راه نجات اقتصاد ایران، سرمایهگذاری خارجی است
شیرین سعیدی: اقتصاد در رکود است، بازار پول جوابگوی تأمین نقدینگی نیست، صنایع نیازمند کمک هستند، بورس درجا میزند. خلاصه این کلاف سردرگم رکود اقتصادی سرنخهای بسیاری دارد که اگر به هرکدام توجه کنیم، از دیگری غافل شدهایم و ممکن است حتی رکود عمیقتر شود. اینکه چطور بازاری مانند بورس که مثل هر بازاری نوسان …
شیرین سعیدی: اقتصاد در رکود است، بازار پول جوابگوی تأمین نقدینگی نیست، صنایع نیازمند کمک هستند، بورس درجا میزند. خلاصه این کلاف سردرگم رکود اقتصادی سرنخهای بسیاری دارد که اگر به هرکدام توجه کنیم، از دیگری غافل شدهایم و ممکن است حتی رکود عمیقتر شود. اینکه چطور بازاری مانند بورس که مثل هر بازاری نوسان دارد و تبعیت از عرضه و تقاضا میکند، بیتحرکی و واکنش نشان ندادن به اخبار و وقایع و همچنین عملکردها یا نسخههای اقتصادی میتواند زنگ خطر و هشداری برای آیندهای نهچندان دور باشد که درآن زمان رکود از این وضع هم عمیقتر شود و بیرون آمدن از رکود هزینههای دوچندانی را برای دولت و فعالان اقتصادی داشته باشد. البته بیشتر کارشناسان بازار معتقدند که بیتحرکی بورس بهطور مشخص مربوط به سیاستهای اقتصادی است. گرچه همین سیاستهای کلان اقتصادی موجب شده تا بسیاری از عملکردهای بازار نیز مختل شود و نتواند بازار را ترمیم کند. برخی از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند که به دلیل هوشمندترشدن و علمیترشدن بازار درحال بررسی و سبک و سنگینکردن اوضاع است. این شیوه عملکرد و رفتار بازار نشان از ترسهایی دارد که آینده مبهم و نهچندان مشخص در انتظار بازار سرمایه یا به عبارت بهتر بخشهای مختلف اقتصادی است اما از آن جهت که بازار سهام، آینده را خریدوفروش میکند، بیش از هر بخش دیگری به این رکود و ابهام واکنش نشان داده است اما از طرف دیگر همینقدر که بازار هوشمندتر شده و علمی با همه موضوعها برخورد میکند، جای امیدواری دارد تا راه خروج از رکود هرچند سخت اما با امید بیشتری پیموده شود.
نرخ سود و عملکرد دولت ترمز بورس
اینکه بازار سرمایه درگیر سیاستگذاریهای دولت و اقتصاد کلان است، هیچ شکی نیست. چون بازار سرمایه و بورس بخشی از اقتصاد هستند. اما اینکه کدام سیاستها و رفتارهای دولت این بیتحرکی را تشدید میکند، اهمیت بسیاری دارد.
«محمدرضا مایلی» کارشناس بازار سرمایه در مورد دلایل و علت بیتحرکی بورس و اینکه چرا بازار سهام به هیچکدام از محرکها پاسخی برای رشد و رونق بازار نمیدهد، به «شهروند» میگوید: نزول و صعود خاصیت هر بازاری است. روایت و تحلیل این چرخه نیاز به تحلیل بنیادی و داشتن مولفههای خرد و کلان اقتصادی دارد اما در زمانی که رونق یا رکود هر بازاری ازجمله بازار بورس شدت دارد و در اصطلاح عمیق میشود، جای تامل بیشتری داشته و برای خروج از این وضع باید به دقت به موضوعات اساسی و مهم آن توجه کرد. او در مورد دلیل رکود و ایستایی کنونی بازار سهام بیشتر عوامل را مربوط به سیاستهای کلان اقتصادی کشور میداند و اضافه میکند: یکی از این دلایل، بالابودن نرخ سود بانکی در بازار پول و نرخ سود ابزارهای با درآمد ثابت در بازار سرمایه است. درحال حاضر نرخ سود بانکی پس از سالها بیش تورم شده و به همین دلیل هم جذابیت زیادی برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. وقتی نرخ سود بدون ریسک حدود ٢٠ تا ٢٣درصد باشد، بعید است که سرمایهگذار سود کمتر همراه با ریسک را بپذیرد.
