2 هزار سال رفاقت و تجارت
مهدي دل روشن آغاز تاریخ روابط سرزمین پارس و سرزمین اژدها به نخستین تماس میان دو دولت به سال ۱۴۰ یا ۱۴۱ پیش از میلاد بازمیگردد. در این زمان دودمانهان بر چین و اشکانیان بر ایران فرمان میراندند. در این زمان از یک سو دولتهان در آسیای مرکزی پیشروی کرده و اشکانیان نیز بلخ را …
مهدي دل روشن
آغاز تاریخ روابط سرزمین پارس و سرزمین اژدها به نخستین تماس میان دو دولت به سال ۱۴۰ یا ۱۴۱ پیش از میلاد بازمیگردد. در این زمان دودمانهان بر چین و اشکانیان بر ایران فرمان میراندند. در این زمان از یک سو دولتهان در آسیای مرکزی پیشروی کرده و اشکانیان نیز بلخ را گشودهبودند. ولی برخورد رسميمیان دو دولت چندین سال پس از آن رخداد. در ۱۱۵ پیش از میلاد وو دی امپراتور چین به دلیل گشایش در داد و ستد و به ویژه در جستوجوی رمههای اسب سفیری را به همراه پیشکشهایی به دربار مهرداد دوم اشکانی فرستاد.
در دوره اشکانیان -که همزمان با چیرگی دودمانهان بر چین بود-پیوندهای بازرگانی میان دو کشور گسترش و رو به فزونی یافت. دو طرف سفیرانی میان یکدیگر رد و بدل و جهانگردانی از چین نیز از ایران دیدار كردند. دو کشور محصولاتی را به همدیگر معرفی كردند که برجستهترین آنان ابریشم چین بود. مسیر بازرگانی این کالای ارزشمند از چین به اروپا از ایران میگذشت و راه ابریشم نامداشت.
در زمان ساسانیان روابط دو کشور فراز و نشیب بسیاری داشت. ایرانیان بازرگانی ابریشم را در انحصار خویش گرفتند. این انحصار سبب کینهتوزیهای بزرگی شد و چین به دشمنان ایران چون روم پیوست. با تازش عربها به ایران، ساسانیان از امپراتور چین یاری خواستند و سپس گروهی از آنان از جمله دودمان ساسانی به دربار این کشور پناهندهشدند.
اوج روابط میان ایران و چین در روزگار باستان همزمان با برپایی دولت ساسانیان بود. این روابط فراز و نشیب چندی داشت. ایرانیان در این زمان ابریشم چین را در انحصار خود گرفتهبودند و به بهای دلخواه خود را به جهان و به ویژه روم-خواستار اصلی این کالا- عرضه میداشتند.
تبادلات میان دو ملت یکی هنر ساسانی بود که در قالب مینیاتور و سفالگری و جز آن به چین راه یافت و هم پارچهبافی چینی که به ایران واردشد. محصولات ایرانی صادرشده به چین در این زمان قالی، لوازم آرایشی، مرجان، جواهرات، رنگ، پارچه و انفیه بود.
در زمان شاپور دوم ساسانیان کوشانیان را از میان بردند. این اقدام سبب هممرزی میان ایران ساسانی و چین شد. در زمان خسروي یکم بازرگانی دریایی میان دو کشور نیز رونقگرفت. وی به منظور برقراری اتحاد در ۵۵۰ میلادی سفیری را به چان آن، پایتخت چین فرستاد. انوشیروان پیوند دوستانهای با چینیان برقرار ساخت و دو طرف بارها به تبادل سفیر و فرستادن پیشکشهایی پرداختند. این پادشاهی ایرانی به ویژه در اندیشه اتحاد با چین برای نبرد با هپتالیان بود.
