکم وبرشمردن«جنايات وخطاهاي»آن به ترويج شيوههاي مبارزه وارائه الگوي حکومتي آينده ميپردازد. این شعارها خواستی بود که حالا از یک حنجره جمعی خارج میشدواین صدای هماهنگ بود که در نهایت بساط دوران پهلوی را برچید. حال 38 سالگی واقعه ای مهم وتاریخی در حالی برگزار می شود که بسیاری از گروه های سیاسی و علما و اهالی حوزه و دانشگاه، مردم را به شرکت در راهپیمایی بزرگ انقلاب فرا می خوانند. راهپیماییای که حضور در آن دارای اهمیت بسیاری است اما در این میان آن چه نباید نادیده گرفته شود این است که باورها و خواست ها و شعارهایی است که در آن روزگار یکی از بزرگترین هماهنگی های ملی را آفرید. خواستهایی که همچنان و همیشه در طول تاریخ در ردیف اولین و اساسی ترین خواسته های انسانی بشریت است و ای کاش فردا که مسئولان کشور در راهپیمایی بزرگ کنار هم جمع میشوند بار دیگر به صورتهای مردمانی که می آیند تا پیمان 38 ساله خود را گرامی بدارند با دقت نگاه کنند و از یاد نبرند خواسته های این ملت همچنان وجود دارد همانگونه که این ملت در این سال ها همواره بر سر پیمان 38 ساله خود ایستاده اند.
179/