سلطنتطلبان 37 سال دير به فكر شاه دوستي افتادهاند
شايد بهتر باشد گفتوگوي خود را از اين نقطه شروع كنيم كه يك سريال تلويزيوني طبعاً واجد نقاط قوت و ضعفي است، اما چنين به نظر ميرسد كه جنجالآفريني عليه سريال «معماي شاه» چيزي فراتر از انتقادات عادي و طبيعي است. از نظر شما اين جنجالها از چه عواملي نشأت ميگيرند؟ به نام خدا. به …
شايد بهتر باشد گفتوگوي خود را از اين نقطه شروع كنيم كه يك سريال تلويزيوني طبعاً واجد نقاط قوت و ضعفي است، اما چنين به نظر ميرسد كه جنجالآفريني عليه سريال «معماي شاه» چيزي فراتر از انتقادات عادي و طبيعي است. از نظر شما اين جنجالها از چه عواملي نشأت ميگيرند؟
به نام خدا. به نظر من ساختن سريال معماي شاه جرئت ميخواست و آقاي ورزي اين جرئت را داشت. البته بايد از مشورتهاي بيشتري برخوردار ميشد، كما اينكه الان با من مشورت ميكند و سريال بيش از اوايل، در خط خودش آمده است. در سريال نكات جالبي ديدم. سريالهاي تلويزيوني يا طنز هستند يا خانوادگي و سريال تاريخي ساختن واقعاً كار مشكلي است، مخصوصاً اينكه ما لوكيشن نداريم.
من يك سال قبل از انقلاب در انگليس بودم. كاخهاي قرون وسطي و دورههاي پس از آن همه سر جايشان هستند و فيلمسازي درباره آنها بسيار ساده است. همينطور در آلمان شرقي و غربي، واقعاً اين بافتها را نگه داشتهاند. در ايران شما چنين جاهايي را پيدا نميكنيد. مثلاً كاخ مرمر در حال حاضر مقر مجمع تشخيص مصلحت نظام است و نميگذارند در آنجا فيلمبرداري كنيد، در حالي كه شاه بخش اعظم عمر خود را تا سال 1345 كه به نياوران منتقل شد، در كاخ مرمر گذراند. لابد صحنههاي مربوط به آنجا را در كاخهاي گلستان، سعدآباد و نياوران گرفتهاند.
در توليد يك سريال تاريخي، مشاورت لباس خيلي مهم است. در بعضي جاهاي اين فيلم مشكل وجود داشت كه ايراد گرفتم، ولي در هر حال آقاي ورزي همت بزرگي كرده است. مسئله مهم اين است كه كساني كه بايد در سال 1357 به شاه كمك ميكردند و جزو هواداران او بودند، فرار كردند و حالا در محيط امني نشستهاند و تازه يادشان آمده است كه بايد شاهپرستي كنند! اينها استدلالهاي عجيب و غريبي هم ميكنند و مثلاً ميگويند با توجه به ارقام اختلاس امروز، 60 ميليون تومان اختلاس در قند و شكر آن سالها موضوع مهمي نيست! بعد هم اين تحليلها را از شبكههاي ماهوارهاي كه من صاحبان آنها را كاملاً ميشناسم، پخش ميكنند. بسياري از اينها كمونيست بودند و چون فعلاً درخارج سلطنتطلبي مد روز است، سلطنتطلب شدهاند! اينها كساني بودند كه عمدتا در ساواك پرونده فعاليت عليه رژيم شاه داشتند و حالا چون شرايط ايجاب ميكند، سلطنتطلب شدهاند.
در اينگونه تحليلها نقش عنصر«بياطلاعي تاريخي» را چقدر مهم ميبينيد؟ به نظر ميرسد كه برخي از اظهارنظرها آبشخوري جز بيسوادي نداشته باشد.
