حال«مشارکت اجتماعی»خوب نیست
پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های جوانان در زمینه اعتماد، نتایج حیرت انگیزی داشت. بر اساس نتایج این پژوهش ۶۹ درصد از جوانان معتقدند که به این قشر در زمینه واگذاری مسئولیت ها اعتماد نمیشود. به همین نسبت آمار مسارکت جونان در فعالیت های اجتماعی داوطلبانه بسیارایین است. این آمار یک هشدار جدی است. برای واکاوی …
پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های جوانان در زمینه اعتماد، نتایج حیرت انگیزی داشت. بر اساس نتایج این پژوهش ۶۹ درصد از جوانان معتقدند که به این قشر در زمینه واگذاری مسئولیت ها اعتماد نمیشود. به همین نسبت آمار مسارکت جونان در فعالیت های اجتماعی داوطلبانه بسیارایین است. این آمار یک هشدار جدی است. برای واکاوی علت پایین بودن سرمایه اجتماعی و به دنبال آن کاهش مشارکت های اجتماعی جوانان با رضا حجتی مدیرکل مشارکت های اجتماعی معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان به گفتگو پرداختیم.
وضعیت مشارکت اجتماعی جوانان در کشور به چه صورت است؟
خیلی خلاصه باید بگویم وضعیت مشارکت اجتماعی در کشور خوب نیست. مشارکت اجتماعی از مولفه های اصلی سرمایه اجتماعی است و زمانی که سرمایه اجتماعی پایین است، این به آن معناست که با بحران در مشارکت اجتماعی مواجهیم. به همین نسبت وضعیت مسئولیت پذیری اجتماعی و اعتماد اجتماعی در شرایط مناسبی نیست
تحلیل شما بر پایه چه مستنداتی است؟
پایه مشارکت جویی عمومی مسئولیت پذیری است و پایه مسئولیت پذیری اعتماد متقابل اجتماعی میان جامعه و دولت و مسئولان، اطمینان و حس خیرخواهی عمومی است. به علل مختلف، این شاخص ها در جامعه کاهش یافته است. براساس آمار و اعتبارنامه هایی که توسط سازمان ملی جوانان سابق و معاونت جوانان صادر شده است، در بهترین شرایط ما برای هر ۳۵ هزار نفر یک سازمان مردم نهاد داریم که این رقم در سال ۹۰ به ازای هر ۵۰ هزار نفر یک سازمان مردم نهاد بود.
با استناد به همین آمار، تعداد مجوزهای صادر شده از ابتدای تاسیس سازمان ملی جوانان تا ابتدای دولت یازدم فقط ۵۰ مورد بوده اما از آغاز دولت یازدهم تا امروز حدود ۷۵۰ مجوز تاسیس سمن صادر شده و به تعداد سازمان های مردم نهاد به ۸۰۰ مورد رسیده است. در کشورهای توسعه یافته به طور متوسط حداقل به ازای هر ۱۰۰ نفر یک سازمان مردم نهاد وجود دارد اما در کشور ما حتی اگر آمار دیگر دستگاه ها مثل بسیج به عنوان یک ابر سازمان غیر دولتی و همچنین هلال احمر را هم در نظر بگیریم، باز هم به ازای هر ۱۰ هزار نفر یک سمن نخواهیم داشت.
برای رسیدن به شاخص بهتری در زمینه تعداد سمن ها چه اقدامات زیربنایی باید انجام شود؟
رسیدن به شرایط متعادل در این حوزه از توان یک معاونت متولی جوانان خارج است و یک عزم ملی برای ایجاد مشارکت اجتماعی از سوی دولت و دیگر بخش های حاکمیت لازم است. مسئولان باید آگاه باشند که اگر جوانان به سمت طرد اجتماعی هدایت شوند، آسیب های اجتماعی افزایش می یابد و با موجی از سردرگمی و افسردگی عمومی مواجه خواهیم شد. شرایط در دو سال گذشته رو به بهبود است اما نیاز به ایجاد گفتمان امید و نشاط داریم.
متاسفانه در شرایط فعلی تمام بخش ها متمرکز شده اند روی مباحث اقتصادی و سیاست خارجی. اصرار بیش از حد و تمرکز روی مباحث اقتصادی با توجه به دیربازده بودن سیاست های اقتصادی ممکن است موجب نا امیدی در جامعه به ویژه میان جوانان شود.
با توجه به نوسان سیاست دولت های مختلف در زمینه جوانان، چه تضمینی وجود دارد که جوانان به سیاست های فعلی اعتماد کنند و به سمت مشارکت اجتماعی گرایش پیدا کنند؟
تمامی بخش های حاکمیت باید بپذیرند که ناگزیر هستیم از پیمودن این راه و رسیدن به سطح منطقی از مشارکت اجتماعی. حتی اگر رویکردهای یک دولت در جهت افزایش مشارکت اجتماعی نبوده، باید بپذیریم این سیاستی غلط بوده و نتایج این رویکرد را هم در حال حاضر شاهدیم. نرخ بالای آسیب های اجتماعی به ویژه از سال ۹۰ به بعد گویای نادرست بودن این سیاست است. دولت باید برای تشکیل سرمایه اجتماعی مداخله کند اما علاوه بر نوع مداخله، میزان توجه هم اهمیت دارد. میزان توجه بخش زیادی در حوزه تولید گفتمان و تامین منابع لازم، بخشی نیز در حوزه مداخله صحیح با رویکرد نهادی است.
