بازپروري مجرمان با رواندرماني
بهروز جوانمرد/ استاد دانشگاه و وکیل دادگستری البته هنوز مشخص نیست که آیا افراد با تفاوتهای مغزی متولد شدهاند یا این منطقه در مغز به مرور رشد کرده!، اما دستکم مشخص شده که میزان و کیفیت معاشرت اجتماعی با تفاوتهای ساختاری مغز در ارتباط است. به گفته محققان انگلیسی این کشف یعنی افرادی که در …
بهروز جوانمرد/ استاد دانشگاه و وکیل دادگستری
البته هنوز مشخص نیست که آیا افراد با تفاوتهای مغزی متولد شدهاند یا این منطقه در مغز به مرور رشد کرده!، اما دستکم مشخص شده که میزان و کیفیت معاشرت اجتماعی با تفاوتهای ساختاری مغز در ارتباط است. به گفته محققان انگلیسی این کشف یعنی افرادی که در فضای کورتکس مغز یک لایه بیشتر قشر خاکستری دارند از نظر روابط اجتماعی قویترند ، میتواند به کسانی که در روابط اجتماعی دچار سختی هستند مثل افراد دچار در خودماندگی (اوتیزم) و کسانی که دچار روان گسیختگی و سوءظن هستند (شیزوفرنی یا همان اسکیزوفرنی) کمک کنند.
بر همین منوال در بررسی چرایی ارتکاب جرم بحث مداخله عوامل روانی نیز قابل طرح است. موضوعی که از آن به عنوان روان شناسی جنایی یاد می شود. هدف آن یافتن راهکاری است برای پیشگیری از ارتکاب جرم و جنایت از سوی بزهکارانی که سابقه اختلالات روحی و روانی دارند.
از روان شناسی تا روان شناسی جنایی
روانشناسی علم مطالعه رفتارها و فرآیندهای ذهنی است، در این تعریف دو اصطلاح متمایز شده است،الف) رفتار:هرپاسخ خودآگاه یا ناخود آگاه به محرک های درونی و بیرونی که میتواند قابل رویت باشد یا نباشد.ب)فرآیند ذهنی:اندیشه و احساساتی است که انسان در طول زندگی تجربه میکندو برای همگان قابل مشاهده نیست.
به این ترتیب هدف یک روانشناس آن است که با متد علمی رفتارهای انسان را تجزیه و تحلیل کند.بر این مبنا، روانشناسی جنایی شاخهای از روانشناسی است که به تاثیر عوامل روحی و روانی بر ارتکاب جرم و بزهکاری میپردازد.
به طور کلی سه هدف در روانشناسی جنایی دنبال میشود:
1ـ بازسازی و درمان مجرم
2ـ بازپروری اجتماعی یعنی فراهم کردن زمینه های آشتی مجدد فرد با جامعه.
3ـ تلاش برای برطرف کردن عوامل و محرکهای مولد جرم
به این ترتیب، موضوع روانشناسی جنایی مطالعه چگونگی تشکیل شخصیت مجرمانه و علل و انگیزههای روحی و روانی برای ارتکاب جرم است. در این رهگذر به شاخههای دیگر روانشناسی نیز مثل روانشناسی عمومی، روانشناسی بالینی روانکاوی و روان پزشکی نیز توجه میشود. با این مقدمه میتوان تعریف جامعتری از روانشناسی جنایی ارائه کرد: «علم مطالعه شخصیت بزهکار ـ شناخت دلایل و انگیزه های بزهکاری که اشاره دارد به تجربههای دوران کودکی ـ محیط زندگی ـ اختلالات زیست شناختی، به بیان دیگر مطالعه علمی رفتار مجرمانه و فرآیندهای ذهنی که در ارتکاب جرم نقش دارد.»
روانشناسی جنایی و شیوه تعامل با سایر علوم
روانشناسی جنایی به دلیل ارتباط با پدیده مجرمانه ناگزیر با رشتههای دیگر همپوشانی پیدا میکند؛ از جمله انسانشناسی جنایی که علم مطالعۀ ویژگیهای زیستی و جسمانی و تأثیر آن در وقوع جرم است و زیست شناسی جنایی که علم مطالعه جنبههای ژنتیکی و اثرات هورمونها بر وقوع جرم است. همچنین با جامعه شناسی جنایی ارتباط دارد که علت شناسی جرم را در بستر اجتماع انجام میدهد.
همچنین روانشناسی جنایی با علم اداره زندانها یا کیفر شناسی در ارتباط است که در مورد شناخت ضمانت اجراهای کیفری با تأکید بر مجازاتهای سالب آزادی و مدیریت فضای تأدیب و بازپروری مجرمین است.