بله، عدهاي هم افراد بياطلاعي هستند كه ميخواهند عوامفريبي كنند. مثلاً اخيراً آقايي گفته كه اين سريال را تماشا نميكنم، چون اخلاق عمومي را خراب ميكند و به بچههايم هم گفتهام تماشا نكنند! اين آقا تاريخ نميداند، كما اينكه من هم علم ايشان را نميدانم و اگر بخواهم در مسائلي كه ايشان آگاهي دارد، اطلاعاتي را كسب كنم به ايشان مراجعه ميكنم. معلوم ميشود ايشان حداقل اطلاعات را هم از تاريخ و روابط سياسي ايران و امريكا ندارد. چرا ميگوييد سفير امريكا چه حقي داشت كه به شاه ايران دستور بدهد؟ وقتي انسان مطلبي را نميداند، ضرورتي ندارد درباره آن اظهارنظر كند. اگر خيلي اطلاعات تاريخي داريد، يك سري اسم را ميگويم، شما جواب بدهيد كه اينها كه هستند؟ «سرپرسي كاكس»( Percy Cox)، «سرپرسي لوري»( Percy Loraine)، «سررابرت كلايو» (انگليسي: (Robert Clive)، «سر هوراس سايمور»(Horace Seymour) و…
آن موقع نميگفتند سفير، بلكه ميگفتند وزير مختار. اينها وزير مختارهاي انگليس در ايران بودند. شما كه ميگوييد سفير امريكا چطور به رضاشاه دستور داد، حتي يكي از اسامي سفراي انگليس را ميدانيد؟ ميگويند: چرا شاه با يك زن در ساختماني بود و فوزيه و پرون رفتند و تماشا كردند؟ اين را كه ابوالمورخين شما، آقاي فردوست نوشته است. شما كه حرفهايش را قبول داريد و روزنامه اطلاعات هم كه تا به حال 50 بار كتابش را چاپ كرده است. كارگردان كه محقق تاريخ نيست. او و سناريست با مراجعه به كتابها و اسنادي كه منتشر شدهاند، سناريو را مينويسند. كتاب خاطرات فردوست مورد قبول جمهوري اسلامي است. همه جا هم دارند از اين كتاب نقل قول ميكنند. اين موردي هم كه ورزي در سريال آورده، در اين كتاب هست. حالا اگر مطالب اين كتاب را نميتوانيد بپذيريد، درباره خاطرات اسدالله علم چه ميگوييد؟ علم وزير دربار بود و شش جلد كتاب خاطرات نوشت و كتابش هم قرار نبود چاپ شود و خانوادهاش در انگليس چاپ كردند. او هم همه اينها را گفته است.
مگر شاه قديس بود؟ ايشان ميگويند چرا اينها را ميگوييد؟ اخلاق بچهها فاسد ميشود! خب چه بگويند؟ از شاه تعريف كنند و بگويند مظهر اخلاق بوده است؟ تقريباً تمام اطرافيان شاه درخاطرات خود شبيه به اين داستانها را نوشتهاند. خود علم اينها را مورد به مورد نوشته است. اين سريال هم كه سفارش بخش خصوصي نيست، سفارش تلويزيون جمهوري اسلامي است. چرا انتقاد نابجايي ميكنيد و توي سر يك توليد وطني ميزنيد؟
وقتي حريم سلطان در 350 قسمت تهيه ميشود و ايرانيها را مردم بدبخت و بينوايي معرفي ميكند و شاه طهماسب را برخلاف نص صريح تاريخ، آدمي محقر و شهر قزوين را يك شهر عقبمانده نشان ميدهد، چرا صدايتان در نميآيد؟ در اين سريالها از اشغال تبريز حرف ميزنند. چرا اين را به روي خودشان نياوردند؟ مگر دولت عثماني قصد نداشت ريشه شيعه را از جا بركند؟ دعواي ما و عثماني اساساً بر سر چه بود؟ چرا آن موقع صداي هيچكدامتان درنيامد؟ اين سريالهاي تركيهاي كه پخش ميشوند و از صبح تا شب زن و دختر و همه به جان هم ميافتند، اين زن او را ميربايد، آن يكي به حريم خانواده ديگري تجاوز ميكند و همه سريالهايشان جنبههاي ناموسي دارد، چرا صداي آقايان در نميآيد؟ چرا مثلاً يك نامه به الازهر نمينويسند كه اين چه تصويري است كه كشورهاي اسلامي دارند از اسلام نشان ميدهند؟ دولت جمهوري اسلامي محذورات علمي، ديني و فقهي دارد كه نميتواند اعتراض كند، ولي چرا صداي به اصطلاح نخبگان در نميآيد؟
پس به نظر شما سريال درباره رفتارهاي غيراخلاقي خانواده پهلوي اغراق نكرده است؟ چون برخي چنين ديدگاهي دارند.