سمن ها مستقل ترین نوع مشارکت اجتماعی را نشان می دهند. اگر سازمان های مردم نهاد به معنای واقعی کلمه غیر سیاسی، غیر دولتی و غیر انتفاعی باشند و این رفتار در جوانان تمرین و ممارست شود، این پایه رفتار اجتماعی جدید را شکل می دهد و همین سازمان ها مقوم سازمان های اجتماعی متکی بر مشارکت خواهند شد. تنها با اتخاذ این سیاست است که می توانیم به سمت هنجار مند شدن مشارکت اجتماعی گام برداریم.
نهادهای سنتی یا از بین رفته اند یا کارکرد خود را از دست داده اند و سازمان های جدید و نهادهای مدرن که باید مداخله موثر داشته باشند یا تشکیل نشده اند یا ناقص الخلقه متولد شده اند. اینها با بازنگری و اصلاح و تمرین و ممارست بوجود می آید. کار مردم باید توسط خود مردم انجام شود. دولت نمی تواند به عنوان دایه مردم را برای همیشه تیمارداری کند. این اقدام نه ممکن است و نه مفید و در هیچ کجای دنیا هم اینطور نیست. دولت باید کوچک شود و نقش پشتیبانی و سیاست گذاری را انجام دهد اما در نهایت مردم باید امور را تصدی کنند.
اولویت برای جلب مشارکت جوانان اقدام فرهنگی است یا به عنوان مثال اقتصادی و سیاسی؟
جامعه اندام واره است و نمی توان بخشهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را از هم تفکیک کرد. اگر قرار است برای بهبود سرمایه اجتماعی فکری بشود و دولت اقدامی کند، بهترین شیوه مداخله، توانمندسازی و کمک به ایجاد سازمان های مردم نهاد از طریق آگاه سازی و اقناع نه از طریق پرداخت یارانه و ارائه پول است. باید جوان آگاه شود که هدف از مشارکت اجتماعی و حضور در سمن چیست. باید خودش انگیزه پیدا کند برای ایجد سمن و دولت هم باید توانمندسازی کند. دخالت بیش از حد دولت کمکی نیست و جامعه هم نمی تواند خودش این مساله را پیش ببرد چون جامعه ما از این لحاظ قدرتمند نیست. در برخی شهرهای کشورهای توسعه یافته هر فرد به طور میانگین در پنج سمن عضو است اما
دولت های رفاه باید در نظامات اقتصادی به گونه ای عمل کنند که رفاه عمومی را برقرار کنند زیرا بخش زیادی از خودخواهی و نبود شوق مشارکت در جامعه زمینه اقتصادی و نا امنی مالی دارد. متاسفانه با موضوع عدالت هم در کشور ما شعارگونه برخورد شد و منجر به از بین رفتن اعتماد جامعه و تشدید آسیب های اجتماعی شد.
نگاه دولت به بخش جوانان چگونه است؟
در حال حاضر سرانه ای که دولت برای هر جوان ایرانی می پردازد کمتر از ۳۰۰ تومان در سال است. این بودجه ناچیزی در مقایسه با بخش های دیگر حتی در مقایسه با حوزه های فرهنگی و اجتماعی است.
در شر ایط فعلی تنها خبر دلخوش کننده در حوزه مشارکت های اجتماعی جوانان این است که ۷۵۰ سمن از آغاز بکار دولت یازدهم تاسیس شده و مراحل توانمدسازی را طی می کنند اما سمن ها باید تقویت شوند زیرا اگر توانمندسازی انجام نشود، ممکن است سمن ها از ادامه کار منصرف شوند.
افزایش بودجه جوانان وابسته به رویکرد کلی دولت است. دولت حتی در مورد جوانان صحبت نمیکند. تمام تمرکز دولت روی سیاست خارجی و اقتصاد است و این وضعیت بیش از این امکان ادامه ندارد. شکی نیست که دولت پیرسالار است.
یک مطالعه در وزارت ورزش و جوانان انجام شده است تحت عنوان «طرد اجتماعی» که در مقابل «مشارکت اجتماعی» قرار می گیرد. در این مطالعه متوجه شدیم حس ناکامی اجتماعی به مراتب بیش از واقعیت این مسئله در جامعه است.
دولت باید کمک کند جامعه ما خیلی توانمندی دارد و جوانان استعداد بالایی دارند اما اگر توسعه ارتباطی ادراکی و شخصیتی جوانان را جدی نگیریم در آینده باید شاهد نرخ بیشتر آسیب های اجتماعی باشیم باید زمینه های پیدایش آسیب اجتماعی را مسدود یا محدود کنیم راهی که تنها و تنها از مسیر افزایش سرمایه اجتماعی می گذرد.
176/