باز هم نفت عامل رکود
دولت و درآمدهایش همیشه نقش اساسی در اقتصاد ایران دارد. تزریق منابع و درآمدهای نفتی و اینکه دولت در طول سالهای سال همیشه بر نفت تکیه داشته، امروز که روزهای افول قیمت نفت است، تبدیل به یکی از معضلهای اصلی اقتصاد شده است. مایلی در مورد کاهش قیمت نفت و تأثیرهای چند جانبهاش بر اقتصاد توضیح میدهد: قیمت نفت به دلیل اینکه مهمترین و اصلیترین منبع درآمدی دولت است، بهطور مستقیم و مشخص در اقتصاد، شرکتها و بازارهای مبادلاتی اعم از کالایی یا مالی تأثیر گذاشته و رکود بازار سرمایه را عمیقتر میکند.
او اضافه میکند: از طرف دیگر نیز دولت با توجه به کاهش درآمدهای نفتی، سهم درآمدهای مالیاتی را افزایش داده و سختگیری بیشتری بر صنایع و شرکتها وارد خواهد کرد. در نتیجه رفتار دولت در مورد مالیات ستانی نیز فشار مضاعفی بر شرکتها وارد کرده و جذابیت شرکتداری را برای سرمایهگذاران کم خواهد کرد.
این کارشناس بازار سرمایه به موضوع و چالش اصلی بازار سرمایه اشاره کرده و عنوان میکند: اکثر بنگاهها و شرکتهای موجود درکشور نیز که در بازار سرمایه فعالیت دارند، با مشکلات داخلی و چالشهای چندجانبهای روبهرو هستند. ازجمله این مسائل مشکل عدم بهرهوری است که مشکلی عمیق بوده و مربوط به چند سال اخیر نیز نمیشود.
او درمورد نحوه سودسازی شرکتها یادآور میشود: بیشتر شرکتها تا چندی پیش با استفاده از سودهایی که بخشی از آن را درآمدهای غیرعملیاتی تأمین میکردند، فعالیت داشتند اما درحال حاضر که به دلایل مختلف نمیتوان سود غیرعملیاتی برای شرکت به وجود آورد، مشخص میشود که اصل تولید، گردش مالی و در یک کلام اصول بنگاهداری در شرکتها نیز دارای مشکلات اساسی است.
شرکتها هم نوید خوبی نمیدهند
مایلی معتقد است که برای خروج از رکود نیز باید به دقت، رفتارها و موضوعهای اقتصادی را دنبال کرد اما به نظر میرسد که با پیگیری رفتار شرکتها نیز که با بررسی صورتهای مالی شرکتها قابل تخمین و پیشبینی است، نوید چندان خوبی نمیدهد. او دراینباره توضیح میدهد: با توجه به اینکه هنوز گزارشهای ٩ماهه و ١٢ماهه شرکتها منتشر نشده ولی اگر به استناد گزارشهای ٦ماهه شرکتهای بازار سهام، وضع بازار را بررسی کنیم، آینده چندان روشن نیست و خروج از رکود بهزودی یا به آسانی پیشروی آن نیست.
این کارشناس بازار سرمایه تأکید میکند: پس از انتشار گزارشهای ٩ و ١٢ماهه نیز بعید به نظر میرسد که اتفاق خاصی رخ داده باشد. بنابراین میتوان از دیدگاه کارشناسی گفت تا پایان سال نمیتوان انتظار رونق خاصی در بازار سرمایه داشت و برای رونق در سال ٩٥ نیز باید به تغییرهای اساسی در مولفههای اساسی و کلان اقتصادی چشم دوخت و منتظر اقدامات دولتمردان و تیم اقتصادی دولت بود.