خير، اتفاقاً خيلي هم مراعات اخلاق جامعه را كرده است. ميگويند چرا فوزيه را درحال انجام رفتاري شبيه به خيانت نشان ميدهد؟ خب اينها نميدانند كه خيلي بدتر از اينها در تاريخ هست! نامه شاه به ملك فاروق را كه نخواندهاند كه ببينند درباره رفتارهاي غيراخلاقي فوزيه به او چه نوشته است! مشكل اينجاست كه تاريخ نميخوانند.
من مورخ در حد علاقه و نياز خودم، همه منابع ديني را مطالعه كردهام. الان كتابي درباره تاريخ زن ايراني نوشتهام كه سه فصل آن درباره زن در اسلام است. شما هم بايد تاريخ بخوانيد. در تلويزيون يك وقت مجاني به شما دادهاند و آن وقت مينشينيد و ايراد ميگيريد كه براي اين سريال 20 ميليارد خرج شده است! وقتي دشمنان ميلياردها دلار عليه ايران خرج ميكنند، وقتي ميخواهند براندازي كنند؛ وقتي دهها فيلم دروغ درباره ايران ميسازند، در اين طرف براي بيان واقعيتها نبايد هزينه كنيم؟ من عمده فيلمهاي آرشيو بي. بي. سي، آرشيو بوندس آلمان، (Bundes archive) آرشيو كاروناس درباره تاريخ ايران را ديدهام. اگر در آنجا بودم با آن آرشيوهاي غني كه دارند، فيلمهاي بسيار بهتري ميساختم. آنها كه كاري نكردهاند. فيلمهاي آرشيوي وآماده را به هم چسبانده و اسمش را مستند گذاشتهاند!
با اين همه مقصود شما از اين سخن، مبرا كردن سريال از برخي ايرادات طبيعي كه نيست؟ درست است؟
بله، سريال معماي شاه ايراداتي دارد. هيچ كسي هم به اندازه من به آن ايراد نميگيرد. مواقعي احساس ميكنم از بس ايراد ميگيرم، واقعاً ورزي را كلافه ميكنم. گاهي ميشود ساعت 12 شب زنگ ميزنم و ميگويم فلان نكته در قسمتي كه پخش شد، غلط است. تكتك لباسها را چك كردهام! در يك مورد لباس شاه غلط بود، سه بار يادداشت دادم. بعد از يك سال كه كار را شروع كردند، به سراغم آمدند. الان برنامههايشان را ميآورند و ميبينم و دائماً يادداشت ميدهم. فكر ميكنم حجم يادداشتهاي من، از فيلمنامه هم بيشتر شده باشد! با اين همه واقعاً زحمت كشيدند. ورزي غائله 17 آذر را شاهكار ساخته و همه چيز را درست در آورده و زحمت كشيده است. در يك قسمت فقط 800 نفر وارد صحنه ميشوند. اداره كردن اينها، لباسهايشان، صبحانه و ناهارشان واقعاً تدارك ميخواهد وكارسختي است. با اين همه دائماً تذكر عتابآلود ميدهم كه مثلاً چرا گفتيد شاه از دامان انگليس «آويزان» شده است؟ كلمه «آويزان» جديد است و در واژگان آن موقع نبود. در فيلم 300 همه چيز درست بود؟
اشاره كرديد به دشواري كار با بودجه محدود و فقدان لوكيشن و همه عوامل حرفهاي. با تأييد اين حرف شما، بحث بر سر اين است كه وقتي كاري با اين همه دشواري و زحمت ساخته ميشود، آيا بهتر نيست نكات ظريفي كه به نمونهاي از آن اشاره كرديد رعايت شوند كه به خاطر اين جزئيات، صحت رويدادها زير سؤال نروند؟ آيا بهتر نيست تيمي از مشاوران مختلف اين موارد را بررسي كنند كه اين اشكالات پيش نيايند؟ قبول داريد كه در يك اثر تاريخي اشتباهات جزئي كل اثر را زير سؤال ميبرد؟