انحصار ابریشم دشمنیهای چندی در جهان باستان برانگیخت. چین نیز از این دشمنی برکنار نماند. به زودی اتحادی میان روم، چین، خاقانات ترک غربی و خزرها ضد ساسانیان برپاشد. ایران نیز در جستوجوی همپیمانانی تازه با خاقانات ترک شرقی و آوارها متحد شد. در زمان خسروي دوم در سال ۶۰۳ میلادی جنگی سهمگین در جهان درگرفت، رومیان و خزرها و ترکان غربی بر ایران تاختند. سپاهیان ایران و چین اگرچه رودرروی هم قرار نگرفتند ولی چینیان خاقانات شرقی را که همپیمان ایران بود از میان برد. با از میان رفتن خاقانات ترک شرقی چینیان را سیاستی دیگر آمد و متوجه غرب شده سر از پیمان با ترکان غربی پیچیدند و به سرزمینهای آنان تاختند. در ۶۰۹ میلادی سپاهیان امپراتور یان دی پس از چیرگی بر ختن، کاشغر و سراسر تورفان به سرزمینهای ایرانی نزدیکترشدند، در این زمان شهرهای سغدینشین بخارا، سمرقند و فرغانه پیروی از امپراتور چین را پذیراشدند. ساسانیان در این زمان توجهی به پیشروی چینیان نشان ندادند زیرا سخت در غرب درگیر بودند.
در زمان تازش اعراب بر ایران، هنگاميکه کار بر یزدگرد سوم تنگ آمد سفیری را برای یاریجویی به نزد امپراتور گائوتسونگ از دودمان تانگ فرستاد. سفیر در ۶۳۸ میلادی به دربار او رسید ولی نتیجهای از این گسیل پیک برای ایرانیان به دست نیامد. به ناچار یزدگرد که اکنون در مرو سنگر گرفتهبود پسرش پیروز را برای درخواست یاری به نزد گائوتسونگ فرستاد، پیروز هنوز به دربار چین نرسیده بود که یزدگرد در ۶۵۲ میلادی کشتهشد.
پس از این رویداد اندکاندک بزرگان ایرانی که به همراه دودمان ساسانی به چین پناهبردهبودند مناصب درباری یافتند. از فرزندان یزدگرد سوم نیز پیروز، پسرش نرسی، پسر او پشنگ و در پایان خسرو در پناه امپراتوران چین نخست برای بیرون راندن اعراب کوشیدند و آنگاه که ناکامماندند در این سرزمین با احترام زیستند تا اینکه در میان چینیان تحلیل رفتند.
روابط اقتصادی ایران و چین
رابطه اقتصادی ایران و چین تحت تأثیر عوامل پیچیدهای است که باید آنها را در تحلیل روابط اقتصادی ایران و چین لحاظ کرد. از یک طرف تقاضای انرژی در چین بعد از اصلاحات و به ویژه از دهه 1990 افزایش یافت که نیازمند انرژی مناطق گوناگون از جمله خاورمیانه شد. از طرفی دیگر، چین پیوندهای اقتصادی عمیقی با آمریکا دارد که چین را از اتخاذ رویکردهای رادیکال نسبت به این کشور بازمیدارد.
نیاز چین به انرژی، با توجه به رشد سریع اقتصادیاش، در حال افزایش است. ذخایر نفتی ثابتشده این کشور طی سالهای اندکی به پایان میرسد. به همین دلیل، چین در تلاش است که به هر شکلی، عرضه نفت خام در آینده را تأمین کند.به علاوه، چین خواهان تقویت روابطش با ایران به منظور تقویت حضورش در آسیای مرکزی، با هدف دسترسی به منابع انرژی دریای مازندران است. تأمین انرژی چین از دریای مازندران باعث کاهش اتکای چین به واردات دریای نفت از کشورهای عربی خلیج فارس میشود. بیش از 50 درصد نفت خام چین در سال 2008 از خاورمیانه وارد شد. این در حالی است که آژانس بینالمللی انرژی اعلام داشت که تا سال 2015، حدود70 درصد واردات نفتی چین از خاورمیانه خواهد بود که از 44 درصد در سال 2006 به این تعداد خواهد رسید.
در طول سالهای گذشته، سرمایهگذاری چین در بخش انرژی ایران، در مقابل تحریم برخی کشورهای غربی به رهبری آمریکا، به خاطر برنامه هستهای ایران، رشد داشته است. ایران دومین کشور به لحاظ منابع گازی در جهان بعد از روسیه است و بیدلیل نیست که در مارس 2004، شرکت دولتی ژوهایی ژنرونگ قرارداد 25ساله برای واردات 110 میلیون تن گاز طبیعی مایع (به معیار متری) از ایران به امضا رساند.