علت فقط بخش واقعی اقتصاد
«ندا نژادحسینی» کارشناس بازار سهام در مورد رکود و بیتحرکی بورس در این اواخر به «شهروند» میگوید: دلیل عدم رونق بورس را باید در بخش واقعی اقتصاد جستوجو کرد. بورس نشانگر حساسی از اقتصاد واقعی است و با توجه به اینکه هنوز نشانههای رونق در بازار واقعی مشاهده نشده است، بورس نیز رونق قابل توجهی ندارد. او در توضیح دلایل و ارتباط انها با یکدیگر اضافه میکند: با توافق برجام، شرکتهای خارجی مختلفی به ایران سفر کردهاند تا به بررسی بازار ایران برای مشارکت و سرمایهگذاری بپردازند، اما هنوز قراردادهای قابل توجهی امضا نشده است. نژادحسینی درمورد دلایل دیگر رونق نگرفتن بازار سرمایه تصریح میکند: عدم رونق بازار مسکن، مشکلات گروه بانکداری و کاهش سودآوری شرکتها به دلیل کاهش فروش نیز دلایل دیگری برای رکود بورس است. بهطور خلاصه اگر نشانههای رشد یا حتی امید به رشد در بازارهای واقعی اقتصاد دیده شود، بورس با رونق خود، این نشانهها را دنبال خواهد کرد.
دورههای رونق و رکود منطبق نیست
«سیدحمید میرمعینی» یکی دیگر از کارشناسان بازار سرمایه نیز معتقد است که نمیتوان دورههای رونق و رکود را مقایسه کرده و آنها را با شرایط کنونی منطبق کرد، چراکه شرایط دورههای رونق و رکود باید شرایطی مشابه هم داشته باشند تا بتوان آنها را مقایسه کرد. شرایط کنونی اقتصاد هم با سالها و دورههای گذشته قابل مقایسه نیست.
او در مورد بیتحرکی بورس و اتفاقهای حاشیه آن به «شهروند» میگوید: یکی از مهمترین دلایل ایستایی بورس عمیقشدن رکود اقتصادی است. بیش از ٨٠درصد اقتصاد ما در دست دولت و دولت درگیر کاهش درآمدهای نفتی است. همین موضوع باعث شده چشمانداز روشنی برای بخشهای مختلف اقتصادی ازجمله بازار سرمایه وجود نداشته باشد. بنابراین چشماندازی برای تحرک وجود ندارد، چون امیدی هم نیست که دولت بتواند نقدینگی به بازار سهام تزریق کند.
میرمعینی چالش دیگر بازار سرمایه را کاهش درآمدهای نفتی دولت میداند و عنوان میکند: موضوعی که بازار با آن مواجه است، سیاستهای دولت در بخش اقتصادی مبتنی بر برنامه ششم است و البته بودجه ٩٥ را هم اگر به این سیاستها اضافه کنیم، مشخص میشود که دولت نمیتواند مانند دولتهای گذشته و سنوات قبل سیاستهای انبساطی درپیش بگیرد. همین موضوع هم میتواند یکی دیگر از عوامل تشدیدکننده رکود باشد. او با بیان اینکه سیاستهای ارزی را هم نمیتوان از نظر دور داشت، میگوید: افزایش نرخ ارز میتواند کمی نقدینگی را به گردش بیندازد البته افزایش تقاضا در روزهای پایانی سال و همزمان بودن انتخابات شاید منجر به افزایش نرخ ارز شود، اما باز هم چاره کار نیست و دولت همچنان دست بسته است.
این کارشناس بازار سهام با اشاره به اینکه موضوع برجام و برداشتن تحریمها نیز تأثیر چندانی درخروج از رکود ندارد، توضیح میدهد: شرایط اقتصادی بهگونهای بود که فقط وقوع برجام توانست زمان بروز بحران را به تعویق بیندازد. گردش مالی و نقلوانتقال پول نیز در اقتصاد ایران نیز درحدی نیست که بتواند تغییری دراقتصاد به وجود بیاورد. پولهای بلوکهشده نیز دردی از شرایط کنونی اقتصاد درمان نمیکند، چون خروج از رکود نیازمند نقدینگی بیش از این مقدار است.
میرمعینی فقط یک راه را برای نجات اقتصاد ایران درشرایط کنونی پیشنهاد میکند و میگوید: تنها راه باقی مانده که میتواند به واقع در اقتصاد تحرک ایجاد کند و مکمل برنامههای تشویقی و رونق اقتصاد باشد، فقط ورود سرمایهگذار خارجی است. این راهحل هم تورمزا نیست و هم میتواند پول ارزانقیمتتری وارد اقتصاد کند. او اضافه میکند: این راهکار نیز مستلزم امنیت سرمایهگذاری درکشور است و نباید بازتابهای سیاسی و حتی استفاده از واژههایی که در ادبیات سیاسی و اقتصادی میتواند تأثیر منفی بر سرمایهگذار داخلی و خارجی داشته باشد، نباید استفاده کرد.
179/