اين ربطي به كارگردان ندارد. قطعاً بايد روي وجود يك تيم مشاوره متشكل از تخصصهاي مختلف از قبيل لباس، لهجه، ادبيات، واژگان و… تأكيد كرد. متأسفانه ما تا كنون چنين ساز و كاري نداشتهايم و همه چيز به عهده كارگردان قرار ميگيرد. ما كه امكانات هاليوود را نداريم. من سؤال ميكنم كه آيا همه چيز در فيلم «آرگو» صحيح بود؟ من يك ساعت درباره اين فيلم در تلويزيون صحبت كردم. شش امريكايي از سفارت امريكا در آمدند و به سفارت كانادا كه كمي بالاتر و روبهروي وزارت بازرگاني بود، رفتند و سه ماه آنجا ماندند. بعد هم پاسپورت كانادايي گرفتند و از فرودگاه مهرآباد رفتند. ببينيد چه حقهبازي در فيلم آرگو راه انداختهاند! طرف از امريكا آمده و اينها را نجات داده است! سراپا دروغ! سفير وقت كانادا در اتاوا گفته است كه اصلاً چنين چيزي يادم نميآيد! آقايان به اصطلاح منتقد، چرا اينها را نميبينند؟ آيا «فيلم 300 »درست بود؟ اسكندر واقعاً چنين آدمي بود؟ منابع تاريخي را بخوانيد و ببينيد چه آدم محملي بود! حالا همه اينها را رها كرده و روي معماي شاه زوم كردهاند، در حالي كه اگر ورزي يك فيلم آپارتماني بسازد، هم زحمتش كمتر است و هم كلي درآمد دارد! الان چهار سال است دارد در چنين شرايط دشواري كار ميكند. هم سناريو مينويسد، هم ايرادها را رفع ميكند. من هم مرتباً دارم ايراد ميگيرم كه چرا اشرف اين طوري لباس پوشيده است؟ چرا فردوست لباس شخصي پوشيده است؟ چون فردوست هميشه لباس نظامي ميپوشيد. آنقدر ايراد ميگيرم كه گاهي ورزي خسته ميشود و تلفنم را جواب نميدهد!
سريال و درام كه تاريخ محض نيست. بايد داستان داشته باشد. آمده و قصه فرعي خانواده وزيري را گذاشته است كه يك قصه ملودرام هم داشته باشد. ما كه در اين مملكت همه چيز را نميتوانيم نمايش بدهيم. محذوريت داريم. اخيراً ديدم در سريال سه چهار تا مجلس قمار گذاشته كه كاملاً هم درست است، در دوره پهلوي بسياري قمار ميكردند. گزارشهاي ساواك هست. بايد به آدمهايي كه كارشان را بلدند و زحمت ميكشند كمك كرد، نه اينكه چوب لاي چرخشان بگذاريم، آن هم با بيتوجهي و بياطلاعي از محذورات تلويزيون. يكسري از اينها آدمها مغرض هستند، عدهاي بياطلاع، برخي موجسوار و گروه چهارم هم اصلاً كسي را قبول ندارند! وقتي خودم شبها در تلويزيون برنامه مستند تاريخي اجرا ميكردم، بعضيها ميگفتند: ما اين را نميدانستيم! ميگفتم نميدانستيد، چون كارتان اين نيست! مگر من وقتي پيش چشمپزشك رفتم، چشمم را خودم عمل كردم؟ چشمم را به دكتر هاشمي وزير محترم بهداشت سپردم و عمل كرد و خدا پدرش را بيامرزد. بنده بسيار براي ايشان احترام قائل هستم.
در روزگار ما، برخي اساساً تاريخ را با ذهنيتها وحداكثر محفوظات و خاطرات خود يا پدر و پدر بزرگشان اشتباه ميگيرند و با همين بضاعت، درباره بسياري از سرفصلهاي آن اظهارنظر ميكنند. اين عارضه را چگونه بايد درمان كرد؟
مسلماً تاريخ يك رشته علمي است. چرا الان مورخ كم داريم؟ براي اينكه بايد تاريخ را به شكل كامل و جامع مطالعه كرده و بعد هم درست بيان كنيد. همه چيز را كه نميشود گفت، ولي اسناد و مداركش در تاريخ هست. رضاخان كه رفت، مطبوعات آزاد شدند و هر كسي هر چه دلش خواست نوشت. ما كه نميدانستيم دخترها را در انباري كه قبلاً در آنجا آجر ميپختند حبس كرده بودند كه بترسند! روزها در آنجا آجر ميپختند و شب خاموش ميكردند. اين دخترها را گاز خفه كرده بود! مردم به خاطر اين موضوع به دادگستري شكايت كرده بودند و خبرهايش را در روزنامههاي آن زمان نوشتهاند. به ديوانعالي كشور شكايت كردند و مأموران شهرباني را آوردند و محاكمه كردند. شماي منتقد اينها را نميدانيد؟ تقصير خودتان است.