در همین سال، چین موافقت کرد که به مقدار 20 میلیارد دلار گاز طبیعی مایع از ایران در طول 25 سال آینده بخرد.
در سال 2007، چین جایگاه اروپا، به عنوان بزرگترین شریک تجاری پترولیوم ایران را گرفت. در کل، کشورهای آسیایی در تجارت با ایران از اتحادیههای اروپا در حال پیشی گرفتن هستند.در جولای 2008، بعد از آنکه سه قطعنامه شورای امنیت مبنی بر تحریم برای عدم همکاری تصویب شد، پکن اعلام کرد که در پی طرح 70 میلیارد دلاری برای توسعهی میدان نفتی یادآوران در عوض 10 میلیون تن گاز مایع طبیعی است. ایران سومین صادرکننده بزرگ نفت به چین بعد از عربستان و آنگولاست که 15 درصد مصرف سالانه نفت چین را تأمین میکند.در نهایت باید اشاره داشت که چین در زمینه همکاری خود با آمریکا و ایران، با دو مسئله روبهرو است؛ از طرفی با مسئله تحریمهای ایران بابت برنامهی هستهای روبهرو است و از طرفی خواهان تضمین همکاری خود با ایران برای افزایش حضورش در سطح جهانی است.
بنا بر گزارش فوق، میتوان به این نتیجه رسید که رابطه اقتصادی ایران و چین تحت تأثیر عوامل پیچیدهای است که باید آنها را در تحلیل روابط اقتصادی ایران و چین لحاظ کرد. از یک طرف تقاضای انرژی در چین بعد از اصلاحات و به ویژه از دهه 1990 افزایش یافت که نیازمند انرژی مناطق گوناگون از جمله خاورمیانه شد. از طرفی دیگر، چین پیوندهای اقتصادی عمیقی با آمریکا دارد که چین را از اتخاذ رویکردهای رادیکال نسبت به این کشور بازمیدارد اما چین در تأمین منبع مورد نیاز خود سعی دارد که به کشوری مثل آمریکا اعتماد نکند و مسائل سیاسی مثل تحریم علیه ایران در قضیه هستهای را از مسائل مربوط به انرژی و اقتصاد جدا کند. از این لحاظ است که چین در عین همراهی با آمریکا در تحریم علیه ایران به دلیل همان پیوندهای اقتصادی با آمریکا، در بحث انرژی و مبادلات تجاری با ایران همکاری داشته است. چین قطعنامههای تحریم را به زبان منافع خود تفسیر میکند.
ایران و چین
بعد از توافق هسته ای
چین از جمله کشورهایی است که روابط خارجی آن در همسنجی با دیگر واحدهای ملی بیشتر دربردارنده اولویتهای اقتصادی است. روابط خارجی ایران و چین نیز از این قاعده برکنار نیست به گونهای که در حال حاضر ایران بیشترین مراودههای تجاری را با چین دارد.
بر اساس آمار گمرک جمهوری اسلاميایران، چین در سال 1392 حدود 10میلیارد دلار کالا به ایران صادر و بیش از 70میلیارد دلار کالا از ایران وارد کرده است. در سال 1393 میزان واردات به بیش از 12میلیارد دلار رسید و صادرات ایران به چین از مرز 9میلیارد دلار گذر کرد.
با توجه به اهمیت روابط اقتصادی، سفر چندروزپيش ظریف به چین هر چند نخستین سفر وی به پکن پس از شکل گیری توافق هستهای ایران و 1+5 به شمار ميآید اما به نظر ميرسد این سفر بیشتر ماهیتی اقتصادی داشته باشد.
دراین ارتباط چند نکته قابل تامل است:
1- در زمینه روابط اقتصادی ایران و چین پس از توافق هستهای باید توجه داشت که چین بزرگترین خریدار نفت خام ایران است و ایران در شرایطی که با رفع تحریمها به دنبال بازگشت قدرتمندانه به بازار انرژی و باز پس گرفتن سهم پیشین در این بازار است، نميتواند اهمیت روابط با بزرگترین خریدار نفت خود را نادیده بگیرد.