انسانشناسی جنایی با توجه به ساختار درونی بدن و زیست شناسی جنایی با مطالعه بحث ژنتیک، وراثت و روانشناسی جنایی با مطالعه فعل و انفعالات ذهنی هر یک به سهم خود در پی شناخت علل پدیده مجرمانه هستند. یکی از آفتهای جرمشناسی و نظریههای آن مطلق انگاریِ واضعان نظریههای جرمشناسی از یک سو و نسبی بودن این تئوری ها در عمل از سوی دیگر است. از این رو شناخت چرایی رفتار مجرمان از سوی انسان از جنبه های مختلف باید مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. با وجود این، علمی کردن واکنش اجتماعی یکی از آورده های جرمشناسی بالینی است.
در جرمشناسی بالینی یا درمانگاهی، مجرم از نظر پزشکی و روانی مورد مطالعه قرار میگیرد. این مطالعه بعد از ارتکاب جرم آغاز میشود و نتایج آن هم در مرحله دادرسی و صدور حکم برای اتخاذ تصمیمی مناسبتر درباره متهم اعمال میشود و هم در مرحله پَسادادرسی یعنی مرحله اجرای احکام برای تأثیر مطلوب مجازات در روند بهبود محکومٌعلیه اعمال میشود.
جرمشناسی بالینی در قانون اساسي
قانون اساسی ایران هم به جرمشناسی بالینی اشاره کرده است. بند 5 اصل 156 در شرح وظایف قوه قضاییه مقرر داشته: « اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمان» که قسمت اول جرمشناسی پیشگیرانه است و قسمت دوم جرمشناسی بالینی است که در زندان انجام میشود.
باید در نظر داشت پیشگیری اجتماعی تنها وظیفه قوهقضايیه نیست بلکه وظیفه نهادهای دولتی است مثل مدرسه و صداو سیما و وزارت ارشاد و… که به نوعی با روان انسان در ارتباط هستند. اما اصلاح و درمان وظیفه قوهقضايیه است چون توسط عوامل زندان انجام میشود.
توجه به وضعيت رواني مجرم در صدور احكام
در قوانین موضوعه کیفری نیز به عامل شخصیت توجه شده است؛ مثلا ماده 64 ق.م.ا. مصوب 1392 بیان داشته: «مجازات های جایگزین حبس عبارت از دوره مراقبت، خدمات عمومی رایگان، جزای نقدی، جزای نقدی روزانه و محرومیت از حقوق اجتماعی است که در صورت گذشت شاکی و وجود جهات تخفیف با ملاحظه نوع جرم و کیفیت ارتکاب آن، آثار ناشی از جرم، سن، مهارت، وضعیت، شخصیت و سابقه مجرم، وضعیت بزه دیده و سایر اوضاع و احوال، تعیین و اجرا میشود.» یا در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 یکی از مواردی که به موجب ماده 279 در کیفرخواست قید می شود « خلاصه پرونده شخصیت یا وضعیت روانی متهم » است. همچنین در تبصره 2 ماده 513 همین قانون مقرر شده « به جز مواردی که در قانون یا در حکم دادگاه تصریح شده است، محکومان با توجه به نوع و مدت محکومیت، پیشینه و شخصیتشان، بر اساس تصمیم شورای طبقه بندی و تأیید قاضی اجرای احکام در یکی از بخشهای فوق نگهداری میشوند.
شاخهها روانشناسي جنايي
در سالیان اخیر از بطن روانشناسی جنایی سه رشته جدید نیز ظهور کرده است؛
1ـ روانشناسی قضایی: که به مطالعه رفتار حاضرین در فرآیند دادرسی اعم از جلسات دادسرا و دادگاه یعنی شکات ، شهود، متهمان و تماشاگران می پردازد که هدف از تأسیس این رشته بهبود فضا و طراحی داخلی جلسات دادگاه و همچنین مدیریت جلسات محاکمه است.
2ـ روانشناسی قانونی: که مربوط به فرآیند صدور حکم نهایی است که با توجه به پرونده شخصیت متهم، قاضی مربوطه این معیار را یعنی گزارش پزشکی ـ گزارش مددکار اجتماعی و گزارش روان پزشک را در جهت رعایت اصل فردی کردن مجازات اعمال میکند.
مقنن ایران نیز از آوردههای این رشته بیتأثیر نبوده است؛ ماده 203 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 مقرر داشته: «در جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه چهار و بالاتر است و همچنین در جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها ثلث دیه کامل مجنیٌعلیه یا بیش از آن است، بازپرس مکلف است در حین انجام تحقیقات، دستور تشکیل پرونده شخصیت متهم را به واحد مددکاری اجتماعی صادر كند. این پروندهکهبهصورتمجزا از پرونده عمل مجرمانه تشکیل میشود، حاوی مطالب زیر است:
الف- گزارش مددکار اجتماعی در خصوص وضع مادی، خانوادگی و اجتماعی متهم ، ب- گزارش پزشکی و روان پزشکی».