تاريخ را در مدرسهها كه خوب درس نميدهند. كسي هم كه در تلويزيون دارد آن را روايت ميكند، از صبح تا شب ميگويند ضعيف و دروغ است، اينها نبوده است! ترياك كشيدن در آن موقع از سيگار كشيدن الان هم عاديتر بود! همه نوشتهاند كه شاه گاهي پكي به ترياك ميزد. تا سال 1325 كه وافورسوزان شد و در سال 1334 كه قانون منع كشت خشخاش و استعمال ترياك را در دولت علاء تصويب كردند، ترياك كشيدن منعي نداشت. از زمان شاهعباس به بعد اغلب شاهان و شاهزادهها اهل بنگ و حشيش بودند! آقايان سلطنتطلب اگر جرئت دارند بيايند به اين فكر كنند كه اساساً چرا شاه سقوط كرد؟ آيا واقعاً امريكاييها در گوادلوپ به او گفتند بلند شو برو؟ اگر اين طور است، چرا الان به جمهوري اسلامي نميتوانند بگويند بلند شو برو؟ مگر الان امريكا از ايران خوشش ميآيد؟ آنها كه دارند از صبح تا شب دسيسه ميكنند. از يك طرف عربستان را تحريك و داعش را درست ميكنند. ابوبكر بغدادي از كجا آمد؟ از پايگاه گوانتانامو! اگر شاه رفت براي اين بود كه محبوبيت نداشت. سن جوانها قد نميدهد، ولي در آن زمان خود من هم حيرتزده شده بودم! واقعاً فكر نميكردم شاه اين قدر منفور باشد! مردم عوض شده بودند…
خيليها آن را به شرايط عمومي جهان از نظر فرهنگي، سياسي و ارتقاي آگاهيهاي عمومي ربط ميدهند، اينطور نيست؟
بله، در دهه 1960 دنيا عوض شد. مردم كتاب ميخواندند، دنيا را ميديدند. خيلي از ديكتاتورها در دهه 1960 سقوط كردند. همين اردوغان كه امروز متهم به دروغگويي و دزدي است، 10 سال پيش محبوبترين مرد تركيه بود و خدماتي هم كرد، ولي هر چه بيشتر قدرت گرفت، بيشتر به سمت ديكتاتوري رفت. نوشته بودند، 52 درصد آرا را برد. «كنعان اِولين» ديكتاتور نظامي در سال 1980، 92 درصد آرا را داشت. آدمها عوض ميشوند. شاه هم در اوايل سلطنت محبوب بود، اما با رفتارهايش اين مزيت را از بين برد. متأسفانه كساني كه اظهارنظر ميكنند، اطلاعات ندارند.
بنابراين آقاي ورزي دست به كار بزرگي زده و زحمت كشيده است. آقاي دكتر حقاني هم در كنارش هست كه آدم محققي است. با ايشان در بعضي از مسائل اختلاف نظر دارم، ولي نميشود گفت ايشان يك آدم عادي است. 64 جلد مجله ارزشمند تاريخي در آورده است و ميليونها سند و عكس تاريخي را در مؤسسه تاريخ معاصر در اختيار دارد. بنابراين شمايي كه اظهارنظر ميكنيد، دانش خودتان در چه حد است؟ سريال تاريخي كه برنامه مذهبي نيست. تاريخ يك سلسله واقعيتهاست. بر اساس محذوراتي كه داريم، خيلي چيزهايش را نميشود گفت، ولي عكس آن را كه نميتوانيم بگوييم، آن هم با اين توجيه كه اخلاقي نيست. تاريخ از اين صحنهها فراوان دارد. تاريخ را كه فقط زهّاد و اوتاد نساختهاند. اگر قرار باشد در شرح زندگي شاه بهبه و چهچه كنيم، همين شما نميپرسيد پس مردم براي چه انقلاب كردند؟