ضمن اینکه ایران به واسطه صادرات نفت به چین در شرایط تحریم، ذخایر ارزی قابل توجهی در این کشور دارد و امیدوار است که بتواند به جای کالا، مطالبههای خود را به صورت نقدی دریافت کند.
2- روابط اقتصادی ایران و چین تنها در صادرات نفت خام ایران و واردات کالاهای چینی خلاصه نميشود بلکه چین پیش از این در برخی موارد در حوزههای نفت و انرژی و پروژههای عمرانی سرمایه گذاری داشته است. البته بیشتر این طرحها در سالهای اخیر به دلایلی از جمله اعمال تحریمها به نتیجه نرسید و نیمه کاره رها شد.
بهعنوان نمونه، قرارداد طرح توسعه فاز یازدهم پارس جنوبی به ارزش حدود پنج میلیارد دلار بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی نفت جمهوری خلق چین امضا شد اما چینیها کار را پیش نبردند و سرانجام در پاییز 1393 از این طرح کنار گذاشته شدند. با شکل گیری توافق هستهای، مسیر برای بازگشت شرکتهای مختلف از جمله شرکتهای چینی برای سرمایه گذاری در ایران باز ميشود و به این ترتیب ایران و چین ميتوانند همکاریهای خود را در این زمینه از سر گیرند.
3- چین در سالهای تحریم نقش شریک تجاری قابل اعتماد را برای ایران ایفا کرد و به این طریق توانست بخش عمدهای از تولیدهای خود را در بازار گسترده ایران عرضه کند. به همین جهت، پس از توافق هستهای پکن نگران ورود رقیبان غربی و از دست دادن بازارهای خود در اقتصاد ایران است.
این در حالی است که ایران در فضای پساتحریم در روابط خارجی خود به دنبال توازن و نه نگاه صرف به شرق یا غرب است و از این رو گسترش روابط با چین از برنامههای دولت یازدهم به شمار ميرود. «حسن روحانی» رئيسجمهور در یکی از نشستهای خبری خود در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری «شین هوا» چین در مورد روابط 2 کشور گفت: ما با رئيسجمهور چین برای توسعه روابط، هفت گروه کاری را مشخص کردیم که این گروهها تشکیل شده و در حال بررسی روابط ایران و چین هستند. امیدوارم در آینده بتوانیم همه طرحهایی را که مد نظرمان است، اجرایی و عملیاتی کنیم.
4- با وجود اهمیت همکاریهای اقتصادی و روابط تجاری با چین، تصور مقامهای پکن از ایران نباید در سطح بازاری برای کالاهای چینی باشد. همچنین نباید این انتظار نزد چینیها وجود داشته باشد که همچون گذشته نفت ایران را با شرایط خاص دریافت و به ازای آن محصولهای خود را با نفت تهاتر کنند بلکه ضرورت دارد چین نیز به ایران به عنوان یک شریک اقتصادی نگاه کند.
دولت در این زمینه باید توجه داشته باشد که تعطیلی بسیاری از بنگاههای اقتصادی کشور در سالهای گذشته، افزون بر چالشهای اقتصادی، ناشی از واردات بی رویه کالاهای بی کیفیت و ارزان قیمت از کشور چین بوده است بنابر این در طراحی روابط اقتصادی دوجانبه نباید از تولیدکنندگان داخلی غافل شد.سخن آخر اینکه بازار ایران برای چینیهایی که با رکود اقتصادی مواجه شده اند بسیار ارزشمند و قابل توجه است.
از طرف دیگر ایران در شرایط پساتحریم علاقه مند به حضور سرمایه گذاران چینی است و در بازپس گیری سهم پیشین در بازار انرژی نیز به همگاميبزرگترین مشتری نفت خام خود امیدوار است. این مولفههایی است که در روابط تجاری و همکاریهای اقتصادی 2 کشور از اهمیت زیادی برخوردار است و ميتواند زمینههای گسترش مناسبات را طی سالهای آتی فراهم آورد.