همچنین مطابق ماده 279 همین قانون یکی از مواردی که باید در کیفرخواست ذکر شود خلاصه پرونده شخصیت یا وضعیت روانی متهم است.بر همین منوال در ماده 286 قانون یاد شده آمده که علاوه بر موارد مذکور در ماده (203) این قانون، در جرایم تعزیری درجه5و6نیز، تشکیل پرونده شخصیت در مورد اطفال و نوجوانان توسط دادسرا یا دادگاه اطفال و نوجوانان الزامی است.
3-روانشناسی زندانها: که علم مطالعه برنامههای اصلاح و درمان محکومان و آماده کردن آنها برای آشتی مجدد با جامعه است . در آییننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات ایمنی و تربیتی کشور مصوب 20آذر1384، مرکزی پیشبینی شده تحت عنوان مراقبت بعد از خروج؛ این واحد مکلف است دو ماه قبل از اتمام دوره حبس محکومٌعلیه وضعیت اجتماعی و مادی او را برای بازگشت مطلوب وی به محیط زندگی فراهم کند. همچنین بعد از اتمام دوره حبس مددکاران این مرکز مکلفند دستکم تا سه ماه ارتباط خود را با محکومٌعلیه حفظ كنند و از او حمایت مادی و معنوی به عمل آورند. به موجب ماده 16 آیین نامه مذکور « ادارههای مراقبت بعد از خروج مراکزی هستند که حمایت محکومان آزاد شده و واجد شرایط را بر عهده میگیرند.» همچنین مطابق ماده 239 همین آییننامه« اجرای احکام زندان موظف است آخر هر هفته اسامی محکومان را که دو ماه به پایان محکومیت آنان باقی مانده است تهیه و به قسمت رسیدگی و مددکاری تسلیم كند و اداره مراقبت بعد از خروج یا همکاری با کمک انجمن حمایت از زندانیان، انجمنهای خیریه و ادارههای مربوط به مشاغل وزارت کار و امور اجتماعی نسبت به محکومانی که مأوا و شغلی ندارند دستکم تا سه ماه پس از آزادی از زندان حمایت مادی و معنوی بهعمل میآورند.»
وظايف سازمان زندانها در بازپروري مجرمان
بند (ن) ماده 211 قانون برنامه پنجم توسعه مصوب 1389 نیز مقرر میدارد: سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی مکلف است با همکاری دستگاههای اجرایی، مؤسسات عمومی و مردم نهاد، به منظور باز اجتماعی شدن محکومان در طول برنامه اقدامات ذیل را به اجرا گذارد:
1-با رویکرد ارتقاي بازدارندگی و جنبه اصلاحی مجازات حبس، اصلاح محیط زندانها از طریق اقداماتی نظیر طبقهبندی زندانیان و بازداشتشدگان براساس سابقه و نوع جرایم ارتکابی، تفکیک متهمان از محکومان در بازداشتگاههای موقت در شهرهای بالای بیستهزار نفر جمعیت،2-آموزش زندانیان واجد شرایط با همکاری وزارت آموزش و پرورش3-رفع مـشکل معیشتی خانوادههای زندانیان بیبضـاعت با همـکاری کمـیته امداد امامخمینی(ره)، سازمان بهزیستی و سایر نهادهای ذیربط4-معرفی زندانیان نیازمند اشتغال به مراجع ذیربط پس از آزادی.
مراقبت از مددجويان بعد از آزادي
در آیین نامه مراقبت بعد از خروج معتادان مصوب 11/8/1392 در تعریف مددکار اجتماعیِ مراقبت آمده که « فرد آموزش دیده و واجد شرایط که طبق ضوابط و مقررات صلاحیت وی به تأیید رسیده و پیگیری و نظارت بر حسن اجرای تکالیف مراقبت بعد از خروج فرد یا افراد را در زمان مقرر به عهده داشته و موظف است گزارش وضعیت را به طور مستمر به مدیر مرکز گزارش دهد. » دستور مراقبت بعد از خروج مقام قضایی بهطور کتبی صادر و به شخص و مرکز و سایر مراجع مورد نیاز جهت اطلاع و نظارت بر حسن اجرا ابلاغ می شود. مرکز موظف است از طریق واحد مددکاری اجتماعی تدابیر لازم برای حسن اجرای دستور و نحوه ارائه گزارش به مقام قضایی را اتخاذ و گزارش تخلف مستمر از دستور موضوع این ماده را بهطور کتبی ظرف ۲۴ ساعت به مقام قضایی یا نماینده وی تقدیم خواهد داشت .مقام قضایی می تواند به منظور تقویت اقدامات نظارتی بر حسن اجرای تکالیف موضوع ماده (۲) این آیین نامه، توسط شخص یا مرکز یا مجری ذیربط؛ نمایندهای از قبیل ضابطین دادگستری تعیین كند. نماینده تعیین شده موظف به اقدام و ارائه گزارش مکتوب طبق نظر مقام قضایی است.
179/