در انقلاب مشروطه مگر روسيه پشت سر محمدعليشاه نبود؟ پس چرا نماند؟ آيا ميشود جنبش مشروطه را زير سؤال برد و گفت اصلاً بيخود انقلاب شد! بايد همانطور شاه و شاهزادهها مثل سابق اختيار مال و ناموس مردم را ميداشتند؟ بايد تاريخ مشروطه را بخوانيد تا ببينيد چه بلايي بر سر مردم ميآوردند كه مردم انقلاب كردند. شما ميتوانيد اين سريال را تماشا نكنيد، ولي من ميدانم كه 40 ميليون نگاه ميكنند و ميخواهند بدانند چه خبر بوده است؟ اين را از سؤالاتي كه از من ميكنند ميفهمم…
ظاهراً يكي از معيارهايي كه براي ارزيابي افكار تاريخي جامعه داريد، همين سؤالات فراواني است كه توسط اقشار مختلف از شما ميشود. اينطور نيست؟
بله، سؤالات بسيار دقيق و مهمي ميپرسند، ولي بعضي از ايرادها عجيب هستند! ميپرسند مگر ما در تهران «شهر گدايان» داشتيم؟ شهر گدايان كه هيچ، محلهاي به نام «شهر نو» داشتيم! در جنوب تهران محلهاي بود كه در آن 20 هزار فاحشه زندگي ميكردند! در 1326 كتابي به اسم «با من به شهرنو بياييد» چاپ شده است. آدم باسوادي به اسم هدايتالله حكيم الهي آن را نوشته است كه بعدها رفت و دكترايش را از آكسفورد گرفت. در روزنامه اطلاعات هم مقاله مينوشت. برادرش دكتر نصرتالله حكيم الهي هم استاد بنده بود. كتاب بسيار ارزشمندي نوشته است. حالا ورزي ميتواند شهرنو را درست كند يا شيرهكشخانهها را نشان بدهد؟ در اين كشور شيرهكشي جزو عادات ملي بوده است! فقط در آبادان 75 شيرهكشخانه وجود داشت! آدم فوقالعادهاي به اسم محمود دانشفر كتابي به نام «يادداشتهاي اولين جهانگرد ايراني» را نوشته است. اين آدم تمام ايران را گشته و مطالب فوقالعادهاي را نوشته است. آرزوي من اين است كه روزي اين كتاب را چاپ كنم. اين ايراني را كه ميگويند رضاشاه درست كرده بود، در سال 1324 و 1325 كه اين آدم رفت و ايران را گشت، بايد ببينيد از فحشا، سفليس، سوزاك و كچلي چه غوغايي بوده است! مردم آب كه ميخوردند كرم از دهانشان در ميآمد! چگونه ميشود اين حرفها را زد؟
بنابراين از ديد شما كارهاي تاريخي صدا و سيما با وجود محدوديتهايي كه سازندگان دارند، موفق بودهاند؟
همين طور است. اين بندگان خدا يك متخصص لباس ندارند! مدام داريم ايراد ميگيريم، ولي اين كارها تيم ميخواهد. عدهاي بدون در نظر گرفتن شرايط اظهارنظر ميكنند. مردم تاريخ را دوست دارند و تماشا ميكنند. امثال ورزي، كمال تبريزي، جعفري جوزاني، حسن فتحي و… هنرمند هستند و زحمت ميكشند. آن هم در چنين شرايط دشواري! بايد به اينها كمك كرد. اگر به اينها بودجه و امكانات بدهند، ميتوانند كارهاي مهمي انجام بدهند. كمك كه نميكنيم هيچ، چوب هم لاي چرخشان ميگذاريم!
