راه های پیش روی اصلاح طلبان
برخورد با این دو حزب محلِ پرسش نیست، بلکه برخورد با حزب کارگزاران سازندگی، اعتدال و توسعه و ندا است که تأملبرانگیز است و این گمانهزنی را تقویت میکند که نقشه سیاست داخلی ایران در حال تغییر است. گویا جهتی که مسیر این نقشه نشان میدهد، تغییر صوری و محتوایی احزاب دیرپای اصلاحطلبان؛ کارگزاران و …
برخورد با این دو حزب محلِ پرسش نیست، بلکه برخورد با حزب کارگزاران سازندگی، اعتدال و توسعه و ندا است که تأملبرانگیز است و این گمانهزنی را تقویت میکند که نقشه سیاست داخلی ایران در حال تغییر است. گویا جهتی که مسیر این نقشه نشان میدهد، تغییر صوری و محتوایی احزاب دیرپای اصلاحطلبان؛ کارگزاران و منتقدان تازهوارد؛ اعتدالوتوسعه و ندا است.
آنچه از بحث بررسی صلاحیتها پیشبینی و حدس زده میشود حضور یا عدم حضور نامزدهای اصلاحطلب و مابقی در مجلس نیست. مسئله خود احزاب هستند که از میان نامزدهای آنها حتی یک نفر نیز تأیید صلاحیت نمیشود. این چه حزبی است که حتی یک نفر از آنها نمیتواند به مجلس راه یابد. احزابی که از وزارت کشور اجازه فعالیت دارند. یعنی برای کاری سیاسی مشروعیت و مقبولیت دارند.
این یعنی تهیکردن آنها از محتوای خودشان، آنهم در زمانهای که اصلاحطلبان و بیش از همه کارگزاران همدلی و همراهی نشان دادند تا آنها را باور کنند و انگار مقبول واقع نشد. اینک فرض بگیریم در آینده با رایزنی، تعداد دیگری به این نامزدها اضافه و برای رقابت آماده شوند. و در نهایت تعدادی هم پیروز شوند و به مجلس راه یابند، آیا مسئله اصلاحطلبان این است؟
بررسی صلاحیتها پیامی روشن برای اصلاحطلبان بهخصوص احزابِ کارگزاران سازندگی و ندا دارد. اینکه جریان سیاسی مقابل و عقبه آن سخت به این احزاب بیباور است و اعتمادش با احتجاجات همدلانهتری به دست خواهد آمد، که احزاب برای رسیدن به این خواستهها باید هزینههای گزافتری بپردازند. این ترسیم وضعیت موجود است. بحث بر سر شرایطی است که هرچند امروز برای اصلاحطلبان سخت شده، اما ایدهآل است.
آنها دیگر نمیتوانند به بخت و اقبال در سیاست و تغییر رفتار مخالفانشان امیدوار باشند و مهمتر از همه، کنش آنها در آینده است. بدیهی است در سیاست کنش طرف مقابل بستگی به کنش ما دارد. آیا اصلاحطلبان زمانی که حضور پرشمار نامزدها را پیشنهاد میدادند از کنش طرف مقابل ارزیابی درستی داشتند؟
«در رقابت میان نابرابرها آن کس که ضعیف است اگر از قواعد بازی توانگران تبعیت کند، میبازد. برای بردن در چنین رقابتی، طرف ضعیف چارهای ندارد جز آنکه خلاقانه بازی دیگری بکند. انعطافپذیر باشد و همواره بازی را تغییر دهد». بهمعنای دقیقتر باید به سمت خلاقیت و سرپیچی از کلیشههای رایج در سیاست رفت. آیا اصلاحطلبان این وضعیت را پیشبینی کرده بودند؟ بعد از این چه کنشی خواهند داشت؟
بیتردید باید راه را ادامه داد. اکثریتها نیستند که سیاست خلق میکنند، خلق سیاست در دل اقلیتها رخ میدهد به شرطی که نامزدهای اصلاحطلب میل به خلاقیت داشته باشند.
در یک بازنگری در کنش اصلاحطلبان این نتیجه به دست میآید که برخی از آنها بهجای مداخله در وضعیت موجود، دغدغه شراکت در آن را دارند، غافل از اینکه مخالفانشان زبده این میدان بازیاند.
مداخله، همواره میل به تغییر دارد و شراکت در پی جلب منفعت است. اینک نامزدهای اصلاحطلب به کدام سویه از این دوگانه میل دارند؟ حالا که بحث بررسی صلاحیتها به اینجا رسیده است باید از افراد بهجامانده سازماندهی تازهای کرد و با نامزدهایی که میل به خلق سیاست دارند ائتلاف کرد. با منفعتزدایی میتوان سیاستهای خلاقانهای ابداع کرد. حد فاصل میل و منفعت، گروهی هستند که وجود ندارند اما ساخته خواهند شد.
اقلیتی که اکثریت را با جهانهای متفاوت به یک جهان باورمند خواهند کرد. سیاستی که کاملا برای اصلاحطلبان آشناست و بعد از دوم خرداد آن را تجربه کردهاند، اقلیتی منفرد که بهصورت مشابه عمل میکنند. سیاست در اکثریت شکل نمیگیرد اکثریت در سیاست شراکتی (شرکتی) بسیار اهمیت دارد. آنچه مهم است کیفیت است. مثلا علی مطهری حتی اقلیت نبود، یک نفر بود. یک نفری که با صدایش توانست اقلیتی را خارج از مجلس خلق و آن اقلیت را اکثریت کند و رسانهها را به تلاش وادارد. او اقلیتی ناموجود در جامعه را موجود کرد.
خلق سیاست یعنی این. چه کسانی از اصلاحطلبان که هماکنون در میان نامزدهای تأیید صلاحیت شدهاند، میتوانند چون او عمل کنند؟ تکنیک علی مطهری پیروی از میل سیاسی است نه منفعت. این نکته درباره اصلاحطلبان هم صادق است. چگونگی و کیفیت حضور در مجلس مهم است نه تعداد افراد و شمارش آرا.
هر ناآگاهی میداند در رأیگیری، اکثریت نتیجه بازی را رقم میزند اما موجب خلق سیاست و مهمتر از همه تحول در سیاست نمیشود. در اینجا منظور ازاقلیت و اکثریت، مفاهیمی کمی نیستند، به خصوص در عرصه سیاست این کیفیت های تازه است که ماهیت اقلیت یا اکثریت را تعیین می کند.
از این نظر، اکثریت فقط در برگیری منافع را گسترش میدهد و آدمهای بیشتری را منتفع میکند، همین و بس. اینک مردم همه نامزدها را میشناسند و بهصرف اصولگرا و اصلاحطلب بودن کاری از پیش نمیرود. مسیر تحول در سیاست راههای گوناگونی دارد که مجلس فقط یکی از آنهاست. اصلاحطلبان بهجامانده راه دشوار و اما آبرومندی پیش رو دارند.