اما آنچه فصل جدید اقتصادی ایران وچین رارقم خواهد زده، بحث تغییر در راهبر و تغییر نگرش در تعاملات اقتصادی بهویژه در انتقال دانش و فناوری، گسترش سرمایه گذاری چینیها ومشارکت در فعالیتهای اقتصادی ایران است وقرار نیست بازار 80 میلیونی درمیانه رقابت میان شرکتهای اروپایی یا چینی دست به دست شود .
درراهبردجدید ودردوران پساتحریم سرمایه گذاری ،انتقال دانش فنی ومشارکت گسترده در بخشهای صنعتی ایران از سوی چینیها ، فراتر از روابط متعارف کنونی –صادرات نفت به این کشور وواردات کالاهای با کیفیت پایین – خواهد بود.
راهبردچینی
بررسیها نشان ميدهد، سرمایه گذاری چینیها درخارج از این کشور راهبردی است. در یک نگاه خوشبینانه این کشور در چشمانداز سرمایه گذاری خود سرمایه گذاری 500 میلیارد دلاری خارج از کشورشان رادرسال برنامه ریزی کرده اند ،همچنین تجارت این کشوربا خاورمیانه در دهه گذشته بیش از 6 برابر افزایش یافته و در سال 2014 به 230 میلیارد دلار رسیده است.
درصورت تدبیر درست، ایران نیز ميتواندسهم مهمياز سرمایههای این کشوربرای سرمایه گذاری درکشور از آن خود کند. به گفته کارشناسان، 400 هزار پروژه نیمه تمام درکشوردربخش عمرانی تشنه سرمایه گذاری است، همچنین برای توسعه صنعت نفت ،گاز ،پتروشیميو… دست کم به 600 میلیارددلار سرمایه خارجی نیاز است که دراین باره چین ميتواند بخشی از این سرمایه راتامین کند.
آمارها نشان ميدهد، چین نخستین شریک اقتصادی ایران در طول سالهای گذشته بوده است، در سال گذشته میلادی حجم مبادلات تجاری دو کشوربه 52 میلیارد رسید که باتمام حرف و حدیثها، کفه تراز تجاری به نفع ایران با 27 میلیارد صادرات بوده ودرعوض 24 میلیارد دلار کالا وارد کشور شده است. دراین میان اگر محصولات صادراتی چین به ایران شامل طیف گستردهای ميشود، صادرات ایران به این کشور نفت بوده است .
دراین زمینه ایران در سال گذشته حدود 9 درصد از نفت وارداتی چین را تأمین کرده است . شاید در سفر رئیس جمهور چین به ایران که احتمالا دست پر خواهد آمد و خواهد رفت، یکی از کلافهای سردرگم سرنوشت 18تا 22 میلیارد دلار از ذخایر ایران که در اختیار چین است، تعیین تکلیف خواهد شد، میزان ارزی که گفته ميشود، طرف چینی حاضر به پرداخت نقدی آن نیست و تمایل داردکه کالاهای خود را به جای این منابع به بازارهای ایران عرضه کند. هرچند که قرار شده بود چین به جای پرداخت این مبلغ دو تا سه برابر این مبلغ را برای پروژههای ایرانی فاینانس اختصاص دهد. چندی پیش که رئيس دستگاه دیپلماسی ایران به پکن سفر کرده بود، در کنفرانس خبری مشترک با همتای چینی خود گفت که دو کشور ميتوانند از این پس(دوران پسا تحریم) هم و غم خود را بر همکاریهای راهبردی متمرکز کنند.
ظریف به «وانگ یی» اطمینان خاطر داد که روابط تهران با پکن در دوره پس از لغو تحریمها نیز گسترده تر خواهد شد و ایران همواره علاقهمند به حضور چین در ایران به عنوان یک دوست زمان سخت، در دوران جدید است.
چین به عنوان یکی از قطبهای اصلی در اقتصاد جهانی که در زمینههایی چون جذب سرمایه گذاری خارجی از آمریکا پیشی گرفته است، در سالهای تحریم نقش شریک تجاری قابل اعتماد را برای ایران ایفا کرد و این کشور علاقهمند است این همکاریها در دوران پس از لغو تحریمها نیز تداوم یابد.
179/