ورزي هم دارد همه سعياش را ميكند و واقعيتهاي دوران اشغال ايران را هم خوب نشان داده است. من در سال 1325 با چشم خودم در خيابان استانبول ديدم يك سرباز امريكايي توي گوش يك افسر ايراني زد! بد ميكند از اين چيزها حرف ميزند؟ بد ميكند ميگويد اثر جاويدان «اي ايران اي مرز پرگهر» چگونه ساخته شد؟ قوامالسلطنه در اذهان آدم بدي است، در حالي كه در دورهاي كار مثبتي انجام داد. روسيه هر جا را كه در جنگ جهاني اشغال كرد، ديگر پس نداد! در هنرمندي قوامالسلطنه همين بس كه آذربايجان و كردستان را از استالين گرفت و به ايران برگرداند. ورزي بد كرده كه اينها را گفته است؟ از خيليها اعاده حيثيت كرد. در تلويزيون كسي ميتوانست عكس مصدق را نشان بدهد؟ الان در تيتراژ عكس مصدق هست. بنده نه مصدقي بودهام و نه هستم، ولي اين آدم در تاريخ معاصر ايران نقش دارد. مگر ميشود از او نگفت؟
به ورزي ايراد گرفتم كه چرا سر سيدضياء كلاه شاپو گذاشتي؟ سيد ضياء با كلاه شاپو مخالف بود و به آن ميگفت: لگن فرنگي! اصلاً به «سيد كلاهپوستي» معروف بود. مدام دارم ايراد ميگيرم و بنده خدا دارد همه را هم گوش ميدهد. رزمآرا با لباس نظامي همراه مصدق به مجلس رفته بود. گفتم رزمآرا اولين شرطي كه براي نخستوزير شدنش گذاشته بودند، در آوردن لباس نظامي بود. قد آقاي نجفي كه نقش رزمآرا را بازي ميكرد، خيلي بلند است. گفتم رزمآرا قدبلند نبود. با اين امكانات و گزينههاي محدود، كارخوبي انجام داده است. زندگي شاه را ساختن كار سختي است. اين آدم 61 سال عمر و 37 سال سلطنت كرد. كار بزرگي است. ورزي جرئت كرده است، چون همت بلندي دارد و جاهطلبياش مثبت است. خود من هم در نوشتن تاريخ همين جاهطلبي را دارم. بايد قدر اين جور روحيهها را دانست. عرضه ميخواهد آدم زندگي عباس ميرزا را بسازد. بايد كمكش كرد. مردم بايد بفهمند چه خبر بوده است تا بتوانند حقوقشان را استيفا كنند.
كتابهاي چاپ شده توسط مركز اسناد رياست جمهوري فوقالعاده هستند. تمام تاريخ مملكت در دوره پهلوي را چاپ كردهاند. در دوره آقاي احمدينژاد قرار بود طبق اين اسناد ايران غرامت بگيرد. يكي مسخره كرد و من درجواب او گفتم بله، لهستان بعد از 70 سال ثابت كرد 12 هزار افسر لهستاني به دستور استالين كشته شدند! 70 سال لهستانيها را مسخره ميكردند و ميگفتند آلمانيها آنها را كشتهاند! دانشمندان لهستاني اسناد را بررسي كردند و شانس آوردند كه پوتين به فردي به نام « سايمن سيبيگ مانتيفوري» (Simon Sebag Montefiore)- كه استاد دانشگاههاي انگلستان است- اجازه داد برود و تمام اسناد ك. گ. ب را مطالعه كند. بيژن اشتري هم كتابش را به نام «استالين: تزار سرخ» ترجمه كرده است. ميخواستيم بگوييم اينها چه جنايتهايي در ايران كردهاند، مخصوصاً سربازان هندي كه زبان انگليسي و فارسي هم نميدانستند. پنج جلد اسناد در آمد. من هم فقط نظارت كردم.
اين مطالب را مطالعه نميكنيد و نميدانيد و آن وقت ايرادهاي نابجا ميگيريد. همين آقاي شهاب مرادي كه به غيراخلاقي بودن اين سريال ايراد ميگيرد، روزنامهها را ميخواند؟ ايشان 10 سال است در تلويزيون درباره اخلاق حرف ميزند. آمار طلاق كمتر شده است؟ قتل زن به دست مرد يا بالعكس كمتر شده است؟ خيانت كمتر شده است؟ شما كه 10 سال است براي تقويت خانواده برنامه اجرا ميكنيد، پس چرا در هر ساعت 18 طلاق اتفاق ميافتد؟ تأثير برنامهها و حرفهاي شما كو؟ ساختن چنين سريالي بهتر است يا ساختن اين فيلمهاي عشق مثلثي؟ آنكه كار سادهتري است. فيلمهايي كه جايزه ميگيرند بابت چه چيزي ميگيرند؟ طلاق، خيانت، اعتياد، كلمات و عبارات مستهجن. به نظر من اينگونه رفتارها با يك اثر پرزحمت و ملي كار درستي نيست. به نظر من با توجه به محدوديتهايي كه ورزي دارد، خيلي خوب كار كرده است.
منبع : روزنامه جوان
184/