ماجراهای عجیب فرار دردسرساز دختر جوان به پایتخت
این دختر جوان ادعا میکند که دو پسر تلگرامی به او تعرض کردهاند؛ در صورتیکه متهمان سناریوی دیگری در مورد این دختر مطرح کردهاند. روز ٢٦ دی ماه امسال ماموران کلانتری رازی هنگام گشتزنی در میدان راهآهن تهران سه مرد و یک دختر را دیدند که درحال درگیری بودند. همین شد که کارآگاهان پلیس وارد …
این دختر جوان ادعا میکند که دو پسر تلگرامی به او تعرض کردهاند؛ در صورتیکه متهمان سناریوی دیگری در مورد این دختر مطرح کردهاند.
روز ٢٦ دی ماه امسال ماموران کلانتری رازی هنگام گشتزنی در میدان راهآهن تهران سه مرد و یک دختر را دیدند که درحال درگیری بودند. همین شد که کارآگاهان پلیس وارد درگیری شدند و این چهار نفر را از هم جدا کردند. هر چهار نفر به همراه ماموران به کلانتری منتقل شدند و پس از آن بود که ماجرای یک پرونده معمایی پیش روی پلیس و بازپرس قرار گرفت.
مرد جوان که از همه آنها سنوسال بیشتری داشت در تحقیقات به ماموران پلیس گفت: «خواهرزاده ١٨ سالهام به نام مهتاب امروز صبح از خانهشان در بوشهر فرار کرده و به تهران آمده بود. من هم برای اینکه او را پیدا کنم به تهران آمدم و با یکی از دوستانش تماس گرفتم. از طریق همان دوستش بود که متوجه شدم مهتاب پیش این دو پسر جوان است. برای همین از آنها خواستم مهتاب را تحویل من بدهند. وقتی سر قرار آمدم با هم درگیر شدیم و از آنجا که برایم غیر قابل تحمل بود خواهرزادهام پیش این دو پسر جوان باشد با آنها درگیر شدم. مهتاب هم اصلا حال و روز خوبی نداشت و تصور میکنم که بلایی سرش آمده باشد. همین شد که در خیابان درگیریمان بالا گرفت.»
با این اظهارات پرونده روی میز مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. این چهار نفر نیز صبح دیروز به همین شعبه منتقل شدند و به سوالات قاضی پاسخ دادند.
دختر جوان درباره جزییات ماجرا به ماموران گفت: «چند وقت پیش از طریق شبکه اجتماعی تلگرام با نوید آشنا شدم. نوید از همان روزهای اول حرف خوبی به من میزد و میگفت اگر به تهران بیایم، خوشبختم میکند. برای همین فریب این حرفها را خوردم و پس از فرار از خانهام به تهران آمدم. همان جا با نوید قرار گذاشتم که او مرا به خانهاش برد. وقتی به خانه رفتیم دیدم دوستش هم در آنجا هست. خیلی ترسیدم و میخواستم فرار کنم که نوید مانعم شد و همراه دوستش مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند.»
این اظهارات درحالی بود که پسر جوان به بازپرس گفت: «موضوع تجاوز را قبول ندارم. من اصلا با این دختر ارتباط نداشتم. ماجرا از این قرار است که ما یک گروه تلگرامی داریم و چند نفر عضو آن هستیم و هرازگاهی دور هم جمع میشویم. روز حادثه همگی با هم قرار گذاشتیم که مهتاب هم از شهرستان آمد و در سفرهخانه راهآهن همدیگر را دیدیم. وقتی همه رفتند مهتاب به من و دوستم گفت که پدر و مادرش از هم جدا شدهاند و او هم از خانهشان در بوشهر فرار کرده و در تهران جایی را ندارد. من و دوستم هم تصمیم گرفتیم کمکش کنیم که تلفن همراه مهتاب به صدا درآمد و دوستش گفت داییات به دنبالت تا تهران آمده است. من هم همان لحظه شماره دایی مهتاب را از دوستش گرفتم و با این مرد تماس گرفتم. ما با او در نزدیکترین کلانتری محدوده راهآهن قرار گذاشتیم، تا این مرد خواهرزادهاش را با خودش ببرد. اما وقتی سر قرار آمد و ما را دید درگیر شد. بعد از آن هم این دختر به دروغ چنین ادعایی را مطرح کرد.» با اظهارات این پسر جوان، دوستش نیز همه صحبتهای او را تأیید کرد. بنابراین بازپرس مدیرروستا دستور تحقیقات بیشتر درباره صحت گفتههای دختر جوان و دو پسر را صادر کرد. همچنین پرونده موضوع تجاوز نیز برای بررسی بیشتر به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
179/